- خون شد دلم از حسرت آن لعل روان بخش
- اي درج محبت به همان مهر و نشان باش
-
واژه نامه
- درج :
جعبـــــه كوچكي كه در آن جواهــر و زيـــــنت آلات و انـــــواع عطـــر مي گذارند
English Translation :
In envy of that ruby lip, life-giving (of the true beloved), my heart became blood,
First Mesra Translation:
With that very seal and mark, the casket of love (the beloved's mouth)-- be!
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- دل من از حسرت آن لب لعل جان بخش خون شد; اي صندوقچه محبت همچنان بسته باش ،دُرج به معني صندوقچه كوچك ; و دُرج محبّت كنايه از دل است ،مي گويد دلم از حسرت بوسيدن لب معشوق خون شد، و بار ديگر خطاب به دل ِ خود مي گويد تو كه ادعا داري صندوقچه مهر و محبتي ، همچنان كه معشوق تو را بسته و مهر و نشان خود را بر تو نهاده ، بسته باقي بمان ،حاصل معني اينكه گرچه نتوانستي او را ببوسي ، مِهرش را از دل بيرون مكن - اميدوار باش ، **