• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • ديده را دستگه در و گهر گر چه نماند
  • بخورد خوني و تدبير نثاري بكند
واژه نامه
  • دستگه : دستگاه ، سرمايه ، قدرت و توانايي
  • گهر : مرواريد
English Translation :
Although, to the eye remaineth no power of (producing) the pearl or the jewel (to scatter on the true beloved when he cometh),
First Mesra Translation:
It shall devour a great quantity of blood, and the design of a great scattering (of that blood)-- shall make.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- گرچه براي چشم سرمايه در و گهر باقي نمانده ; خوني خواهد خورد و براي نثار به پاي يار فكري خواهد كرد،دستگه : دستگاه ، سرمايه ، قدرت و توانائي ،در و گهر: يعني مرواريد و جواهر، و در بيت مراد اشك است ، كه دُر يا مرواريد اشك سفيد و ساده ، و گهر اشك خون آلود مثل لعل و ياقوت است ، و دستگه در و گهر يعني دستگاهي كه مرواريد و جواهر مي سازد، و اين جا دستگاه چشم است كه اشك مي سازد،مي گويد گرچه دستگاهي كه براي چشم اشك مي ساخت از ميان رفته و ديگر اشكي براي چشمم باقي نمانده ـ از بسياري گريه ، چشمم خشك شده و ديگر نمي تواند اشك بريزد ـ اما چشمم خون جگر خواهد خورد و با آن هديه اي براي نثار به پاي يار آماده خواهد كرد، اشك خون آلود خواهد ريخت ، كه مثل مرواريد و ياقوت است ، **