• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • آن را كه بوي عنبر زلف تو آرزو است
  • چون عود گو بر آتش سودا بسوز و ساز
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • ساز : ساخت و تركيب ، آلت موسيقي
  • سودا : معامله ، عشق ، ميل شديد، هوي و هوس
  • عنبر : ماده اي چـــرب و خوشــــبو كه از داخل معده و روده ماهي عـنـــــــبر استـــــــخـراج مي شــــود و معمولاً خاكســــتري رنــــگ است ولي نوع عالي آن سياه رنــــگ است
  • عود : ســـازي شـبـيه بربـــط با كـــاسه اي پوســتي ، ماده معطري كه بر آتـش مي نهادنـــد و دود خوش بــويي از آن بر مي خاست
English Translation :
Whose is desire for the perfume of the ambergris of thy tress,
First Mesra Translation:
Say: "On the consuming fire like the aloe-wood (fuel), consume; and be content."
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- به كسي كه آرزوي رسيدن به بوي مانندِ عنبر زلف تو را دارد; بگو كه مانند عود بر آتش سوزان بسوزد و بسازد،يعني هر كسي كه آرزو دارد بوي خوش زلف تو را استشمام كند ناگزير است مانند عود در آتش عشقت بسوزد و دم بر نياورد - بسوزد و بسازد،**