• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • به آب روشن مي عارفي طهارت كرد
  • علي الصباح كه ميخانه را زيارت كرد
English Translation :
(On the day of eternity without beginning), with the luminous liquid of wine (of love and of divine knowledge), an Arif purification (of his heart from every pollution)-- made,
First Mesra Translation:
Early in the morning when, to the wine-house, visit he-- made.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- عارفي بامداد پگاه كه ميخانه را زيارت مي كرد با آب زلال مي وضو ساخت ،عارف در نظر شاعر آن سالك راه حقيقت است كه به رسوم ظاهر شريعت توجه ندارد، و چنين است كه با آب روشن مي طهارت مي كند و علي الصباح به زيارت ميخانه مي رود، گرچه مي و ميخانه هر دو در معني عرفاني خود آمده اند، اما طرز سخن خالي از طنز و طعنه به رسم و آئين نيست ، عارف در فرهنگ اشعار حافظ چنين تعريف شده است : در لغت به معناي شناسنده است و در اصطلاح صوفيان به خودشناس ، خودشناسي كه علم او به معني و حقايق باشد نه الفاظ و ظواهر اطلاق مي شود،،، هجويري در اين باب مي نويسد مشايخ اين طريقت علمي را كه مقرون معاملت و حال باشد و علم آن عبارت از احوال خود كند، آن را معرفت خوانند و مر عالم آن را عارف و علمي را كه از معني مجرد بود و از معاملت خالي آن را علم خوانند و مر عالم آن را عالم ، پس ، آنكه به عبارت مجرد و حفظ آن بي حفظ معني عالم بود ورا عالم خوانند و آن كه به معني نو حقيقت آن چيز عالم بود ورا عارف خوانند و از آن است كه چون اين طايفه خواهند كه بر اقران خود استخفاف كنند وي را دانشمند خوانند و مر عوام را اين منكر آيد و مرادشان نه نكوهش بود به حصول علم كه مرادشان نكوهش بود به ترك معاملت : لان العالم قائم بنفسه و العارف قائم بر به ،،، دكتر غني ضمن اشاره به مسلك عارف كه صلح كل و حقيقت پژوهشي است چنين نگاشته اند: عارف واقعي همه چيز را حاكي از حق مي شمرد و با عقيده احدي معارضه نمي كند بلكه معتقد است كه در همه عقايد هر قدر ضد يكديگر جلوه كنند حقيقت موجود است و جنگها و اختلافها جنگ رنگهاست ،حاصل معني اينكه : عارف براي اينكه وقتي به زيارت ميخانه مي رود پاك باشد به آب مي طهارت كرد ـ عارف به حال سكر و مستي پناه بُرد،علي الصباح : بامدادان ، پگاه ، **