- دل به اميد روي او همدم جان نمي شود
- جان به هواي كوي او خدمت تن نمي كند
-
واژه نامه
- خدمت :
بندگي ، تعظيم ، كرنش
- دل :
سرچشـــمه جريـــان خون در بــدن است
English Translation :
(O true beloved!) in hope of union with thee, the fellow-companion of the soul, my heart is not:
First Mesra Translation:
In desire of thy street, the service of the body , my soul-- maketh not.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- دل من به اميد ديدن روي او با زندگي من همراهي نمي كند ـ رفيق حيات من نمي شود; و جان من ، به هوس رسيدن به كوي تو، به تنم خدمت نمي كند ـ به تن من توجه ندارد، **