• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • در خرقه چو آتش زدي اي عارف سالك
  • جهدي كن و سر حلقه رندان جهان باش
واژه نامه
  • حلقه : دايـــره ، انجمـــن و مجلس ، مجلـس دوستـــانه كه گرد يكديگر بنشــينند
  • خرقه : خرقه در لغت به معني پاره و قطعه اي از جامه است ودر اصطلاح صوفيه عبارتست از جامه اي پشمين كه غالباّ از پاره هاي به هم دوخته فراهم آمده است
  • سالك : رونده راه حق
  • عارف : در لغت يعني شـــناســـنده ، آگـــاه ، در اصطلاح تصوف ، خداشـــناسي است كه از راه صــفـــاي باطـــن و كشف و شهود به معني وحـقـيــقـت پي برده باشد نه فـقـط از راه عــلم
English Translation :
O Arif, holy traveller! when to the Khirka (of hypocrisy), thou settest fire,
First Mesra Translation:
An effort, make; and of the circle of profligates (outwardly bad, inwardly good) of the world, chief-- be.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- اي عارف رونده به راه طريقت ، حالا كه در خرقه زهد آتش زدي ; كوشش بكن و سرو رندان جهان باش ،آتش به خرقه زدن ، كنايه از ترك گفتن عوالم زهد ريائي است ،سرحلقه : رئيس قوم ، سردسته ،مي گويد حالا كه خرقه ريا و سالوس را به آتش سوختي و به عوالم رندي و درويشي روي آوردي ، كوشش كن تا در اين طريقه از رفيقان پيشي بگيري و به درجات عالي پيشوائي برسي ، **