• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • من ديوانه چو زلف تو رها مي كردم
  • هيچ لايق ترم از حلقه زنجير نبود
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • حلقه : دايـــره ، انجمـــن و مجلس ، مجلـس دوستـــانه كه گرد يكديگر بنشــينند
English Translation :
(O true beloved!), when I, distraught, released thy tress,
First Mesra Translation:
For me (distraught), more fit than the chain-fetter, aught-- was not.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- وقتي من ديوانه زلف تو را رها مي كردم ; هيچ چيز از اين شايسته تر نبود كه زنجيرم كنند،يعني كسي كه بخواهد خود را از زنجير زلف تو خلاص كند قطعاً بي عقل و ديوانه است ، زيرا ارزش آن را نمي داند و ديوانه را هم بايد زنجير كرد،زنجير لطيف زلف محبوب را با آن زنجير فلزي كه ديوانه را مقيد مي سازند مقايسه كرده ، مي گويد كسيكه آن زنجير لطيف را رها كند مستحق اين زنجير خشن است ، **