- چو ماه روي تو در شام زلف مي ديدم
- شبم به روي تو روشن چو روز مي گرديد
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
English Translation :
When the (resplendent) moon of thy face in the (dark) evening of thy tress, I beheld,
First Mesra Translation:
Luminous like the day, became my (dark) evening by thy (resplendent) face.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- چون رخ زيباي تو را در سياهي گيسوانت مي ديدم شبم از پرتو روي تو همچون روز روشن مي گشت ،**