- هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود
- هرگز از ياد من آن سرو خرامان نرود
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- دل :
سرچشـــمه جريـــان خون در بــدن است
- لوح :
صفحه اي كه چيزي بر آن بنويسند
- نقش :
تصوير، اثـــر، آلت بادي كوچكي بوده كه صداي پـــرنده را تـــــقـليد مي كرده ، مثــل تيــپـچه در شـــكار بـــلدرچــــــين
English Translation :
From the tablet of my heart and soul, Thy image, ever-- goeth not:
First Mesra Translation:
From my recollection, that proudly moving cypress ever-- goeth not.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- نقش تو هرگز از لوح دل من پاك نمي شود و آن ياري كه مانند سرو مي خرامد هرگز از ياد من نمي رود،سرو خرامان : سروي كه به ناز و زيبايي روان باشد، **