• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • در هر طرف ز خيل حوادث كمينگهي است
  • زآن رو عنان گسسته دواند سوار عمر
واژه نامه
  • خيل : اردوگاه ، لشگرگـــاه ، گروه اسبان ، گروه سواران ، قبيله ، طايفه
English Translation :
From every quarter (of the world), is the ambuscade of the troop of vicissitudes:
First Mesra Translation:
In that way of thought, rein-drawn, (impetuously, saying God forbid I should be captive to vicissitude) runneth the horseman-- of life.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- از انبوه حوادث در هر ط رف كمينگاهي است - براي ما دام گسترده اند - بدين جهت است كه عمر مثل سواري مضط رب و سراسيمه مي تازد،عنان گسسته : مضط رب و سراسيمه ، مانند اسبي كه افسار خود را پاره كرده باشد،مي گويد عُمر و زندگي هم چون سواري مي تازد، و چون از هر ط رف در زندگي دام و كـمين گاه اسـت ، سـراسيمه و مضط ـرب مي رود، **