• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • شكر چشم تو چه گويم كه بدان بيماري
  • مي كند درد مرا از رخ زيباي تو خوش
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
English Translation :
(O true beloved!) before thy eye, I die. For, in that sickness,
First Mesra Translation:
Pain maketh me, through the adorned cheek-- of thine, happy.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- من از عهده سپاسگزاري از چشم تو نمي توانم برآيم كه با وجود بيماري و نيم مستي ، درد عشقي را كه از چهره زيباي تو بر من عارض شده است ، آسان و مطبوع مي سازد،يعني براي اين بيمار- چشم تو - بميرم كه با وجود آنكه خودش بيمار است ، سبب زيبائي صورتت شده ، و با زيبائي صورت ناخوشي عشق مرا دوا مي كند،**