• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • صراحي مي كشم پنهان و مردم دفتر انگارند
  • عجب گر آتش اين زرق در دفتر نمي گيرد
واژه نامه
  • دفتر : جزوه اي كه متون درسي را درآن مي نوشتند، كتاب
  • دفتر : جزوه اي كه متون درسي را درآن مي نوشتند، كتاب
  • زرق : نفــــاق و ريــــا، خود را دوست يا ديـــــندار يا نيك جلــــوه دادن و در باطن دشمن و بي دين و يا بد بودن
  • صراحي : ظرفي شيشه اي يا بلوري با شكمي متوسط و گلوگاهي تنگ و دراز كه در آن شراب مي ريخـــــتند، گاهي آنرا به شكــــل پرندگــان از جملــــه كبــــوتر و مرغابي مي ساخــــتند و شــــــــراب از دهـان و چشــــم آنها فــــرو مي ريخت
English Translation :
Secretly, I drink a goblet (of wine); and, men think it a book:
First Mesra Translation:
Wonderful if the book, this hypocrisy's fire-- kindleth not
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- تنگ شراب را پنهاني مي برم ، و مردم تصور مي كنند كتاب و دفتر است ; عجيب است كه آتش اين نيرنگ و حيله دفتر را نمي سوزاند،زرق : دو رنگي ، تزوير،مي گويد از بيم محتسب تنگ شراب را زير خرقه مي گذارم و مي برم و مردم گمان مي كنند كه كتاب و دفتر است ، و شگفت آور است كه با وجود اين نيرنگ ، هنوز به كار درس و دفتر مشغولم ، يعني عجيب است كه اين همه دو رنگي سبب رسوائي و رانده شدن من از محيط مدرسه نشده است ، و با همه حيله گري كار درس و دفتر ادامه دارد، **