• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 42209
تعداد نظرات : 4513
زمان آخرین مطلب : 4152روز قبل
ازدواج و همسرداری
خیلی ها فکر می کنند درست از لحظه یی که خطبه ی عقد جاری شد، دیگر تمام مرزها از بین می رود و زن و شوهرها باید بدون هیچ حرف ناگفته یی زندگی عاشقانه شان را شروع کنند؛ در دایره ی لغت این افراد، رازداری بعد از ازدواج جایی ندارد و زن و شوهر هیچ چیز را نباید از هم مخفی نگه دارند.
این صداقت خالصانه خیلی ستودنی است، اما وقتی رنگ و بوی افراط به خود می گیرد کم کم شبیه یک ساده لوحی پردردسر می شود که ممکن است مشکلات زیاد برای تان به وجود آورد. همان طور که در مثل داریم:
جز راست نباید گفت هر راست نشاید گفت!
دلخوری ها ی مربوط خانواده همسر که شما بدون هیچ ملاحظه یی با همسرتان در میان می گذارید، مصداق بارز همین رازگویی هایی است که فایده ی چندانی ندارند. فرض کنید شما به دلایلی از مادر شوهرتان رفتار ناخوشایندی دیده اید و هنوز از او دلخورید، بعد همان زمان همسرتان شروع به تعریف و تمجید از مادرش می کند که «او چقدر زن فهمیده، درستکار و محترمی است.»
در این شرایط اصلاً لازم نیست مقابل همسرتان جبهه بگیرد و شروع کنید به نقض کردن گفته های او و حتی بدتر از آن پرونده ی تمام حرف هایی را که مادر شوهرتان زده و شما را آزرده باز کنید. بگذارید این مسایل بین شما و مادرشوهرتان به شکلی منطقی و با گذشت زمان حل شود و روی روابط شما با همسرتان سایه نیندازد.
بدتر از مورد بالا وقتی است که شما از خانواده ی همسر دلخورید و اتفاقاً ماجرایی پیش می آید که همسرتان هم از یکی از اعضای خانواده اش دلخور می شود و این دلخوری را با شما در میان می گذارد. آن وقت شما شروع به برشمردن تمام بدی های آن فرد می کنید و داستان دلخوری هایتان از او را سر می دهید و حتی کاسه ی داغ تر از آش می شوید و از خود همسرتان هم بیشتر بد طرف مقابل را می گویید!
اما یادتان باشد همسر شما هر قدر هم که در آن لحظه عصبانی باشد، دوست ندارد از زبان نفر سومی مثل شما خطاهای خانواده اش را بشنود. این لحظات در ذهن همسر شما ثبت می شود و اگر زمینه ی تلافی کردن او را فراهم کند، قطعاً او را از شما دل چرکین خواهد کرد و باعث می شود دفعات بعدی درد دل هایش را با شما در میان نگذارد.
برعکس این مورد هم اشتباه است! لازم نیست در این شرایط دایه ی مهربان تر از مادر شوید و شروع کنید به خوب گویی افراطی از کسی که همسرتان را دلخور کرده است! شما فقط شنونده باشید. سعی کنید همسرتان را آرام کنید و وقتی عصبانیت همسرتان فروکش کرد هرگز این مشکل و دلخوری را به یاد او نیاورید و از آن به عنوان ابزاری برای مظلوم نمایی خودتان استفاده نکنید.
مشکلات اعضای خانواده ی شما نیز چیزی نیست که بخواهید به همسرتان انتقال دهید. از این مسایل در حدی با او صحبت کنید که اگر بعدها در جمعی کسی راجع به این مشکل چیزی گفت: همسر شما بی خبر نباشد.
اگر در خانواده ی شما یا همسرتان کسی پشت سر همسر شما بدگویی کرد لازم نیست عین همان حرف ها را کف دست همسرتان بگذارید، در غیر این صورت آتشی درمی گیرد که خودتان در آن خواهید سوخت!
اگر موضوع خیلی اهمیت داشت و پای اشتباهات همسرتان در میان بود. سعی کنید به نرم ترین حالت ممکن طوری که همسرتان ذره یی متوجه بدگویی دیگری از خودش نشود ماجرا را با او در میان بگذارید. فقط در حدی که درباره ی اشتباهش به او هشدار داده باشید و در صورت نیاز ، او را متوجه دلخوری طرف دیگر از همسرتان کرده باشید. آن هم با نیت این که همسرتان را به دلجویی از آن شخص ترغیب کنید.
این که تمام پسرهای فامیل، دوست، آشنا روزی آرزوی ازدواج با شما را داشته اند! یا مادر شمابه محض تمام شدن سربازی تان یک لیست بلند بالا از دختران دم بخت در اختیارتان قرار داده که از قضا همه شان علاقه مند ازدواج با شما بوده اند! چیزی نیست که بخواهید با همسرتان در میان بگذارید. مگر آن که بخواهید پای بی اعتمادی، سرخوردگی، تحقیر و احساس ناامنی را به زندگی تان باز کنید. همه ی موارد این چنینی را پشت در محضر جا بگذارید و زندگی جدیدتان را تنها با فکر همین یک نفری که با او سر سفره ی عقد نشسته اید شروع کنید.
این که در خیابان کسی مزاحم شما شده یا آرایشگر جدید محله تان که از ازدواج شما خبر نداشته، برای تان خواستگار پیدا کرده، موردی است که نه تنها نباید به همسرتان بگویید، بلکه خودتان هم در همان لحظه باید فراموشش کنید. گفتن این مسایل این حس را در همسر شما به وجود می آورد که هر زمان ممکن است شما را از دست بدهد و این اصلاًً حس خوشایندی نیست.
منبع: 7 روز زندگی شماره 123

 

پنج شنبه 20/11/1390 - 15:58
تست های هوش و روان شناسی و سرگرمی
نویسنده: محمود حیدری




 
اگر مایلید اطلاعات بیشتری در مورد شخصیت خودتان و خصوصیاتی که باعث می شوند دیگران شما را بیشتر دوست داشته باشند، پیدا کنید به آزمون زیر که شمال پانزده سوال است با کمال صداقت پاسخ دهید و سپس گزینه های انتخابی خود را یادداشت کنید تا نتیجه یی که گویای شخصیت شماست دستگیرتان شود.
1- فرض کنید شما ویژگی صورت کسی هستید، کدام قسمت از صورت او را انتخاب می کنید؟
الف: چین و چروک
ب: لکه
ج: خال زیبایی
د: کک و مک
ت: لبخند
2-دوست دارید چه نوع پرنده یی باشید؟
الف: شباهنگ
ب: جغد
ج: عقاب
د: فلامینگو
ت: پنگوئن
3-کدام یک از آلات موسیقی را دوست دارید؟
الف: پیانو
ب: ویلون
ج: ساز دهنی
د: گیتار
ت: دف
4-کدام یک از برنامه های تلویزیونی برای شما جالب تر است؟
الف: اخبار و برنامه های مستند
ب: فیلم های درام و زندگی نامه ها
ج: هیجانی و پلیسی
د: عشقی و ماجرایی
ت: کمدی و کارتون
5- کدام یک از بازی های شهر بازی را بیشتر دوست دارید؟
الف: هیچ کدام، من از شهر بازی متنفرم!
ب: قطار یا قایق
ج: نمایش و اجرای کمدی
د: چرخ و فلک و وسایلی که سریع می چرخند
ت: ترن های هوایی سریع السیر
6- آیا شما به اشتباهات خود می خندید؟
الف: هرگز
ب: به ندرت
ج: بعضی مواقع
د: معمولاً
ت: همیشه
7- اگر دوست شما سر به سرتان گذاشت چه عکس العملی نشان می دهید؟
الف: عصبانی می شوید
ب: ناراحت می شوید
ج: برای تان جالب است!
د: تلافی می کنید
ت: چندین برابر تلافی می کنید!
8- اولین چیزی که صبح، موقع بیدار شدن به فکرتان خطور می کند چیست؟
الف: کار یا تحصیل
ب: مشکلات زندگی
ج: صبحانه
د: روزی که در پیش دارید.
ت: کاری که تا شب انجام خواهید داد.
9- در زندگی تان چه شعاری دارید؟
الف: وقت طلاست
ب: سحرخیز باش تا کامروا باشی.
ج: آن چه برای خود می پسندی، برای دیگران هم بپسند
د: زندگی کن و به دیگران هم اجازه ی زندگی کردن بده
ت: بی خیال باش، هر چه باداباد!
10-آیا به همه ی حیوانات علاقه مندید؟
الف: اصلاً
ب: فقط تعداد کمی از حیوانات
ج: بعضی از حیوانات
د: بیشتر حیوانات
ت: تمام حیوانات
11- شما لبخند می زنید؟
الف: هرگز
ب: به ندرت
ج: گاهی اوقات
د: اغلب
ت: آن قدر زیاد که بعضی فکر می کنند دیوانه هستم!
13- نظر دیگران راجع به شما کدام مورد است؟
الف: بی رحم
ب: سرد و بی احساس
ج: زیبا
د: دوست داشتنی
ت: خوشگذران
13- شما احساس عشق و قدردانی خود را نشان می دهید؟
الف: هرگز
ب: به ندرت
ج: گاهی
د: اغلب
ت: حداکثر تا جایی که امکان دارد
14- شما اعتقاد دارید که برای شاداب بودن باید ساعاتی از روز را منحصراً صرف خودتان کنید؟
الف: اصلاً
ب: احتمالاً نه!
ج: گاهی
د: بله
ت: تا جایی که امکان دارد به خودتان می رسید
15- آیا زندگی شما با برنامه ریزی پیش می رود؟
الف: من حتی در تعطیلات هم برنامه ریزی می کنم
ب: همیشه برنامه ریزی می کنم
ج: بستگی به روز هفته دارد
د: در صورت امکان اجازه می دهم که خودش پیش آید
ت: همیشه بدون برنامه ریزی ها روزها را طی می کنم.

جمع امتیازات
 

گزینه ی «الف» 1 امتیاز، گزینه ی «ب» 2 امتیاز، گزینه ی «ج» 3 امتیاز، گزینه ی «د» 4 امتیاز و گزینه ی «ت» 5 امتیاز دارد. پس از جمع امتیازات خود از پانزده سوال تست، آن را مطابق با موارد زیر مقایسه کنید.

اگر امتیاز شما بین 1 تا 20 است:
 

شما سوسن سفید هستید! مردم شما را به خاطر پشتکار و موفقیت هایتان تقدیر می کنند. اهداف مشخصی دارید و فکرتان بر کارتان متمرکز است. شما احتمالاً فرزند اول خانواده هستید و احساس تان را به سختی ابراز می کنید و یکی از مهم ترین نگر انی های شما این است که چگونه در برابر افراد مختلف ظاهر شوید. اندیشه های تان کمی متمایل به بدبینی است. اعتماد به نفس دارید، ولی در باطن گاهی به خود اعتماد نمی کنید. قادر هستید هدفی تعیین کنید و به آن برسید هر چند بعضی مواقع احساس می کنید که وقت کمی برای رسیدن به آرزوهای تان دارید.
- به شما پیشنهاد می شود مواظب باشید جدی بودن تان شما را از دنیای اطراف دور نکند. خونسرد باشید و از زندگی تان لذت ببرید. با انجام این دستورات قوه ی خلاقیت تان شکوفا می شود. سعی کنید بیشتر بخندید و با دیگران در تماس باشید.

اگر امتیاز شما بین 21 تا 54 است:
 

شما یک گل رز هستید. کمی تیغ، ولی زیبایی های بسیاری دارید. حس شوخ طبعی دارید و از شنیدن لطیفه لذت می برید. احتمالاً فرزند وسط خانواده هستید. مردم دوست دارند دور و بر شما باشند، چون خونگرم هستید. دوستان صمیمی بسیاری دارید و زندگی را با دید واقع بینانه می نگرید. آگاهید که زندگی از خوبی و بدی ها تشکیل شده است. قادرید شانس خودتان را با توجه به سرمایه هایی که دارید امتحان کنید. سخت کوش و به اهداف تان پایبند هستید. دوست دارید خودتان باشید و این مسأله به شما اعتماد به نفس می دهد. مشکل ترین مسأله در زندگی تان یکنواخت بودن مسایل است. یکنواختی در هر مسأله یی شما را آزار می دهد و باعث کسل شدن روحیه شما می شود.
به شما پیشنهاد می شود که افق دیدتان را وسیع تر و مسایل جدیدی را تجربه و کشف کنید. آن گاه متعجب خواهید شد و چه نتایج زیبایی را به دست آورده اید و مهم تر از همه این که فراموش نکنید که در همه چیز دنبال زیبایی بگردید.

اگر امتیاز شما بین 55 تا 75 است:
 

شما یک گل آفتابگردان هستید در بستری از گلی های رز. یک ویژگی بارز در شما وجود دارد که باعث گرمادهی به دیگران و جلوه گری شما می شود. ممکن است شما کوچک ترین فرزند خانواده یا تنها فرزند باشید. در وقت لازم جدی هستید، ولی دوستان تان شما را به عنوان یک شخص شوخ طبع می شناسند. از گفتن لطیفه لذت می برید و گاهی شیطنت می کنید. مایلید که با افراد جدید و جالبی در زندگی تان آشنا شوید. با افرادی که هیج وقت نمی خندند راحت نیستید. دید مثبتی به زندگی دارید و در همه چیز به دنبال خوبی ها هستید. گرم، دوست داشتنی، باوفا و اجتماعی هستید و هر کدام از این صفات می تواند دلیلی برای خوب بودن شما باشد. انرژی نامحدودی دارید، ولی انگیزه تان کم است. برای شمامشکل است که فقط بر روی یک کار متمرکز شوید.
به شما پیشنهاد می شود که اجازه دهید مردم روی جدی شما را هم ببینند، همان طور که چهره ی شاد شما را می بینند. در این صورت می خواهند که همیشه با شما باشند. به احساسات دیگران احترام بگذارید، از این شاخه به آن شاخه نپرید و کاری را که دوست دارید انتخاب کنید و تا پایان آن را انجام دهید.
منبع: 7 روز زندگی شماره 123

 

پنج شنبه 20/11/1390 - 15:58
ازدواج و همسرداری
نویسنده: عبدالرسول کریمی




 
براساس مطالعات توانایی برقراری ارتباط با دیگران را طریق گفتگوهای کوتاه می تواند شما را به جاهای بالایی برساند. برای این کار باید باور داشته باشید که قابلیت برقراری ارتباط با دیگران یک امر کاملاً اکتسابی است. راهکارهای مطرح شده در این مقاله برای برقراری یک مکالمه ی کوتاه، مختصر و مفید می تواند به شما کمک کند.
1- زمانی که آماده ی ملاقات با شخصی می شوید، چند مطلب مشترک را در ذهن داشته باشید تا در مورد آنها صحبت کنید. همچنین چند سوال در ذهن داشته باشید تا آنها را مطرح کرده و طرف مقابل را نیز به صحبت کردن وادارید. اگر شخص مقابل را قبلاً ملاقات کرده اید، سعی کنید چیزهایی که از او به یادتان مانده را به میان بکشید، مثلاً علاقه ی مشترک تان به یک ورزش خاص یا عضویت مشترک در یک مرکز خیریه.
2-اولین فردی باشید که می گوید: «سلام» اگر مطمئن نیستید که طرف مقابل شما را به درستی به جا می آورد یا نه، خودتان را معرفی کنید و اسم تان را بگویید تا فشار و استرس کمتری را متحمل شود. به عنوان مثال این طور عمل کنید: «آقای علی کاظمی؟ من محسن بختیاری هستم، از دیدن شما خوشبختم» و لبخند یادتان نرود. زمانی که فردی را ملاقات می کنید، حتماً با او دست بدهید.
3- در زمان معارفه دقت کافی داشته باشدی و سعی کنید نام ها را به خاطر سپرده و در طول مکالمه به کرات از آنها استفاده کنید.
4- با بیان یک عبارت متداول کاری کنید تا طرف مقابل به صحبت کردن ادامه دهد و در نهایت هم یک سؤال کلی از او بپرسید.
5- با توجه به حرف های او و نشان دادن واکنش های مثبت از طرف مقابل پشتیانی و تمام حواس خود را به او معطوف کنید. در تمام طول گفت و گو ارتباط چشمی را برقرار نگه دارید و هنگامی که فرد در حال صحبت کردن با شماست سر خود را به این طرف و آن طرف نچرخانید و قسمت های دیگر اتاق را نگاه نکنید.
6- بیشتر از آنچه حرف می زنید، گوش کنید!
7- چیز جالبی برای ارایه دادن در دست داشته باشید. سعی کنید دانش خود را همواره به روز نگه دارید و از وقایع و اخبار جدید با اطلاع باشید. آگاهی از اخبار و وقایع فرهنگی می تواند به شما کمک کند تا راحت تر با طرف مقابل ارتباط برقرار کنید. می توانید سر صحبت را با جمله هایی به این شرح باز کنید:
«نظر شما در مورد.... چیست؟» یا «شنیده ای که.....؟» از موضوعات منفی و بحث انگیز پرهیز کنید و وارد جزییات مسایل شخصی نشوید.
8- اگر قصد دیدن شخص خاصی را دارید، بهترین راه این است که از یکی آشنایان آن فرد تقاضا کنید تا شما را به او معرفی کند. از یک دوست دوجانبه بخواهید تا این افتخار را نصیب شما کند.
9- اگر کسی کارت ویزیت خود را به شما تعارف کرد، آن را به عنوان یک هدیه قبول کنید. با هر دو دست آن را بگیرید و مدتی به آن نگاه کنید و چیزهایی که روی آن نوشته شده است را به دقت بخوانید. وقتی خواندن تمام شد، آن را در جیب کت و یا کیف دستی تان قرار دهید تا با این کار نشان دهید که برای تان ارزشمند است.
10- مراقب ژست خود باشید. افرادی که بیش از اندازه احساس ناراحتی می کنند، موجبات ناراحتی دیگران را فراهم می آورند. از سوی دیگر اگر راحت نبودید، باز هم اعتماد به نفس خود را حفظ کرده و خود را آرام و موقر نشان دهید.
11- پیش از آن که در گفت و گویی که تازه به آن پیوسته اید شرکت کنید، ابتدا برای مدتی گوش دهید و جوانب مختلف آن را در نظر بگیرید. مطمئناً دوست ندارید که با صحبت های نابجا فرصت های استثنایی را پایمال کنید.
12- راه های فراری هم برای خود و هم برای طرف مقابل بگذارید! به عنوان مثال: «من باید همین حالا به کار یکی از مشتری هایم رسیدگی کنم» یا «من وقت نکردم ناهار بخورم و به همین خاطر باید یک سر به بوفه بزنم» یا «اجازه دهید نوشیدنی های تان را عوض کنند.» اما در چه زمانی باید از یک مکالمه بیرون آمد؟ باید کاری کنید که ابتدا تأثیر مناسبی بر روی فرد مقابل بگذارید و همچنین کاری کنید که به دنبال شما بیایند به همین دلیل باید: «باهوش و مختصر عمل کنید و آنها را در انتظار بگذارید.»
منبع: 7 روز زندگی شماره 123

 

پنج شنبه 20/11/1390 - 15:58
كودك
نویسنده: حضرت آیة الله مظاهری




 
آیه ای هست در قرآن، این آیه یک معنای ظاهری دارد ،یک معنای تأویلی که تعبیر کرده اند، آیه می فرماید:
«من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فکمانما قتل الناس جمیعا و من احیاها فکانما احیا الناس جمعیا». سوره مائده آیه 32.
معنای ظاهری آیه این است که اگر شخصی را به ناحق بکشد، گناهش به اندازه ای است، مثل این که جهانی را کشته باشد و اگر کسی در شرف مرگ است و شما او را زنده کنید، بچه ای در حوض افتاده در حال خفه شدن است او را نجات دهید، کسی دم مرگ است یا اتومبیل او را به بیمارستان برسانید از مرگ نجاتش دهید، قرآن می فرماید اگر کسی را زنده کنی مثل این است جهانی را زنده کرده باشی، این معنای ظاهری آیه است. اما امام صادق (ع) معنای تأویلی برای آیه کرده، می فرماید معنای آیه شریفه این است که اگر کسی را منحرف کنی، گناه این کار به اندازه ای است مانند این که جهانی را کشته باشی و اگر کسی را در راه بیاوری و بتوانی او را تربیت کنی ثواب آن به اندازه ای است مانند این که جهانی را زنده کرده باشی.
روی تفسیر امام صادق (ع) بحث ما خیلی اهمیت پیدا می کند، برای این که این آیه شریفه می فرماید: پدر، اگر اولادت را تربیت صحیح بکنی، مادر اگر اولادت را تربیت صحیح بکنی و بتوانی یک بچه سالم تحویل جامعه دهی مثل این است که جهانی را زنده کرده باشی. آیه شریفه می فرماید: پدر اگر بچه ات از عصبانیت تو منحرف شود، عقده ای شود، مادر اگر بچه ات را تربیت نکنی، بی تفاوت باشی و بچه تو بی عفت شود، منحرف شود، بدان گناه این به اندازه ای است، مانند این که جهانی را کشته باشی. لذا سرسری از بحث نگذرید، اگر به شما می گویم مواظب باشید بچه هایتان عقده ای نشوند، سرسری نگذرید، از این گوش نشنوید از آن یکی بیرون کنید. یک بحث خطابی نیست که یک مقدار متأثر شوید که بعد هم از مسجد که بیرون رفتید مثل اینکه اصلا نشنیده باشید، بحث جدی است. بحث این است که اگر یک دختر عقده ای شود یک دفعه خدای نکرده برایت خبر می آورند که دخترت رفت با یک تبسم، با یک نامه، یک دفعه برایت خبر می آورند، پسرت رفت با یک رفیق بد، معنایش این است که اگر بچه ات عقده ای شود دیگر مشکل است که سروکار با منبر و محراب پیدا کند، سروکار با جنایت کارها با خیانت کارها دارد.
اما باید این را هم مواظب باشید محبت زیادی آن هم غلط است، یعنی بچه را لوس و ننر بار آوردن، دیده اید بعضی اوقات این افرادی که مثلاً 4 تا دختر دارد و یک پسر، این پسر را یک جور بار می آورد از خود راضی، لوس، ننر و این بالاخره هم یک آدم رذل و بدی از کار در می آید. باید این را هم مواظب باشید، همین طور که اگر محبت به بچه ات نکنی عقده ای می شود، اگر افراط کنی، لوس و ننر می شود، از خود راضی می شود.
قرآن شریف آیه ای دارد، آیه خیلی با تأکید می فرماید، اگر بچه ات لوس و ننر از کار درآمد، عذاب دنیا دارد،عذاب اخرت دارد، تو هم عذاب دنیاو اخرت داری . قرآن می فرماید:
«لا تحسبن الذین یفرحون بما اتوا و یحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا فلا تحسبنهم بمفازة من العذاب و لهم عذاب الیم». سوره آل عمران، آیه 188.
می فرماید گمان نکن آن کسی که کار بد می کند و خیال می کند کار خوب کرده. آن کسی که توقع بی جا دارد فضیلتی ندارد و می خواهد مردم به او احترام کنند، خیال نکن که این از عذاب دنیا نجات پیدا می کند، از عذاب آخرت پیدا می کند نه، در دنیا معذب است در آخرت هم معذب است. این آیه به ما می گوید: اگر بچه تو لوس و ننر شد همین طوری که به تو زور می گوید فردا هم که بزرگ می شود و می خواهد به جامعه زور بگوید. اگر بچه ات لوس و ننر شد، از خود راشی شد خواهرش را می زند، هیچ نمی گویی، وقتی بزرگ می شود مردم را می زند، وقتی مردم را زد آدم ظالمی از کار در می آید. بچه خواهرش را می زند، هیچ نمی گویی. خیال می کند کار خوبی کرده، بچه که لوی و ننر شد دیگر استقلال ندارد.
بقول عوام مردم می گویند: «بچه بابایی است، بچه ننه ای است. می گوید مگر بچه ننه هستی که این جور هستی». یعنی دیگر از خود استقلال ندارد، این وابستگی دارد، وقتی کوچک باشد وابستگی به باباش دارد، وابستگی به مادرش دارد، وقتی بزرگ شود دلش می خواهد وابسته باشد، یک وقت عالم است، داناست، شخصیت دارد، اما یک عربزده به تمام معنا است، این از کجا پیدا می شود، از لوس و ننربودن بچه.
اگر بچه لوس و ننر شد استقلال ندارد، وقتی وارد جامعه می شود توقع بی جا از مردم دارد، دلش می خواهد مردم به او احترام کنند، خوب مردم به او احترام نمی کنند، برای این که مردم به کسی احترام می کنند که فضیلت داشته باشد، این فضیلت ندارد، به قول قرآن شریف «یحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا». دلش می خواهد مردم به او احترام کنند با فرضی که فضیلت هم ندارد، خوب مردم به او احترام نمی کنند. وقتی مردم به او احترام نکردند، آزرده خاطر می شود، از جامعه طرد می شود، دل مرده می شود، دیگر دستش به کار نمی رود، دیگر حال بازار آمدن ندارد.
بعضی ها حال بازار آمدن ندارند، اصلا وقتی که می آید در بازار مثل اینکه خجالت زده است. اگر انسان ریشه یابی کند می بیند که این از بچگی سر چشمه گرفته، بعضی اوقات این جوری است که دلش می خواهد هی امر کند، به او امر کند، به او نهی کند، به او نهی کند، بچه اش را به او بدهد نگه دارد. این بچه مرا نگه دار، آن آب را بده بخورم، آن نان را بده من بخورم، هی امر و نهی به همه، این از کجا سرچشمه می گیرد، از این که لوس و ننر بار آمده. همین جوری که به پدرش امر می کند، و پدرش هم حرفش را می شنود، می خواهد به جامعه هم این جور امر و نهی کند، از جامعه منعزل (و طرد) می شود، و این آدم لوس و ننر اگر از آدم عقده ای بدتر نباشد، حتما بهتر نیست.
معمولا دیده اید این آدم های از خود راضی خیلی خطرناک می شوند، خیلی جنایتکار می شوند، این آدم های از خود راضی دیگر نمی توانند اگر دختر باشند شوهرداری کنند، نمی توانند بچه داری کنند، نمی توانند خانه داری کنند، این آدم های از خود راضی نمی توانند زن داری کنند، نمی توانند در جامعه تماس بگیرند، نمی توانند گرهی از جامعه بگشایند، همیشه می خواهند گره گشایشان دیگران باشند، می شود یک آدم خود خواه، یک آدم خود گرا، نه یک آدم دیگر گرا. خلاصه بحث این شد که بچه هایتان چه بزرگ، چه جوان، چه نوجوان، چه کودک، مخصوصا کودک مواظب باشید، عقده ای نشوند، مواظب باشید لوس و ننر و از خود راضی هم نشوندو به شما بگویم حد متوسطش کاری است بسیار مشکل، یعنی خیال نکنید تربیت اولاد کاری است آسان خیلی مشکل است، اما کاری است واجب از اوجب واجبات، کاری است لازم.
منبع: ماهنامه قرآنی نسیم وحی- شماره 26

 

پنج شنبه 20/11/1390 - 15:57
اخلاق
نویسنده: سولماز فروتن




 
همسایه هایی که سروصدای زیادی دارند، واقعاً موجب مزاحمت خواب و فعالیت های روزانه ی شما هستند. این در حالی است که شاید آنها حتی ندانند که مزاحم شما می شوند! در این جا، روش های برخورد مؤثر با آنها آورده شده است که مطالعه ی آن می تواند به شما کمک کند.

موقعیت را ارزیابی کنید
 

قبل از انجام هر کاری، چند دقیقه برای جمع و جور کردن افکار خود وقت بگذارید و در صورت امکان یاداشت بردارید. مثلاً:
سروصدا چیست و چقدر ناجور است؟
آیا یک بار اتفاق افتاده یا پیوسته است؟
این سروصدا چه تأثیری بر شما می گذارد؟
دوست دارید مشکل چگونه حل شود؟

با همسایه خود صحبت کنید
 

شاید او از مشکل به وجود آمده یا این که تا چه اندازه مزاحم شماست خبر ندارد. به یاد داشته باشید در این باره:
متواضع و مؤدب باشید و حقیقت را بگویید. یکی از روش هایی که می توان به آرامی وارد بحث شد این است که بپرسید چرا آنها آن قدر سروصدا می کنند. مخصوصاً ذکر کنید که دوست دارید به چه نتیجه یی برسید.
هم چنین پیشنهاد مثبتی بدهید و راه سازشی پیدا کنید. مثلاً آیا می تواند از هدفون استفاده کنند؟ یا قبل و بعد از ساعت خاصی از روز، سروصدا را کمتر کنند؟
امنیت خود را نیز مدنظر داشته باشید. اگر نگران امنیت خود هستید و همسایه ی خود را می شناسید. یک دوست یا همسایه را به همراه خود ببرید و اگر احساس خطر می کنید، دور شوید.

یادداشت برداری کنید
 

نتایج گفت و گو را به همراه بسیاری از واقعیت ها و جزییاتی که می توانید بخاطر آورید، ثبت کنید و این کار را فوراً انجام دهید. یادداشت های با دقت از اعمال شما می تواند در صورت ادامه ی مشکل یا برای شکایت رسمی در آینده به شما کمک کند. بدین ترتیب شما قادر خواهید بود ثابت کنید که خودتان سعی در حل مشکل داشته اید.

نامه بنویسید
 

اگر مشکل ادامه پیدا کرد، نامه نوشتن به همسایه تان را امتحان کنید. شاید به نظر رسمی برسد، اما می تواند روشی شفاف و مؤثر برای مخابره ی شکایت شما باشد. برای نوشتن نامه وقت بگذارید. در همان تماس اولیه، مؤدب و منطقی باشید و صراحتاً نتیجه یی را که خواهان آن هستید عنوان کنید. حتماً یک نسخه از آن قسمت نامه که در آن کارهایی به منظور حل مشکل انجام داده اید را نگه دارید.

یک دفتر یادداشت داشته باشید
 

هر بارکه تحت تأثیر سروصدای همسایه تان قرار می گیرید. یادداشت برداری کنید که چه زمانی این اتفاق افتاده، چقدر طول کشیده و چه تأثیری بر شما داشته است. این کار به شما کمک می کند به هنگام رویارویی با همسایه تان خاص باشید و در صورت نیاز به شکایت رسمی، به عنوان مدرک عمل می کند.

از یک واسطه کمک بگیرید
 

یک میانجی گفت وگوی شما دو نفر را آسان ترمی کند و می تواند به شما و همسایه تان کمک کند تا به توافق برسید.

با مقامات مسوول محلی تماس بگیرید
 

اگر روش های دیگر شکست خوردند با یک مقام مسوول مناسب، بنگاه محل زندگی تان یا پلیس تماس بگیرید.

چند نکته مهم
 

خونسرد ومنطقی باشید. این کار کمک بزرگی به تفصیل موقعیت و جلوگیری از مشاجره می کند.
اگر شما و همسایه تان هر دو مستأجر هستید، نسخه یی از مکاتبه و شکایت خود را برای صاحبخانه یا مدیر مالک ساختمان برسانید. سروصدا، مخصوصاً به مدت چندین ساعت ممکن است برخلاف قوانین مالک ومستأجر و قوانین ساختمان باشد.
قهرمان بازی درنیاورید. ساعت سه صبح به سراغ همسایه رفتن نمی تواند ایده ی خوبی باشد! معمولاً روز بعد هم کسی این کار را نمی کند.
خودتان قضاوت کنیدکه باید چه اقدامی را صورت دهید. اگر تنها سوال کردن نتیجه بخش است، یک یادآوری می تواند تمام آن چیزی باشد که شما لازم دارید. اگر می ترسید یا همسایه ی شما با شما سر جنگ داشت، بهترین راه این است که مستقیماً با مقامات مسوول تماس بگیرید.
سایر همسایه ها را طرفدار خود کنید. شاید شما تنها کسی نباشیدکه از این سروصدا اذیت می شود. اگر به جایی رسیدید که باید رسماً شکایت کنید نیز از حمایت آنها برخوردار شوید. این کار کفه ی ترازو را به نفع شما سنگین تر می کند.
هنگام شکایت رسمی از مقامات بخواهید که نام شما ناشناس باقی بماند. حتی آدم های منطقی هم ممکن است به هنگام رؤیارویی با مقامات ذیصلاح درصدد تلافی برآیند.
منبع: 7 روز زندگی شماره 123

 

پنج شنبه 20/11/1390 - 15:57
موفقیت و مدیریت
نویسنده: نسترن علیدوستی




 
1) اگر پول بیشتری می خواهید، روی فراوانی و ثروت متمرکز شوید. اگر روی کمبود و فقدان پول تمرکز کنید، هرگز نمی توانید پول را به سمت خود جذب کنید!
2)استفاده از قوه ی تخیل خیلی سودمند است، زیرامی توانید تصور کنید ثروت ایده آل شما همین الان در دسترس شما قرار دارد. بازی های مربوط به احساس ثروتمندی را ابداع کنید و به آنها بپردازید تا رابطه تان با پول مثبت تر شود و پول بیشتری به دست آورید.
3)سریع ترین راه دست یافتن به پول بیشتر، شادی و خوشحالی در همین لحظه و امروز است.

4)مرتباً به آن چه می خواهید و دوست دارید، نگاه کنید و به خود بگویید: «پولش را دارم و می توانم آن را بخرم». بدین ترتیب فکرتان را تغییر می دهید و احساس بهتری نسبت به پول پیدا می کنید.
5)با خشنودی مقداری از پول تان را به دیگران ببخشید تا بتوانید پول بیشتری جذب کنید. زمانی که از پول تان می بخشید، به کائنات می گویید: «من پول زیادی دارم.»
6)دریافت چک و پول از راه پست را تجسم کنید.
7)بیشتر به ثروت فکر کنید. برنامه ی فکری تان را با ثروتمند شدن تنظیم کنید.
منبع: 7 روز زندگی شماره 123

 

پنج شنبه 20/11/1390 - 15:56
كودك
نویسنده: ناهید کرمانی
کارشناس مشاوره



 
دزدی ، یعنی برداشتن بدون اجازه ی وسایل دیگران، کودکان خردسال اغلب این کار را بدون آگاهی از نفس عمل شان انجام می دهند. بارها پیش می آید آن ها چیزی را که متعلق به خودشان نیست بر می دارند و بدون اجازه با خود به خانه می آورند. در این گونه موارد، پدر ومادر با شنیدن عمل فرزندشان چنان ناراحت، دلخور وگاه عصبانی می شوند که ممکن است رفتاری خشن وپرخاش آمیز با کودک شان داشته باشند. چون آن ها نگران هستند که مبادا فرزندشان در بزرگ سالی نیز دست به دزدی های دیگری بزند.
دراین جا به چند نکته ی ساده که والدین می توانند با به کار بستن آن ها مانع از بروز چنین رفتارهایی در کودکان شان شوند اشاره می شود.

چرا کودکان دزدی می کنند؟
 

کودکان به چند دلیل ممکن است گاهی وسایل و اسباب هایی را که مال آنها نیست، بدون اجازه بردارند.این دلایل هم از کودکی به کودک دیگر و از شرایطی به شرایط دیگر فرق می کنند.
*گاهی والدین ناخواسته رفتارهای منجر به دزدی را تقویت می کنند. پدر و مادری که متوجه می شوند کودک شان بدون اجازه چیزی برداشته است، باید تذکرهای لازم را همان موقع به کودک بدهند. برای مثال به او بگویند: «این وسیله مال تو نیست و نباید آن را بدون اجازه برداری» یا «آن وسیله را پس بده و عذرخواهی کن»...
*گاهی کودک با مشاهده ی رفتار اطرافیانش این عمل را یاد می گیرد. والدینی که وسایلی را بدون اجازه ی صاحبش برمی دارند، به نوعی موجب بدآموزی برای کودک خود می شوند.
*بعضی کودکان، چون هیچ پولی از خودشان برای خرج کردن ندارند، دزدی می کنند. گاهی کودک دوست دارد برای خودش چیزهای کوچکی مثل بستنی، شکلات یا بیسکویت بخرد، ولی پولی ندارد. در این حالت اگر او پول داشته باشد، ممکن است به سراغ کیف پدر یا مادرش برود.
*گاهی کودک برای رقابت بین هم سالانش دست به دزدی می زند. بعضی از کودکان دزدی می کنند، تنها به دلیل این که دوستان شان آنها را در گروه خودشان بپذیرند.
*گاهی دزدی کودک ناشی از مشکلات رفتاری- هیجانی کودک است. بعضی از کودکان که دچار مشکلات مرزی هستند، دست به رفتارهای نابه هنجار می زنند. برای مثال، کودکان عقب مانده ی ذهنی قادر به درک قوانین اجتماعی نیستند و ممکن است گاهی از فروشگاه های محلی چیزی بردارند.

پیشگیری
 

روش های زیادی برای پیشگیری از دزدی های کودکانه وجود دارد که والدین و اعضای خانواده ها می توانند با استفاده از آنها، مانع از تثبیت این گونه رفتارها در کودکان شان شوند.

علت اشتباه بودن عمل دزدی را برای کودک توضیح دهید
 

والدین ابتدا باید اطمینان حاصل کنند که فرزندشان، ناشایست بودن عمل خود را فهمیده است. آنها می توانند به این موضوع اشاره کنند که دزدی به مفهوم برداشتن وسیله یی است که متعلق به او نیست.

مفهوم مالکیت را به کودک یاد بدهید
 

بهترین وقت یادگیری مفهوم مالکیت، زمانی است که کودکان هنوز کوچک هستند. در این زمان پدر و مادر می توانند با توضیح این مطلب که هر شخصی وسایلی دارد که متعلق به خود اوست و نباید بدون اجازه آن را برداشت، سعی کنند معنی مالکیت فردی را به کودک بیاموزند.
برای مثال والدین می توانند از کودک بپرسند: «اگر کودک دیگری اسباب بازی مورد علاقه ی او را بدون اجازه اش بردارد، چه احساسی پیدا می کند؟»

به کودک بیاموزید که خواسته اش را با شما در میان بگذارد
 

اگر کودک اسباب بازی، خوراکی و یا وسیله یی را می خواهد، به او یاد بدهید که خواسته اش را با شما در میان گذارد تا راه صحیح رسیدن به آن را به او یاد بدهید. برای مثال، اگر کودک از عروسک دوستش خوشش آمده و می خواهد یک شب آن را از دوستش قرض بگیرد، این موضوع را صادقانه با او یا با شما در میان گذارد تا شما چاره یی برای او بیاندیشید.

رابطه شفاف و صمیمانه با کودک برقرار کنید
 

والدین باید نهایت تلاش شان را بکنند تا ارتباطی مؤثر و فعال با کودکان خود داشته باشند. کودکانی که از بودن با پدر و مادرشان احساس صمیمیت و نزدیکی می کنند. نسبت به کودکانی که این احساس را ندارند تمایل بیشتری برای هماهنگ کردن خود با ارزش ها و باورهای والدین شان دارند.

رفتارهای صادقانه کودک را تحسین و تشویق کنید
 

پدر و مادر باید از رفتارهای شایسته، مناسب و صادقانه کودک حمایت و قدردانی کنند. اگر آنها این گونه رفتارها را به موقع مورد تحسین قرار دهند، موجب تقویت و تکرار آنها در فرزندانشان می شوند.

عکس العملی مناسب و زود انجام دهید
 

همان قدر که والدین نباید رفتاری هیجانی و تند از خود نشان دهند، همان قدر هم باید رفتاری مناسب و نسجیده (در آن لحظه) داشته باشند. برای مثال: از کودک بخواهند آن شیء را پس دهد و عذرخواهی کند یا برگردد و آن را سرجایش گذارد و...

تفاوت «قرض گرفتن» و «دزدیدن» را شرح دهید
 

«قرض گرفتن» یا برداشتن بدون اجازه ی وسایل دیگران و «دزدیدن» آن خیلی فرق دارد. سعی کنید تفاوت این رفتارها را برای کودک روشن سازید.

علت دزدی کودک را پیدا کنید
 

کودکان مختلف به دلایل مختلف دست به دزدی می زنند. به همین دلیل بسیار مهم است که والدین علت دزدی فرزندشان را بفهمند. اگر والدین بتوانند علت اصلی دزدی کودک را پیدا کنند، قادر خواهند بود این رفتار کودک را اصلاح کنند. بر ای مثال می توانند برای کودک مقداری پول توجیبی مقرر کنند. یا برای انجام کارهای خانگی دشوار(مثل کوتاه کردن چمن های باغچه، چیدن علف های هرز، مرتب کردن انبار و...) به او اجرت دهند.

کودک را شرمنده نکنید
 

والدین نباید با سرزنش کردن های مکرر کودک، او را دچار احساس گناه کنند. آنها هم چنین نباید لقب ها و برچسب های ناروا به کودک شان بزنند.
بعضی از این روش ها، شدیداً موجب کاهش عزت نفس کودک می شود. والدین می توانند با رفتارهای خود به کودک نشان دهند که از کار او ناراحت شده اند و برای او پیامدهای رفتار اشتباهش را توضیح دهند.
منبع: 7 روز زندگی شماره 123

 

پنج شنبه 20/11/1390 - 15:56
ریزه کاری های خانه داری
آیا آن قدر ولخرجی کرده اید که به همه مقروض شده اید؟ خب نگران نباشید، شما تنها فردی نیستید که در چنین شرایطی قرار گرفته. زندگی مدرن به گونه ای است که خواه ناخواه ما را به سمت خرج کردن می کشاند. به هر حال اگر می خواهید کلیه بدهی تان را صاف کرده و به آرامش ذهنی دست پیدا کنید، باید به صورت ریشه ای با این مشکل برخورد کرده و جلوی ولخرجی های بیهوده خود را بگیرید.

1- متوجه باشید که چه مقدار پول خرج می کنید:
 

افراد بسیاری که به خرج کردن معتاد شده اند، دیگر متوجه نیستند که چه مقدار پول خرج می کنند.ابتدا باید دقت کنید هر چیزی که قصد خرید آن را دارید، چه قیمتی دارد و برای خرید هر یک از آنها باید چه مبلغی را پرداخت کنید. این امر می تواند به شما کمک کند که حساب پول های تان را داشته باشید. و ببینید آیا واقعاً به تمام چیزهایی که می خواهید بخرید، احتیاج دارید یا خیر. به عنوان مثال یک شب که بیرون می روید، ببینید چقدر خرج می کنید گاهی اوقات افراد آن قدر پول نوشیدنی و غذای دوستان خود را حساب می کنند که اصلاً متوجه نمی شوند جیب شان خالی شده. این افراد زمانی که به خانه برمی گردند، احساس می کنند که باید مقداری از اسکناس های شان را گم کرده باشند، غافل از این که تمام آنها را خرج دوستان شان کرده اند. شاید چیز گرانی هم نخریده باشند و فقط هزینه چای، قهوه، بستنی و... بچه ها را حساب کرده باشند. اگر با دقت بیشتری به این نوع خرج کردن های خود نگاه کنید، می بینید که اصلاً نیازی به خرید هیچ یک از آنها نبوده است.

2- تصمیمات آنی برای خرج کردن نگیرید:
 

چنانچه شما جزو افرادی هستید که به طور آنی تصمیم می گیرند تا اجناس گرانقیمتی را خریداری کنند، باید روی این خصوصیت اخلاقی خود تجدید نظر کنید. اگر چیزی را می بینید که واقعاً خوش تان می آید و می خواهید آن را همان لحظه بخرید، یک لحظه صبر کنید. حداقل یک روز به خودتان وقت بدهید تا بیشتر روی خرید آن فکر کنید. شاید به این نتیجه رسیدید که اصلاً به آن نیازی ندارید. اگر هم به آن احتیاج داشته باشید، بر می گردید و آن را تهیه می کنید. با انجام این کار فرصت پیدا می کنید تا اجناس مشابهی که از کیفیت بالاتری برخوردار هستند را نیز پیدا کنید.

3- به مکان هایی که به راحتی می توان پول خرج کرد، نروید:
 

اگر ما وقت زیادی را در مکان های خاصی صرف کنیم، خود به خود به سمت خرج کردن کشیده می شویم. این نوع پول خرج کردن ها صرفاً احساسی هستند، بنابراین باید سعی کنید تا جایی که می توانید، اطراف مغازه های مورد علاقه تان پرسه نزنید، به پارک یا جایی بروید که وسوسه پول خرج کردن به پایین ترین میزان خود برسد.

4- در زمان خرید، اهداف خود را معین کنید:
 

پیش از این که به قصد خرید، خانه را ترک کنید، لیستی از تمام چیزهایی که به آن احتیاج دارید تهیه کنید. این کار بیانگر آن است که شما تنها چیزهایی را می خرید که به آن احتیاج دارید و اجناس را تنها به این خاطر که خوش تان آمد نمی خرید. هیچ گاه بدون تعیین اهداف خرید، پا به بازارهای خرید نگذارید.

5- ما یحتاج خود را اولویت بندی کنید:
 

پیش از این که جنسی را بخرید، ببینید ارزش آن چقدر است و تا چه حد به آن احتیاج دارید. اگر این کار را واقع بینانه انجام دهید، آن وقت متوجه می شوید که از هر 10 موردی که یادداشت کرده اید، تنها به 8 مورد آن نیاز داشتید. اگر برای این کار یک روز به خودتان مهلت دهید، آن وقت زمانی که برای خرید بیرون می روید، تنها چیزهایی را تهیه می کنید که واقعاً به آن نیاز دارید.

6- از روی عادت پول خرج نکنید:
 

بیشتر ولخرجی های روزانه ما تنها از روی عادت شکل می گیرند. در بسیاری از مواقع این مخارج روزانه غیر ضروری به نظر می رسند. به عنوان مثال اگر هر روز صبح در مسیر خود به محل کار یک فنجان قهوه می خرید، چرا این پول را برای خرید یک قهوه ساز پس انداز نمی کنید؟ یا اگر هر روز 3- 2 هزار تومان صرف نهار می کنید، به آن معنا نیست که مجبور هستید تا آخر عمر این کار را انجام دهید. از خانه نهار ببرید. کلیه آداب خرج کردن خود را مجدداً ارزیابی کرده و ببینید که آیا انجام آنها ضروری است یا خیر؟

7- برای خود محدودیت مای ملی محکم تعیین کنید:
 

اگر واقعاً نمی توانید جلوی ولخرجی های بی مورد خود را بگیرید، بهتر است به صورت هفته ای، میزان محدودی پول به خودتان بدهید. این پول باید نقد باشد، چرا که کنترل و رسیدگی به آن راحت تر است. اگر یاد بگیرید که با ماهی 200 هزار تومان مخارج روزمره خود را بگذرانید، برای پول های تان ارزش بیشتری قایل می شوید و آداب صرفه جویی را به خوبی یاد می گیرید.
منبع: نشریه راه موفقیت، ش 22.

 

پنج شنبه 20/11/1390 - 15:50
تغذیه و تناسب اندام
نویسنده: حبیب شیخی




 
پروتیین یک ماده ی مهم غذایی است که برای رشد و سلامت بدن بسیار ضرورت دارد و باید در غذای روزانه ی ما وجود داشته باشد. پروتیین، هم در غذاهای گیاهی وهم در غذاهای حیوانی وجود دارد، اما دانشمندان علم تغذیه عقیده دارند که پروتیین حیوانی بهتر از پروتیین گیاهی است .در این مقاله با خواص دو نوع پروتیین حیوانی مفید آشنا می شوید.

خواص گوشت بلدرچین
 

گوشت طیور به عنوان یک منبع پروتیین حیوانی اهمیت زیادی دارد، به همین دلیل در کشورهای مختلف سرمایه گذاری زیادی روی صنعت پرورش طیور از جمله بلدرچین شده است. میزان پروتئین موجود در گوشت این پرنده از پروتیین گوشت سایر پرندگان و نشخوار کنندگان معمولی پنج الی ده درصد بیشتر است. گوشت و تخم بلدرچین به لحاظ ارزش غذایی و درمانی بسیار مورد توجه است و وجود عناصر معدنی کمیاب و ویتامین های مختلف در گوشت این پرنده باعث شده که گوشت آن را برای درمان بعضی از بیماری ها مانند آسم، تشنج، فشار خون، ضعف اعصاب و ناراحتی های روانی و بی خوابی مفید باشد.
گوشت بلدرچین منبع خوب نیاسین، فسفر، مس، تیامین، دیبوفلاوین، ویتامین B6، روی، آهن و سلنیوم است. یک تخم بلدرچین هر چند که از لحاظ وزن حدود یک پنجم وزن تخم مرغ معمولی را دارد، ولی نسبت به آن دارای پنج برابر فسفر و آهن، شش برابر ویتامین B1 و پانزده برابر ویتامین B2 است.

نکاتی در مورد خرید گوشت بلدرچین و نحوه نگهداری آن
 

گوشت خام بلدرچین در یخچال به مدت دو روز و گوشت پخته ی آن حداکثر سه روز قابل نگهدای است. برای خرید گوشت بلدرچین اول از تاریخ انقضای آن اطمینان حاصل کنید و این که باید بدون بو، کاملاً تمیز و عاری از هر گونه بقایای پر باشد. اگر قصد پختن بلدرچین را تا دو روز پس از خرید ندارید، آن را منجمد کنید. به این منظور بهتر است آن را با همان بسته بندی هنگام خرید در فویل پیچیده یا این که در کیسه ی فریزر گذاشته و هوای داخل آن را کاملاً خارج کنید. گوشت منجمد بلدرچین نیز در فریزر به مدت سه ماه قابل نگهداری است.

روش رفع انجماد گوشت منجمد بلدرچین
 

هیچگاه بلدرچین منجمد را در درجه حرارت اتاق جهت رفع انجماد قرار ندهید. بهتر است آن را در یخچال گذاشته تا در طول شب رفع انجماد شود؛ هم چنین می توانید با غوطه ور کردن آن در آب سرد رفع انجماد کنید. بدین منظور پرنده را با همان بسته بندی منجمد شده یا با قرار دادن در بسته یی مقاوم نسبت به آب، داخل آب سرد بگذارید و هر سی دقیقه یک بار آن را عوض کنید. بلدرچین ظرف مدت یک ساعت یا کمتر رفع انجماد می شود.

خواص گوشت شتر
 

گوشت شتر منبع بسیار خوبی از مواد مغذی است و از جهت ترکیبات شیمیایی با گوشت سایر دام های اهلی مقداری تفاوت دارد. این گوشت در مقایسه با گوشت گاو از میزان پروتیین و چربی کمتر برخوردار و در مقایسه با سایر گوشت های دیگر حاوی سدیم بیشتر و پتاسیم کمتری است.
مقدار ویتامین B کمپلکس و بعضی عناصر معدنی نظیر فسفر و کلسیم آن بسیار زیاد است. اما باید گفت نسبت آهن و روی آن کمتر از گوشت سایر دام های اهلی و نسبت کلسیم این گوشت در عضلات ران آن زیادتر است. ویتامین های گروه B این گوشت در تقویت اعصاب تأثیر زیادی دارد و روی آن در تقویت قوای جنسی و جلوگیری از اختلالات در رشد جنین کارآمد است. کالری بسیار بالای گوشت شتر قوای بدنی و استقامت را زیاد می کند و توصیه می شود که بانوان باردار و شیرده، دانش آموزان، ورزشکاران و افراد کهنسال از خوردن آن غافل نشوند.
ویژگی اصلی و متمایز کننده ی گوشت شتر در مقایسه با دیگر گوشت ها فقدان مواد هورونی و آنتی بیوتیک در آن است. چرا که این حیوان در طبیعت آزاد و به دور از پرورش دامی رشد می کند. همچنین وجود مواد طعم دهنده و معطر در گوشت این حیوان موجب تحریک و تشرح غده بزاقی و شیره ی معده شده و در نتیجه قدرت جذب را افزایش می دهد. معمولاً از قلم و کوهان شتر در درمان درد پا، کمر و دردهای رماتیسمی استفاده می شود. از گوشت شتر به همراه کوهان آن نیز که چربی خالص بوده در تهیه ی انواع خورش، آبگوشت و خوراک به کار می رود. دل، جگر، قلوه، مغز، زبان و دیگر احشای این حیوان نیز از نظر ارزش تغذیه یی تقریباً مانند دیگر دام های اهلی است.

ارزش غذایی گوشت شتر
 

این روزها وقتی برای خرید گوشت قرمز به بعضی قصابی ها یا مغازه های عرضه مواد پروتیینی مراجعه می کنید در میان انواع گوشت گاو، گوساله و گوسفند با گوشت شتر مواجه می شوید. این گوشت از نظر قیمت با گوشت گاو تفاوت چندانی ندارد و از لحاظ شکل ظاهری نیز شبیه به گوشت گوسفند و گاو است.
امروزه بسیاری از شهرنشینان به علت عادت نداشتن به مصرف گوشت شتر از خوردن آن اجتناب می کند. بعضی خانم های خانه دار هم بر این باورند که این گوشت سفت و دیرپر بوده و ارزش غذایی ندارد. حال پرسش این جاست؛ ارزش غذایی گوشت شتر چه میزان است؟

توصیه ها
 

گوشت شترهای کم سن و سال که بین یک تا سه ساله هستند از جهت مزه، طعم و نرمی شبیه گوشت گوساله است. اما دلایلی که باعث شده مردم گمان کنند این گوشت دیرپز است استفاده از گوشت شتر پیر است. هر چه عمر شتر بالا برود، پیوند بین بافت های گوشت آن افزایش یافته و حرارت پخت دیرتر بر آن تأثیر می گذارد. در ضمن گوشت شتر پیر برای سرخ کردن هم مناسب نیست، چرا که میزان کلاژن آن زیاد و حین سرخ کردن ناپز می ماند.
کوهان شتر چربی خالص و زیاده روی در مصرف آن برای تمام افراد خصوصاً با چربی خون بالا بسیار مضر است.
گوشت شتر در اکثر نقاط به صورت فله یی عرصه می شود. بنابراین هنگام تهیه آن دقت کنید که ظاهر گوشت لزج، چسبنده و مترشح نباشد و عضلات قوام طبیعی داشته باشند.
هر نوع بوی غیر طبیعی و نامطبوع مانند ترشیدگی، تعفن و کپک زدگی علامت فساد گوشت است. خشک و چروکیده بودن از علایم نگهداری گوشت در شرایط نامناسب و غیربهداشتی است. این گوشت با دیگر فرآورده های آن (دل، جگر، قلوه و...) باید حتماً در داخل یخچال های ویترین دار نگهداری شود.
منبع: 7 روز زندگی شماره 123

 

پنج شنبه 20/11/1390 - 15:48
تغذیه و تناسب اندام
نویسنده: م. شعبانی




 

داشتن اندامی زیبا رؤیا نیست.
 

امروزه چاقی یکی از مشکلات جدی و شایع جامعه ی ماست. بسیاری از افراد از چاقی رنج می برند و هرگز چاره یی اساسی برای مشکل خود نمی یابند. رژیم های غذایی غیراصولی نیز با کاهش وزن های شدید و ناگهانی باعث بروز عوارض جدی در افراد می شود و بازگشت به حالت اولیه یا حتی بالاتر رفتن وزن نسبت به گذشته، سریعاً بعد از قطع رژیم غذایی نامناسب را ایجاد می کند. در تقسیم چاقی «bady mass index BMI» معیار بسیار مناسبی است.

BMI یعنی وزن تقسیم قد×قد
 

اگر BMI شما بالای 35 باشد، جز افرادی با چاقی بیمارگونه morbid obesity محسوب می شوید. در این صورت بهترین راه درمان استفاده از اعمال جراحی کاهنده ی وزن، مثل کوچک کردن معده با رینگ (حلقه) یاجراحی وبای پس (by pass) معده یا روده است. بعد از انجام این عمل ها، در مدت چند ماه چند کیلوگرم وزن از دست خواهید داد و بعد از آن به منظور اصلاح افتادگی های پوست شکم، سینه ها، و بازوها و... لازم است از اعمال جراحی بادی کانتورینگ (body contouring) استفاده کنید. اگر BMI بین 35-30 دارید، استفاده از رژیم غذایی مناسب زیر نظر متخصص تغدیه، ورزش، کاهش وزن ودر صورت لوزم اعمال جراحی بادی کانتورینگ مناسب خواهد بود و در صورتی که BMI شما زیر 30 باشد، از همان ابتدا استفاده از اعمال جراحی مناسب برای ایجاد کاهش وزن و تناسب اندام توصیه می شود.
نکته ی مهم در درمان چاقی این است که بسیاری از افراد خصوصاً خانم ها از عدم تناسب اندام رنج می برند و سایز بالاتنه و پایین تنه ی آنها متفاوت است. این افراد اگر به منظور کاهش وزن از رژیم های غذایی شدید استفاده کنند معمولاً نتیجه ی مطلوبی به دست نمی آورند. چون قسمت لاغر اندام آنها معمولاً کوچک تر و لاغرتر شده و قسمت بزرگ تر اندام تغییر نخواهد کرد و اختلاف سایز بالاتنه و پایین تنه باقی می ماند. متأسفانه ورزش نیز در این مورد تأثیر زیادی نخواهد داشت. به این افراد توصیه می شود به منظور اصلاح این اختلاف سایز از اعمال جراحی بادی کانتورینگ استفاده کنند. عمل جراحی بادی کانتورینگ شامل کلیه ی اعمال جراحی زیبایی است که به منظور ایجاد تناسب اندام انجام می شود و شامل حذف چربی با لیپوساکشن یا لیپولیز و تزریق چربی در قسمت های مختلف بدن، رفع افتادگی شکم، سینه ها و بازوها متعاقب لاغری و حتی پرکردن اندام ها مثل سینه ها یا باسن با پروتز است. به عنوان مثال خانمی که وزن 65 کیلوگرم و قد 1/60 دارد، ظاهراً بسیار متناسب به نظر می رسد، ولی ممکن است سینه های بسیار بزرگ با «cupsize» (کاسه ی سینه) H یا G داشته باشد. این فرد هر چقدر رژیم بگیرد، ورزش کند یا حتی از ماساژورهای موضعی استفاد کند تنها با کاهش وزن می تواند سینه های خود را کمی کوچک تر کرده و شماره ی کاسه ی سینه خود را به F یا E کاهش دهد. متعاقب این کاهش سایز شلی و افتادگی سینه ها ایجاد می شود که خود نیازمند جراحی ماستوپکسی یا بالا کشدن و سفت کردن سینه هاست. در حالی که این فرد با توجه به وزن و قد نسبتاً متعادل خود بهتر است از همان ابتدا تحت عمل جراحی ماموپلاستی (کوچک کردن و سفت کردن سینه ها) قرار بگیرد تا به تناسب اندام دست یابد. از طرفی دیگر اگر همین فرد با همین قد و وزن سینه های بسیار کوچکی با شماره کاسه ی سینه ی A داشته باشد و برعکس لگن و باسن پهن یا ران چاق داشته باشد در این صورت با رژیم گرفتن سینه ها کوچک تر از قبل می شوند و سایز پایین تنه تغییر چندانی نخواهد کرد. پس بهتر است از پروتز سینه همزمان با لیپوساکشن قسمت ران ها و پهلوها استفاده کند تا تناسب اندام ایجاد شود.
اگر شما رژیم غذایی را برای کاهش وزن انتخاب می کنید، باید توجه داشته باشید که این رژیم حتماً تحت نظر متخصص تغذیه انجام شود و حتماً همراه با ورزش باشد. چرا که عوارض ناشی از لاغری غیراصولی و سریع بسیار آزاردهنده تر از چاقی است.
این عواض عبارتند از:
شل شدن و چین و چروک پوست صورت و گردن که در ناحیه ی دور چشم شدیدتر شکل می گیرد. وقتی چربی زیرپوستی به دلیل کاهش وزن سریع حذف شود، کلاژن پوست تخریب شده و باعث تشدید چین و چروک صورت و اطراف چشم ها خواهد شد.
شل شدن و چروک های پوست بدن، کوچک شدن و افتادگی سینه ها و کاهش وزن شدید ناگهانی باعث شل شدن پوست بدن خصوصاً در ناحیه ی شکم و دور ناف، بازوها و ران ها شده و شل شدن و افتادگی سینه ها اتفاق می افتد که نیازمند اعمال جراحی ترمیمی سفت کننده و گاهی حتی حجم دهنده (پروتز) است. در این موارد استفاده از کرم های متعدد به منظور سفت کردن سینه ها یا شکم معمولاً تاثیری نخواهد داشت.
گودی و کبودی دور چشم ها که معمولاً به دلیل کاهش وزن و بافت چربی دور چشم ها اتفاق می افتد باعث می شود دور چشم نمایان تر شده و در نتیجه کبودی دور چشم ها حاصل شود. این مورد با تزریق چربی برطرف می شود. ولی هاله ی سیاه دور چشم به ندرت از بین خواهد رفت.
ترک های پوستی (استریا) در ناحیه ی شکم، سینه ها، بازوها، ران هاو... به دلیل افزایش یا کاهش سریع وزن و حاملگی ایجاد شده و به دلیل تخریب بافت کلاژن پوست حاصل می شود. البته زمینه ی ژنتیکی نیز در بروز آن نقش مهمی بازی می کند. درمان این ترک های پوستی بسیار دشوار و حتی در مواردی غیرممکن است. بنابراین به منظور پیشگیری از این عوارض بهتر است از همان ابتدا روش درستی را برای درمان چاقی موضعی یا چاقی غیرموضعی خود انتخاب و قبل از هر چیز با پزشک متخصص زیبایی مشورت کنید.
در صورتی که شما کاندید اعمال جراحی کاهنده ی وزن هستید یا به انجام رژیم غذایی تحت نظر متخصص تغذیه توصیه شده اید، حتماً آن را اجرا کنید و بهتر آن است که وقتی به وزن ایده آل خود رسیدید، در صورتی که شلی و افتادگی پوست ایجاد شد به فکر اصلاح آن باشید. اگر از ابتدا کاندید عمل جراحی هستید، به این نکته توجه داشته باشید که انجام عمل جراحی مناسب برای شما بهترین اقدام است. اگر تنها از چاقی موضعی شکم، پهلوها، ران ها و... رنج می برید، بهترین اقدام لیپوساکشن اولتراسینک لیزری و لیزرلیپولیز است. در حالی که اگر از شلی و افتادگی پوست جدار شکم متعاقب زایمان، شاکی هستید درمان جراحی ابدومینوپلاستی مناسب تر خواهد بود. در صورتی که چاقی موضعی همراه با شلی، افتادگی پوست یا چاقی های موضعی پهلوهاست عمل جراحی لیپوابدومینوپلاستی راحت تر بوده و نتیجه ی مطلوب تری حاصل می شود. در این روش درد و ناراحتی بعد از عمل بسیار کمتر از روش های قدیم تر است و نتیجه ی زیبایی بیشتری به همراه دارد.
منبع: 7 روز زندگی شماره 123



 

پنج شنبه 20/11/1390 - 15:48
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته