• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • معاشران گره از زلف يار باز كنيد
  • شبي خوش است بدين قصه اش دراز كنيد
English Translation :
O intimate friends! (the crowd of lovers) from the (true) beloved's (black) tress, the knot (thc forbidder of glories) open- make ye.
First Mesra Translation:
Happy is such a night ! it, with this union (with the tress), long-- make ye.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- ياران معاشر، گره از زلف يار باز كنيد; شب خوشي است ، با اين كار آن را دراز كنيد، يعني زلف يار وقتي گره از آن گشوده شود، افشان مي شود، سياهي آن فضاي بيشتري را پر مي كند و اين تصور را مي دهد كه شب سياه تر و ط ولاني تر شده و در نتيجه عيش معاشران هم ، كه با شب ملازمت دارد، دوام بيشتر خواهد يافت ، نيز يار با زلف گشاده ، بي پرواتر مي شود و عيش معاشران را مط بوع تر مي سازد، ضبط نسخه خانلري بدين وصله اش دراز كنيد است و در يادداشت آخر كتاب شرحي آورده اند در اثبات اين كه وصله صحيح است و قصه درست نيست ، بدين خلاصه كه وَصله يا وُصله نوعي كلاه گيس بوده و قصه را براي كوتاه كردن شب مي گفته اند نه دراز كردن آن ، از استاد مينوي هم در اوقاتي كه سخن از تصحيح يك ديوان حافظ به اتفاق آقاي دكتر خانلري مي گفت ، همين عقيده و استدلال را شنيده ام ، گرچه قرار اين شرح بر اين است كه تنها وقتي اختلاف نسخه ها را ط رح كنيم كه از محدوده 41 نسخه ضبط خانلري خارج شده باشيم ، و ضبط ما اكنون خارج از اين محدوده نيست ، اما بعضي موارد را كه محل گفت وگوي علاقه مندان به حافظ است ناچار ط رح مي كنيم تا همه به نكته هائي كه در ذهن خواننده علاقمند خواهد گذشت جواب داده شود; و هم كمكي به روشن شدن معني شده باشد، استادان ارجمند من مينوي و خانلري ، به استناد اينكه قصه را براي كوتاه شدن شب مي گويند به دراز شدن آن ، قصه را نمي پذيرد; اما تصوّر مي كنم اين يك نوع سخت گيري در امر بسيار متحوّل زبان باشد، زيرا در مرحله نخست قصّه براي سرگرمي و شيريني مجلس است و چنين نتيجه قط عي از آن خواستن سزاوار نيست و در مرحله بعدي چه بسيارند كلماتي كه تحول يافته و از معني اصلي خود گشته اند; و نكته اين است كه قصّه هم ، هميشه در معني اصل خود نيست چنانكه در اشعار حافظ هميشه به معناي افسانه يا حكايتي كه براي كوتاه كردن شب بگويند، نيامده است ، بلكه گاهي معني موضوع ، كار يا حادثه مي دهد چنانكه مثلاً در اين بيت :حافظ خام ط مع شرمي ازين قصه بدار عملت چيست كه مزدش دوجهان مي خواهيكه از اين قصه يعني از اين موضوع ، از اين كار، در بيت مورد بحث هم بدين قصه اش دراز كنيد يعني با اين كار آن را ط ولاني تر كنيد، و اين كار همان باز كردن گره از زلف يار در مصراع اول است ، از لحاظ ط رز بيان و سبك گفتار شاعر هم در انتخاب قصه يا وصله ، نكته در خور توجهي وجود دارد، يعني هر قدر كه قصه با شب ملازم و ملائم به نظ ر مي آيد - كه در موارد مختلف شاعر آن را رعايت كرده است - وصله ناجور و ناهماهنگ است و اهل حرفه مي دانند كه ملائمت و زنگ كلمات براي شاعري چون حافظ ، از چه توجه و حساسيّت خاص برخوردار است ، حاصل معني بيت اينكه با گشودن گره از زلف يار، سياهي زلف او را به سياهي شب اضافه كنيد، به تيرگي شب مايه برسانيد، تا اين شب را كه به خوشي مي گذرانيم درازتر كند، **