• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • به جز ابروي تو محراب دل حافظ نيست
  • طاعت غير تو در مذهب ما نتوان كرد
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • دل : سرچشـــمه جريـــان خون در بــدن است
  • طاعت : عبادت و بندگي
  • محراب : جايــــي در مسجد كه امام در آنجا نماز مي گزارد، قــبله
English Translation :
Save thy eye-brow, naught the prayer-arch of Hafiz heart:
First Mesra Translation:
In our religious order, save to thee, devotion-- one can not make.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- دل حافظ غير از قبله ابروي تو به سوي ديگر توجه ندارد; زيرا در مذهب ما غير از تو ديگري را نمي توان عبادت كرد،طاعت را كه مرادف عبادت و بندگي است در برابر هرگونه قدرتي غير از تو يعني آفريدگار نفي مي كند، عرفا بر همين عقيده بوده اند، و هيچ گونه قدرت اين جهاني را شايسته طاعت و بندگي نمي دانسته اند، حكايت زير را در اين معني نقل مي كنيم : در احوال شيخ ابوالقاسم خرقاني نوشته اند كه چون سلطان محمود غزنوي به ديدار وي رفت و مي ترسيد كه با وي همان بي اعتنائي را،،، بكند گفت اگر تن در نداد نزد من بيايد اين آيه را برو بخوانيد كه اَطيعُوا الله وَ اَطيعُوا الرسُول وَ اوُلي الامرِ مِنكُم شيخ پاسخ داد به او بگوئيد كه چنان در اَطيعوا الله مستغرقم كه از اطيعوا الرسول خجالتها دارم ، تا به اوُلي الامر چه رسد، **