- نوبه زهد فروشان گران جان بگذشت
- وقت رندي و طرب كردن رندان پيداست
-
واژه نامه
- گران :
سنـگـين ، شـخص نامطبوع ومكروه
- نوبه :
نوبت ، دفــعه ، مـجال و فرصـت
- وقت :
كيــفــيت و حــال ، هنگــام
English Translation :
The season of (hypocritical) austerity boasters, weighty of life, hath passed:
First Mesra Translation:
Hath risen, the time of gladness and of joy-making of profligates.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- نوبت زهد فروشان سخت جان گذشت و وقت براي عيش و طرب رندان باقي است ،نوبه : دفعه ، مجال و فرصت ،گرانجان : پوست كلفت ، سخت جان ، آنكه معاشرتش نامطبوع و گران آيد، در مقابل سبكروح ،دنباله مضمون بيت پيشين است ، مي گويد: با گذشتن ماه روزه ، دوران خود نمائي زهد فروشان جان سخت به پايان رسيد و وقت براي عيش و طرب رندان بر جا ماند، **