- بگيرم آن سر زلف و به دست خواجه دهم
- كه سوخت حافظ بيدل ز مكر و دستانش
-
واژه نامه
- بيدل :
بي صبر، ناشـكيب ، دلداده ، شيـدا
English Translation :
That tress-tip (the world of evidence, or this world), I take; and it to the Khwaja's hand, I give,
First Mesra Translation:
That, perchance, my justice from its hands he may take (and, holding me excused, may not drive me away).
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- سر زلف او را مي گيرم و به دست خواجه مي دهم ; تا داد دل مرا از مكر و حيله او بگيرد،مي گويد زلف معشوق با مكر و حيله مرا بازي مي دهد و بدين طريق مرا مي سوزاند، پس اين بار آن را مي گيرم و به دست خواجه مي دهم تا حق مرا از او بگيرد،از خواجه ظاهراً وزير وقت مراد است ، **