- بر جمال تو چنان صورت چين حيران شد
- كه حديثش همه جا در در و ديوار بماند
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- چين :
پيـــچ و تاب زلف ، و نيز يــــادآور كشور چيـــن است كه از ايـــــــران دور بوده و سفر كردن به آن سفــر درازي محســـوب مـــي شده است
English Translation :
At thy beauty, the picture-chooser became astonished in such a way
First Mesra Translation:
That in all places, on gate and wall, his tale (of astonishment)-- remained.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- تصوير چيني در برابر زيبائي چهره تو چنان حيران شد; كه سرگذشت او همه جا بر در و ديوار نقش بست ،صورت چين : تصاوير و نقاشي چيني است ، ظاهراً به سبك چيني ، بر در و ديوار بعضي مكانها مثل حمام ها و زورخانه ها و كاخ ها، صورتهائي از زيبارويان چيني مي كشيده اند، و اين ها نماد موجودي زيبا بوده اند، چنانكه خسرو پرويز به شكر اصفهاني مي گويد:نگارين مرغي اي تمثال چيني چرا هر لحظه بر شاخي نشينيمي گويد اين تابلوهاي نقاشي سبك چيني كه بر در و ديوار ساكت و صامت مانده اند بدين جهت است كه در برابر زيبائي چهره تو متحير شده اند ــ از حيرت نقش بر ديوار شده اند، **