- جز نقد جان به دست ندارم شراب كو
- كان نيز بر كرشمه ساقي كنم نثار
-
واژه نامه
- ساقي :
در لغت كسي است كه آب يا باده دهد و در اصطلاح تصوف كـــنايه است از حق تعالي كه باده عشـــق و محبت خود به عاشقان خود دهد و ايشان را محو و فاني گرداند
- كرشمه :
اشاره با چـشم و ابرو، غمزه
- نثار :
آنـچه بر سر يا در پــاي كســـي به عنوان هديه مي پاشـند
English Translation :
Naught have I in hand, save life's cash: the wine (is) where?
First Mesra Translation:
That it also, on the Saki's glance, I may scatter.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- غير از سرمايه جان چيزي به دست ندارم ; شراب كجاست تا آن را هم به پاي ساقي شيرين حركات بريزم ، **