• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • چشمم آن دم كه ز شوق شوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد'>تو نهد سر به لحد
  • تا دم صبح قيامت نگران خواهد بود
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • شوق : آرزو واشتياق
  • لحد : قـــبر، گور
  • نگران : در حــال نــگريســتن ، مــراقــــــب ، مضـــطرب
English Translation :
That night, when, through desire for thee, my eye placeth its desire on the tomb,
First Mesra Translation:
Till the breath of the moon of resurrection, downward cast it-- shall be.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- شبي كه به شوق لقاي تو سر خود را بر سنگ لحد بگذارم ; تا آغاز صبح قيامت چشمم نگران خواهد بود،نگران : در حال نگريستن ، ايهامي هم به نگراني و اضطراب دارد،صبح قيامت : بامداد روز جزا،ميان مردن تا آغاز حشر بندگان در روز قيامت ، فاصله اي دراز است ، مي گويد به شوق ديدار تو سر بر سنگ لحد مي گذارم و در تمام آن زمان دراز با اضطراب و هيجان منتظر رسيد صبح قيامت و ديدار تو خواهم بود، **