• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • خلوت دل نيست جاي صحبت اضداد
  • ديو چو بيرون رود فرشته درآيد
واژه نامه
  • خلوت : در لغت به معني تنهايـــي گزيدن است ودرعرفان به گفته نجم الدين رازي : بنـــــاي سلوك راه دين و وصول به مقامات يقيـن بر خلوت وعزلت است و انقطــاع از خلــق وجملگـي انبيــا و اوليــا در بدايت حــــال داد خلوت داده انــد تا به مقصود رسيده اند
  • دل : سرچشـــمه جريـــان خون در بــدن است
  • ديو : موجــــودي خيالــــي كه او را بــــه صورت انساني بلند قامت و تنومند و زشـــت و هولناك تصور كننــــد، شيطــــان ، ابليــــس ، كنــــايه از آدم خبيث
  • رود : رودخانه ، فرزند
  • صحبت : گفت و گو، مصاحبت
English Translation :
The plain of vision of the heart is not a place of society of opponents.
First Mesra Translation:
When the demon goeth out, the angel within may-- come
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- خلوت دل جاي مصاحبت با بيگانگان نيست ; وقتي اهريمن از دل بيرون رود، فرشته در آن فرود مي آيد،خلوت در لغت به معني تنهائي گزيدن و تنها نشستن است و مفهوم عرفاني آن ، به تعريف نجم الدين رازي اينكه : بناي سلوك راه دين و وصول به مقامات يقين بر خلوت و عزلت است ، و انقطاع از خلق ، و جملگي انبياء و اولياء در بدايت حال داد خلوت داده اند تا به مقصود رسيده اند،دل : در تعبير دل نيز نجم الدين رازي گفته : بدانك دل در تن آدمي به مثابت عرش است جهان را، و چنانك عرش محل ظهور استواي صفت رحمانيت است در عالم كبري ، دل محل ظهور استواي روحانيت است در عالم صغري ، اما فرق آن است كه عرش را بر ظهور استواي صفت رحمانيت شعور نيست و قابل ترقي نيست تا محل ظهور استواء صفات ديگر گردد، و دل را شعور پديد آيد و قابل ترقي باشد،پس حاصل معني اينكه عارف دل خود را خلوت مي كند و هر چه غير از لطايف عشقي است از دل بيرون مي نمايد، تا غير به جز او با معشوق نباشد، به بيان ديگر ديو نفس بيگانه است ، با صفات رحمانيت سازگار نيست ، و تا وقتي از دل بيرون نرود، فرشته عشق به خلوت دل ِ عارف فرو نمي آيد، **