• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • چنگ بنواز و بساز ار نبود عود چه باك
  • آتشم عشق و دلم عود و تنم مجمر گير
واژه نامه
  • چنگ : ســـــازي از خانواده آلات موسيقــي رشته اي مطلق ، مـــــي نويسند كه چنگ از كمــــــان شكـارچيــان و رزم آوران به وجود آمده است و بعدها تارهاي بيشتري به آن افزوده شده و كاسه صوتـــي و ستـــــون سيم گير آن شكل هاي مختلفي به خود گرفته اند
  • عود : ســـازي شـبـيه بربـــط با كـــاسه اي پوســتي ، ماده معطري كه بر آتـش مي نهادنـــد و دود خوش بــويي از آن بر مي خاست
  • عود : ســـازي شـبـيه بربـــط با كـــاسه اي پوســتي ، ماده معطري كه بر آتـش مي نهادنـــد و دود خوش بــويي از آن بر مي خاست
  • مجمر : آتش دان
English Translation :
Twang the harp; and (with it), be content. If aloe-wood (fuel) be not, what fear?
First Mesra Translation:
My love, the fire; my heart, the aloe-wood (fuel); and my body, the censer,-- take.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- چنگ بنواز و مغنّي گري كن ، و اگر عود نيست كه بسوزد اهميتي ندارد، ناله مكن ; عشق مرا آتش ، دل مرا عود و تن مرا عود سوز به حساب آور،بساز: سازندگي كن ، ساز بزن ; ساختن در معناي كلي نواختن انواع آلات موسيقي آمده است ، عط ار گويد:صبح دميد وگل شكفت ازپي عيش دم به دم چنگ بساز اي صنم باده بيار اي پسرمي گويد چنگ بنواز و با هر گونه ساز ديگر نوازندگي كن و ما را سرگرم نگه دار، و اگر عود نيست كه در مجمر بسوزد و مجلس را معط ر سازد شكايت مكن ، عشق سوزان مرا آتش و دل مرا كه در آتش عشق مي سوزد و مجلس را از عواط ف رقيق سرشار مي سازد، عود; و تنم را كه دل و آتش عشقم در درون آن قرار دارد عود سوز به حساب آور - به اين حساب عود هم در مجلس خواهيم داشت ، وجه ديگر اينست كه بساز را سازگار باش و اكتفا كن معني كنيم و معني اين مي شود كه چنگ بنواز و تنها به نواختن چنگ اكتفا كن ،،،علامه دهخدا عقيده دارد كه و در مصراع اول زائد است و صورت عبارت چنگ بنواز بساز،،، است كه در اين صورت معني اين مي شود كه چنگ را به ساز بنواز - با پنجه خود ساز را به صدا آور، ولي اين صورت را در نسخه اي بيافتيم ، **