• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • به تاج هدهدم از ره مبر كه باز سفيد
  • چو باشه در پي هر صيد مختصر نرود
واژه نامه
  • باشه : پرنده اي شكاري كه جثــه كوچكي دارد وگاهي در هوا مرغان كوچك را شكار مي كند
English Translation :
By the lapwing's crown, (I conjure thee) take me not from the path. For the (mighty) white falcon,
First Mesra Translation:
On account of pride, in pursuit of every little prey,-- goeth not.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- با تاج هدهد مرا فريب مده زيرا باز سفيد; مانند باشه نيست كه در پي هر شكار مختصر برود،باز سفيد: شاهين ، پرنده اي شكاري كه در بيت به مثابه پرنده اي بلندپرواز و قدرتمند آمده است ،باشه : پرنده اي شكاري كه جثه اي كوچك دارد و گاهي در هوا مرغان كوچك را شكار مي كند،باشه در اين بيت خاقاني نيز به عنوان پرنده صياد آمده است :خواستم كز پي صيدي بپرم باشه مثال سرسر حادثه نگذاشت كه پر باز كنممصراع دوم در حافظ خانلري و كليه نسخه بدلهاي آن غير از حافظ قزويني ز كبر در پي هر صيد مختصر نرود ضبط شده است ; اما به دلايلي كه عرض مي شود نسخه قزويني را انتخاب كرديم : نخست اينكه كبر صفت مذمومي شناخته شده و از شاعر قلندري بعيد است كه آن را به خود نسبت دهد، آنگاه باشه با اجزاء بيت رابطه و پيوندهاي دقيقاً حساب شده اي دارد، به اين معني كه باشه باز كوچكي است كه پرندگان كوچكي مثل گنجشك و هدهد را شكار مي كند، اين پرنده در بيت به مثابه انساني خرد، با باز سفيد به مثابه آدمي والا و ارجمند، مقايسه شده است ،مي گويد آنچه باشه را فريفته تا هدهد را شكار كند، تاج شكوهمند اوست ، وگرنه هدهد خود وزن و مقداري ندارد; اما من باز سفيدم و تاج شكوهمند هدهد نمي تواند مرا بفريبد، به اين ترتيب ميان دو پرنده صياد مقايسه كرده است ،در طرز سخن مصراع دوم نكته اي است كه گاهي حتي اهل ادب را به اشتباه مي اندازد، به اين معني كه از عبارت مصراع دوم مي توان دو معني مخالف استنباط كرد، گونه اول اينكه باز سفيد مانند باشه است ، همچنان كه باشه در پي هر صيد مختصر نمي رود، باز سفيد هم نمي رود، اما اين معني منطبق با واقع نيست زيرا باشه باز كوچكي است كه ناچار صيد آن هم كوچك است و در پي هر صيد مختصر مي رود، و گونه دوم اينكه باشه در پي هر صيد مختصر مي رود، اما باز سفيد باشه نيست كه به دنبال صيد مختصر برود، مي توان گفت اين عيب از ساختمان دستوري زبان فارسي است كه دو مفهوم مخالف را به يك صورت بيان مي كند، و استنباط معني مناسب بر عهده خواننده يا شنونده است ، **