• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • حافظ ز شوق مجلس سلطان غياث دين
  • غافل مشو كه كار شوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد'>تو از ناله مي رود
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • رود : رودخانه ، فرزند
  • شوق : آرزو واشتياق
English Translation :
Of love for the assembly of the Sultan Ghiyasu-d-Din, Hafiz!
First Mesra Translation:
Be not silent, For, from lamenting, thy work -- goeth.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- حافظ ، از شوق مجلس سلطان غياث الدين غافل مشو; زيرا كار تو از ناليدن به سامان مي رسد،خطاب به خود مي گويد از اظهار اشتياق براي رسـيدن بـه مجـلس سلـطان غـيـاث الديـن غفلت مكن ، زيرا اگر با ناله و نيازمندي از مجلس سلطان غياث الدين سخن بگوئي مي تواني به آن مجلس برسي ،اما در باب سلطان غياث الدين در اين بيت دكتر غني او را از شاهزادگان آل مظفر مي داند و مي گويد سلطان جزو نام اوست ، يعني پادشاه نبوده است ، و به قرينه اين بيت كل غزل را در وصف اين شاهزاده دانسته است ، او درباره نظر شبلي نعماني در مورد سلطان غياث الدين مي نويسد: شبلي نعماني و از قول او مرحوم ادوارد براون نوشته اند كه مقصود از اين سلطان غياث دين ،،، يكي از ملوك هند است ، ولي شبلي هيچ مأخذي به دست نمي دهد،اما ظاهراً سلطان غياث الدين نام يكي از سلاطين بنگاله ، معاصر حافظ بوده است ، چنانكه دكتر صفا در تاريخ ادبيات در ايران مي نويسد: و يكجا هم از سلطان غياث الدين بن سلطان سكندر فرمانرواي بنگال كه در سال 867 هجري بر تخت سلطنت بنگال جلوس كرده بود ياد نموده و علت آن بود كه سلطان غياث الدين مذكور بنا بر مشهور مصراعي را طرح كرد بدينگونه ساقي حديث سرو و گل و لاله مي رود و به حافظ فرستاد تا آنرا تمام كند و حافظ غزلي بمطلع ذيل بدو باز فرستاد:ساقي حديث سرو و گل و لاله مي رود وين بحث با ثلاثه غساله مي رود،نگارنده مجموعاً با نظر دكتر صفا موافق است ، زيرا صرف نظر از اينكه قافيه مي رود به غزل نوعي حالت حركت مي دهد، كلمات هند و بنگاله و نيز راه يكساله كه مي تواند اشاره به فاصله شيراز تا هند باشد، مؤيد اين معني هستند كه خواجه در اين غزل به سفر هندوستان نظر داشته است ، **