• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • كمند صيد بهرامي بيفكن جام جم بردار
  • كه من پيمودم اين صحرا نه بهرام است و نه گورش
واژه نامه
  • جم : مخفف جمشيد،از پادشـاهان سلسله پيشداديان در داستانهاي ملي ايران است كه كشف شراب و سـاختن جام و بسياري از وسائل زندگي را به او نسبت مي دهند، در بعضي اشعار حافظ مقصود سليمان است
English Translation :
The Bahram hunting noose (lust's desires) let go; the cup (of love) of Jamshid, uptake:
First Mesra Translation:
For, this desert (the world), we have traversed. (Visible) is neither Bahram (sensual desire), nor his wild ass.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- كمند صيد بهرام گور را رها كن و جام جمشيد را به دست بگير; زيرا من اين صحرا را طي كرده ام ، نه بهرام در آن هست و نه قبر او،جام جم ، مقصود جام شراب است كه چنان كه معروف است جمشيد اول بار شراب و بعد طرز ساختن جام را كشف كرد،بهرام ، به قرينه گور و كمند و صيد، بهرام گور، پانزدهمين پادشاه ساساني است ، كه طبق روايات تاريخي عاشق شكار گورخر بوده ، و به همين جهت به بهرام گور ملقب شده است ،حاصل معني اينكه از كمند انداختن و صيد و شكار مانند بهرام گور دست بكش و مانند جمشيد به جام مي رو آور، زيرا سراسر جهان را طي كرده ام ، نه آن شاه ساساني وجود دارد و نه مقبره او،ظ اهراً اشاره است به گم شدن بهرام گور در بيابان ; چنان كه در هفت پيكر نظامي آمده است ، بهرام به دنبال گوري تاخت ، گور در غاري رفت و بهرام به دنبال او در غار رفت و ناپديد گشت ، در آخر اين قصّه نظامي گويد:اي ز بهرام گور داده خبر گورِ بهرام جوي ازين بگذرنه كه بهرام گور با ما نيست گور بهرام نيز پيدا نيست ،نه گورش البته يادآور گورخر نيز هست كه شكار بهرام بوده ; ولي اين معني مصداق ندارد، زيرا گورخر در عصر شاعر وجود داشته و هنوز وجود دارد، اين گونه بازي ها با حواس و قوه مدركه خواننده بسيارمورد علاقه شاعرست ، لفظي مي آورد كه علاوه بر آن معني اصلي كه بايد افاده كند خواننده را متوجه معني ديگر مي سازد، در صورتي كه اين معني دوم مورد نظر نيست ، فقط نوعي بازي ذهني است كه ما را به ياد آن بيندازد، اين صنعت را در بديع ايهام تناسب گفته اند و اگر شعر را بتوان با هر دو معني توجيه كرد ايهام خواهد بود، **