• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • با همه عطف دامنت آيدم از صبا عجب
  • كز گذر تو خاك را مشك ختن نمي كند
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • ختن : ولايتي است نزديك كاشغر، در تركستان شرقي كه الان جزء تركستان چين است
  • صبا : بادي كه از جانب شمـــال شرقـــي وزد و بادي خنـــك و لطيف است ، ايـــن باد پيـــام آور معشوق است و بوي زلف يار را مـــي آورد
  • مشك : ماده اي معطر وسياهرنگ كه از نافه آهو به دست مي آيد
English Translation :
The breeze became perfume- giver. Wherefore(is it that), thy pure skirt,
First Mesra Translation:
The dust of the violet-bed, the musk of Khutan,-- maketh not.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- با وجود سجاف دامن تو از باد صبا عجب دارم ; كه چرا وقتي راه مي روي خاك را مثل مشك ختن معطر نمي سازد،عطف دامن : سجاف دامن ، فرود دامن ، چنانكه در اين بيت نظامي آمده :سر زلف در عطف دامن كشان ز چهره گل از خنده شكر فشانسجاف دامن از جاهائي بوده كه به آن عطر مي زده اند، در شكاف آن مشك و عنبر مي ريختند، چنانكه در گريبان جامه مي ريختند، اما مناسبت خاك با مشك اينكه براي ساختن مشك ، غبار يا خاك مخصوصي به خون نافه آهو اضافه مي كردند، و مناسبت دامن و خاك اينكه معشوق كه به ناز مي گذرد دامن بر زمين مي كشد، و خاك برمي خيزد،مي گويد وقتي تو دامن كشان گذر مي كني از سجاف دامنت بوي عطر بر مي خيزد و از باد صبا عجب دارم كه چرا خاك راه تو را با اين عطر به مشك ختن مبدل نمي كند ـ زيرا مشك ختن هم تركيبي است از خاك ويك ماده معطر،**