- تو خود اي گوهر يكدانه كجايي آخر
- كز غمت ديده مردم همه دريا باشد
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- گوهر :
اصـــــل و عـــــنصر، مرواريــــد و سنـــــگهاي قـــــيـمتي
English Translation :
O priceless jewel! (the true beloved) till when (how long), holdest thou lawful,
First Mesra Translation:
That, from grief (of separation), man's eye all a river ( of tears)-- shall be?
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- اي مرواريد گرانبها، آخر تو كجائي ; كه در غم دوري تو چشم مردم از اشك به دريا مبدل شده است ،گوهر يكدانه يا دُر يتيم ، مرواريدي است كه به تنهائي در صدف ايجاد مي شود، يعني قطره باران تنها به يك دانه مرواريد بدل مي شود نه چند دانه ، كنايه از انسان يا شيئي بسيار عزيز و گرانبها،مي گويد تو مرواريد گرانبها كجائي كه همه در دوريت اشك مي ريزند، آنقدر كه چشمشان به دريا مبدل شده است ، **