- ما را ز خيال تو چه پرواي شراب است
- خم گو سر خود گير كه خمخانه خراب است
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- خراب :
فاسد، گناهكار، مست و لايعقل
- خيال :
گمـــان ، وهـــم ، هر صورتي كه از ماده ، مجرد باشد
English Translation :
With fancy for (perpetual union with) thee, what desire for wine (Love) is ours?
First Mesra Translation:
To the jar (the Murshid possessed of truths and of divine knowledge) say :--" Take thy head (depart); for the jar-house is ruined."
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- ما از خيال تو رغبتي به شراب نداريم ; خم را بگو به فكر خود باشد زيرا خمخانه خراب است ،پروا: ترس و هراس ، تاب و توان ، رغبت ،سر خود گير: به فكر خود باش ، پي كار خود برو،مي گويد خيالات خوشي كه درباره تو در سر داريم ما را چنان مست كرده كه نيازي به شراب نداريم ، پس به خم بگو كه در فكر خود باشد; زيرا بر اثر بي توجهي ما به مي ، ميخانه بي مشتري مانده و خراب شده است ، سرخود گير به اين معني نيز اشاره دارد كه سر خم را تا رسيده شدن شراب با خشت و گل مي پوشانند، به اصطلاح گل مي گيرند، و اين جا مراد اين است كه به خم بگو سر خود را بسته نگهدار كه جنس درونت مصرفي ندارد ـ خم خانه بي مشتري است ، **