• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • ز نقشبند قضا هست اميد آن حافظ
  • كه همچو سرو به دستم نگار باز آيد
واژه نامه
  • قضا : قـضاوت ، مشيت الهي
  • نقشبند : آرايشــــگـــري بـــوده كه به وسيـله خالكوبي يا حنا نــقشهايي بر دسـت زنان يا مردان براي زيـبايي تصوير مي كرده است
  • نگار : نـقـش و نـقـاشي ، معـشــــــوق
English Translation :
Hafiz! from the painter of destiny (God), hope of that is
First Mesra Translation:
That, to my hand, like the cypress, the idol may-- come back.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- حافظ ، از نقشبند قضا اميد آن هست كه محبوب دوباره مانند سرو به دستم بيايد،نقشبند: نقاش ; نقشبند قضا: آنكه سرنوشت آدمي را طرح مي كند، آفريدگار،حاصل معني اينكه از خداوند اميد دارم كه دوباره محبوب را مثل سروي به دست من برساند،اما اصطلاحاتي كه در بيت آمده ، نقشبند، سرو، دست ، نگار همه مربوط به عمل نقش و نگار ترسيم كردن بر روي دست است : نقشبند، آرايشگري بوده كه به وسيله خالكوبي يا حنا نقشهائي بر دست زنان يا مردان براي زيبائي تصوير مي كرده است ، سرو غالباً مدل اين گونه نقشبندان بوده ، يعني تصوير سرو يا خورشيد يا شكل زيباي ديگري بر دست نقش مي كردند، نگار، همين نقش را مي ناميدند،شاعر از خدا مي خواهد كه معشوقش را به دست او برساند و همه عوامل كلام را به طور استعاري با اصطلاحات نقشبندي مثل نقشبند، سرو، نگار و دست بيان كرده است ، پس هم چو سرو به دستم نگار باز آيد يعني همانطور كه نقش سرو بر دست مي افتد و ثابت مي ماند، معشوق سرو قد به دستم بيايد و در آن بماند،اين است عين يادداشتي كه استاد ارجمند دكتر هادي عالم زاده در اين معني داده اند: چنانكه از روزگار كودكي ام به ياد دارم در مسقط الرأسم ، اراك ، در مراسم حنابندان (به مناسبتهاي مختلف : عروسي ، ختنه سوران ، عيد نوروز و،،،) براي آراستن بيشتر كف دستها از شاخه هاي كوچك برگهاي درخت سرو استفاده مي شد، بدين ترتيب كه شاخه اي كوچك از برگهاي درخت سرو را بر كف دست مي نهادند و بر روي آن حنا مي بستند، پس از آنكه اين شاخه برگ سرو را از كف دست برمي داشتند و حنا را مي شستند نقش و نگاري همانند برگ سرو بر كف دست بجا مي ماند، **