دعا و زیارت
در روز پنجشنبه از صبح تا غروب هر وقت بتواند چهار رکعت نماز بخواند (دو نماز دو رکعتی ).
در رکعتاول بعد از حمد یازده مرتبه سوره قل هواللّهاحد و در رکعتدوم بعد از حمد بیستویکمرتبه سوره قل هواللّهاحد را و پس از سلام نماز دو رکعت دوم را شروع کند.
در رکعت اول بعد از حمد سی و یک مرتبه قل هو الله احد را بخواند و در در رکعتدوم چهل و یک مرتبه قل و هواللّه را بخواند.
و پس از سلام نماز پنجاه و یک مرتبه قل هو الله احد و پنجاه و یکمرتبه صلوات بر حضرت رسول. بعد به سجده رفته، صدمرتبه یا اللّه بگوید و حاجتش را از خدا بخواهد که انشاءاللّه مستجاب است و بعد از خاتمه چهار رکعت نماز تسبیح حضرتزهرا(ع) را فراموش ننماید.
منبع:گنجهای معنوی
چهارشنبه 15/6/1391 - 17:19
دعا و زیارت
علی (ع) گفت: رسول اکرم (ص) روزی فرمود: یا علی خواهی تو را چیزی آموزم که اگر خلق هفت آسمان و زمین جمع گردندنتوانند به تو بدی و آسیبی رسانند و هیچ کس بر تو ظفر نیابد. گفتم: بلی. فرمود:
هفت آیه در قرآن است آن را این گونه بر خود بخواند و بدم. اول: از پیش رو، دوم: پشت سر، سوم: بالای سر، چهارم: به سوی پایین، پنجم: بر طرف راست، ششم: بر طرف چپ و هفتم بر تمام اعضاء.
یا علی! هر کس این هفت آیه را بخواند یا با خود دارد حق سبحانه و تعالی هفتاد هزار بدی را از نامه عمل او دور کند و هفتاد هزار حور نامه عمل او نویسد و هفتادهزار قصر در بهشت برایش بنا کند و هفتاد هزار حور و قصور و غلمان به او کرامت فرماید و هفتاد هزار حله از حریر و دیبای بهشتی به او بپوشاند چنان که صفت آنها را حق داند و دیگری نداند. یا علی! هر کس این هفت آیه را بخواند و به خود بدمد اگر نزد امراء و حکام رود البته عزیز و مکرم باشد اگر چه بر او خشم گرفته باشند، نرم گرداند. (و آن هفت آیه این است):
قُل لَنْ یُصیبَنا اِلاّ ما کَتَبَ اللهُ لَنا هُوَ مَوْلنا وَ عَلَی اللهِ فَلْیَتَوَّکَّلِ الْمُؤمِنُونَ.
(سوره توبه(۹)، آیه۵۱)
بگو هرگز نرسد ما را مگر آنچه را نوشت خدا بر ما، اوست صاحب اختیار ما و بر خدا توکل کنند گروندگان.
وَ اِنْ یَمْسَسْکَ اللهُ بِضُرًّ فَلا کاشِفَ لَهُ اِلاّ هُوَ وَ اِنْ یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلی کُلَّ شَیءٍ قَدیرٌ. (سوره انعام(۶)، آیه ۱۷)
و اگر برساند تو را خدای سختی پس نیست بازدارنده مر آن را مگر او و اگر برساند به تو نیکویی پس او بر هر چیزی تواناست.
وَ ما مِنْ دابَّهٍ فی الْأرْضِ اِلاّ عَلَی اللهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلُّ فی کِتابٍ مُبینٍ. (سوره هود (۱۱) آیه ۶)
و نیست هیچ جنبندهای در زمین مگر بر خداست روزی او و میداند قرارگاهش و آرامگاهش را به جملگی در کتابی روشن است.
اَنّی تَوَکَّلْتُ عَلَی اللهِ رَبّی وَ رَبَّکُمْ ما مِنْ دابَّهٍ اِلاّ هُوَ اخِذٌ بِناصِیَتِها اِنَّ رَبّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ. (سوره هود (۱۱) آیه ۵۶)
همانا من توکل کردم بر خدای پروردگارم و پروردگار شما نیست هیچ جنبندهای مگر که اوست گیرنده موی پیشانیش را همانا پروردگار من به راه راست است.
وَ کَاَیَّنْ مِنْ دابَّهٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَها اللهُ یَرْزُقُها وَ اِیّاکُمْ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ (سوره عنکبوت (۲۹) آیه۶۰)
و چه بسیار جنبنده ه برنمیدارد روزی خود را، خدا روزی میدهد او را و شما را و او شنوای داناست.
ما یَفْتَحِ اللهُ لِلنّاسِ مِنْ رَحْمَهٍ فَلا مُمْسِکَ لَها وَ ما یُمْسِکْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ. (سوره فاطر (۳۵) آیه۲)
آنچه گشاده گرداند خدا برای مردمان از رحمت، پس نیست بازگیرنده مر آنرا و آنچه را بازگیرد پس نیست فرستنده مر او را بعد از گرفتن او و اوست غالب درست کردار.
وَ لَئِنْ سَاَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمواتِ وَ الْأرْضَ لَیَقُولُنَّ اللهُ قُلْ اَفَرَاَیْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ اِنْ اَرادِنیَ اللهُ بِضُّرً هَلْ هُنَّ کاشِفاتُ ضٌرِّهِ اَوْ اَرادَنی بِرَحْمَهٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِیَ اللهُ عَلَیهِ یَتَوَکَلُّ الْمُتَوَکَلُّونَ (سوره زمر (۳۹) آیه ۳۸)
و اگر بپرسی از ایشان کی آفرید آسمانها و زمین را هر آینه خواهند گفت البته خداست. بگو خبر دهید که آنچه را میخوانید از غیر خدا اگر خواست به من خدای ضرری را آیا ایشانند دفع کننده ضررش یا اگر خواست به من رحمت و احسانی آیا ایشانند بازدارندگان رحمتش. بگو که بس است مر خدا بر او توکل میکنند توکل کنندگان.
منبع:گنج های معنوی
چهارشنبه 15/6/1391 - 17:19
قرآن
هر كس در نمازهای واجب یا مستحب خود سوره كوثر را قرائت نماید خداوند از آب حوض كوثر به او بنوشاند و كنار درخت طوبی همجوار رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم خواهد شد.
محتوای سوره
سوره كوثر در مكه نازل شده و دارای 3آیه است. كلمه كوثر به معنی خیر فراوان است. در اینكه منظور از كوثر، نهری است در بهشت، یا حوضی در محشر، یا ذریه و فرزندان زیاد، یا علمای امت، یا نبوت و قرآن، یا علم و حكمت یا... نظریههای گوناگونی وجود دارد.
شأن نزول سوره
در شان نزول این سوره مى خوانیم : "عاص بن وائل "كه از سران مشركان بود پیغمبراكرم (ص) را بـه هـنـگام خارج شدن از مسجدالحرام ملاقات كرد, و مدتى باحضرت گفتگو نمود, گروهى از سران قریش در مسجد نشسته بودند و این منظره رااز دور مشاهده كردند, هنگامى كه "عاص بن وائل " وارد مسجد شد به او گفتند: با كه صحبت مى كردى ؟ گفت : با این مرد "ابتر"
تـوضـیـح ایـن كه : پیغمبراكرم (ص) دو فرزند پسر از بانوى اسلام خدیجه داشت : یكى "قاسم " و دیـگرى "طاهر" كه او را "عبداللّه "نیز مى نامیدند و این هر دو در مكه از دنیا رفتند, و پیغمبر اكرم (ص) فاقد فرزند پسر شد این موضوع زبان بدخواهان قریش را گشود و كلمه "ابتر" (یعنى بلاعقب ) را براى حضرتش انتخاب كردند، فكر مى كردند با رحلت پیغمبراكرم (ص) برنامه هاى او به خاطر نداشتن فرزند ذكور تعطیل خواهد شد و خوشحال بودند.
قـرآن مـجـیـد نـازل شـد و بـه طرز اعجازآمیزى در این سوره به آنها پاسخ گفت و خبر داد كه دشـمـنـان او ابـتر خواهند بود و برنامه اسلام و قرآن هرگز قطع نخواهدشد, بشارتى كه در این سوره داده شده از یكسو ضربه اى بود بر امیدهاى دشمنان اسلام و از سوى دیگر تسلى خاطرى بود بـه رسـول اللّه (ص) كه بعد از شنیدن این لقب زشت و توطئه دشمنان قلب پاكش غمگین و مكدر شده بود.
امام صادق علیه السلام نیز نقل شده استك هر كس سوره كوثر را در شب جمعه پس از نمازی كه در نیمه شب می خواند صد مرتبه بخواند به اذن خدا رسولش را در خواب خواهد دید
فضیلت و خواص سوره كوثر
مفسران قرآن كریم گفته اند: این سوره در شأن و منزلت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نازل شده است.1
قرآن حكیم
روزی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را دیدند كه در حال تبسم بود پرسیدند: ای رسول خدا چه چیزی موجب خنده شما شده است؟ فرمود: سوره ای بر من نازل شده است و بعد سوره كوث را قرائت نمودند و گفتند: آیا می دانید كوثر چیست؟ گفتند خدا و رسولش آگاهترند. پیامبر فرمود: كوثر نهری در بهشت است كه خداوند با ان مرا به خیر كثیری وعده داده است و آن حوض من است كه امتم در كنار آن بر من وارد می شوند.2
در فضیلت این سوره از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است : هر كس سوره كوثر را تلاوت نماید خداوند از آب نهرهای بهشت به او می نوشاند و اجر و پاداش او به اندازه تمامی قربانی های روز عید قربان است. 3
از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است: هر كس در نمازهای واجب یا مستحب خود سوره كوثر را قرائت نماید خداوند از آب حوض كوثر به او بنوشاند و كنار درخت طوبی همجوار رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم خواهد شد.4
آثار و بركات سوره
1) دیدن رسول خدا صلی الله علیه وآله در خواب
از رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم روایت شده: هر كس سوره كوثر را در شب جمعه 100مرتبه تلاوت نماید رسول خدا را درخواب خواهد دید.5
به همین مضمون از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده استك هر كس سوره كوثر را در شب جمعه پس از نمازی كه در نیمه شب می خواند صد مرتبه بخواند به اذن خدا رسولش را در خواب خواهد دید.6
2) برای دور كردن افراد از خود
اگر بخواهی كسی را از خود دور كنی 9 مرتبه سوره كوثر را بخوان و به جانب او بدم به اختیار خود راه كج می كند و می رود.7
ختم مجرب
برای غنا و توانگری
روز چهارشنبه 40 مرتبه سوره كوثر را به نیت ثروت و توانگری بخواند.8
.....................................................
فرآوری : محمدی
بخش قرآن تبیان
پی نوشت ها :
(1) بحارالانوار، ج8، ص16
(2) منتخب الكلام فی تفسیر الاحلام،ج1، ص74
(3) جامع الاحادیث الشیعه، ج15، ص131
(4) ثواب الاعمال، ص126
(5) منتخب الكلام فی تفسیرالاحلام، ج1، ص74
(6) روض الجنان و روح الجنان، ج20، ص421
(7) تعطیرالانام فی تعبیرالمنام،ج1، ص353
(8) درمان با قران، ص167
چهارشنبه 15/6/1391 - 17:18
قرآن
خواندن سورههایی از قرآن در حالت احتضار مانند سورههای؛ یس، صافات، احزاب، آیة الکرسی، آیه ۵۴ سوره اعراف، و سه آیه آخر سوره بقره در روایات توصیه شده است
قرآن خواندن برای اموات
پس از مرگ انسان، بر اطرافیان و دیگر مؤمنان اعمالی واجب است؛ مانند غسل، کفن، نماز و دفن و واجباتی که از میت قضاء شده بود که باید هرچه زودتر انجام پذیرد. اما انجام برخی اعمال برای اموات مستحب می باشد، که از جمله آنها صدقه دادن، دعا کردن و خواندن قرآن است.
در خصوص اثبات استحباب قرائت قرآن برای اموات دو نوع دلیل می توان بیان کرد: نوع اول روایاتی که به صورت کلی بیان می کند به یاد اموات و گذشتگان باشید و آنها از کارهای نیک شما بهره می برند؛ و روشن است که قرائت قرآن یکی از کارهای نیک و پسندیده است. در این مورد روایاتی وجود دارد که به بعضی اشاره می شود:
۱. از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده است: «مردگانتان را که در قبرها آرمیده اند از یاد نبرید. مردگان شما امید احسان شما را دارند. مردگان شما زندانی هستند و به کارهای نیک شما رغبت دارند. آنها خود، قدرت انجام کاری را ندارند، شما صدقه و دعائی به آنها هدیه کنید.»[۱]
۲. حضرت امام صادق(علیه السلام ) می فرمایند: «مرده به خاطر طلب رحمت و آمرزشی که برای او می شود شادمان می گردد، همان گونه که زنده بوسیله هدیه ای که به او می دهند، خوشحال می گردد.»[۲]
دسته دوم روایاتی است که آثار قرائت قرآن برای اموات را بیان می کند؛ مانند این روایت: حضرت امام رضا(علیه السلام) فرمودند: «هر کس قبر مؤمنی را زیارت کند و در کنار آن هفت مرتبه إنّا انزلناه بخواند، خداوند او را با صاحب قبر می آمرزد.[۳]»
میتوان گفت: سورههای؛ فاتحه، یس، صافات، تبارک، احزاب، آیة الکرسی، هفت مرتبه اناانزلناه ... را می توان خواند و ثوابش را به اهل قبور اهداء کرد
اهل قبور نیازمند به استغفار و طلب رحمت و اهداء ثواب هستند. در همین زمینه امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «ثوابی که پس ازمرگ به انسان میرسد سه چیز است؛ ۱. صدقه جاریه... ۲. راه و رسم صحیحی که شخص در حال حیات بدان عمل میکرد و به گونهای بوده که الگو برای دیگران میشد ۳. فرزندی شایسته که برای او طلب مغفرت کند، و موجبات آمرزش پدر را فرهم سازد.»[۴] در جای دیگر میفرماید: «همان گونه که زندگان با هدایا، شاد میشوند اهل قبور و برزخیان نیز با ترحم و استغفار که نسبت به آنان میشود؛ شاد میگردند.»[۵]
بنابر این اهداء ثواب و طلب مغفرت برای اهل قبور نافع است و از طریق اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ توصیه شده است.
کارهایی که برای میت نافع است
خواندن سورههایی از قرآن در حالت احتضار مانند سورههای؛ یس، صافات، احزاب، آیة الکرسی، آیه ۵۴ سوره اعراف، و سه آیه آخر سوره بقره در روایات توصیه شده است.[۶]
تلاوت
همچنین در شب اول قبر؛ مستحب است دو رکعت نماز وحشت خوانده شود که در رکعت اول بعد از سوره حمد، یک مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوم، بعد از سوره «حمد»، ۱۰ مرتبه سوره «انا انزلنا» خوانده شود.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: سوره «تبارک» بالای سر قبر میت خوانده شود تا موجب رفع عذاب قبر از او گردد.[۷]
مرحوم نوری در مستدرک الوسائل باب اموات، از سید بن طاوس در مصباح الزائد نقل کرده و فرمود: طریق زیارت میت این است که رو به قبله و دست بر قبر نهاده و بگو: «اللّهم ارحم غربته وصل وَحْدَته... ثمَّ اقر "أنا انزلناه فی لیلة القدر" سبع مرّات» پروردگارا! بر غربت او ترحم نما و تنهایی او را به مقام جمع خودت ارتباط بده و موجبات انس را بر وحشت او قرار بده و ترس او را تبدیل به ایمنی گردان و از رحمت خود برای او رحمتی بفرست که از رحمت غیر تو بینیاز گردد و او را به کسی که او دوست داشت و در تحت ولایت او (ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ ) بود؛ ملحق گردان! و سپس سوره مبارکه «انا انزلناه» راهفت مرتبه بخوان.[۸]
در نتیجه میتوان گفت: سورههای؛ فاتحه، یس، صافات، تبارک، احزاب، آیة الکرسی، هفت مرتبه اناانزلناه... را می توان خواند و ثوابش را به اهل قبور اهداء کرد.
خواندن قرآن برای اموات دیگران و دریافت پول
افرادی که به سفارش دیگران ختم قرآن برای اموات می کنند و از این بابت پول دریافت می کنند، آیا این عمل شرعاً صحیح است؟ آیا صرف قرائت قرآن و به این صورت که هر دو روز یک ختم قرآن بکنند اشکالی ندارد؟
دریافت پول و مزد بابت خواندن قرآن اشکالی ندارد[۹] و به تلاوت و قرائت قرآن در روایات فراوان سفارش شده است.
تلاوت قرآن غیر از این که برای قاری بسیار ارزش و ثواب دارد برای پدر و مادر و معلم او نیز مؤثر است. پیامبر(صلی الله علیه و آله ) فرمود: "هرگاه معلم به دانش آموز بسم الله الرحمن الرحیم بیآموزد خداوند برای او و پدر و مادر و معلمش برائت از آتش جهنم را امضا می کند."[۱۰]
امام صادق(علیه السلام ) فرمود: "پیامبر(صلی الله علیه و آله) در وصیتش به امام علی(علیه السلام ) فرمود: "بر تو باد به تلاوت کردن قرآن در هر حالی."[۱۱]
تلاوت کردن زیاد و ختم قرآن به صورت پی در پی مطلوب است. امام سجاد(علیه السلام ) فرمود: "شروع به قرآن و ختم آن و شروع دوباره و ختم آن و .... از افضل اعمال است".[۱۲]
امام حسین(علیه السلام) فرمود: "ختم قرآن در یک شب باعث صلوات و درود ملائکه و ختم آن در روز باعث صلوات و درود ملائکه حافظ انسان می باشد. نیز دعای او مستحاب است و برای او بهتر است از این که بین زمین تا آسمان مال داشته باشد."[۱۳]
اهدای ثواب قرائت قرآن به پیامبر و ائمه و به مؤمنان (چه زنده و چه مرده) مستحب است:علی بن مغیره می گوید:به امام کاظم گفتم:پدرم در یک ماه رمضان گاهی تا چهل ختم قرآن داشت. نیز مانند او عمل کرده ام. و وقتی که عید فطر می شود ثواب آن ها را به پیامبر و امامان اهدا می کنم. حضرت فرمود:در روز قیامت تو با آنان خواهی بود
کثرت تلاوت قرآن مطلوب است ولی عجله کردن در تلاوت و با سرعت زیاد خواند کراهت دارد. بهتر است قرآن را با ترتیل بخوانیم.[۱۴] این همه ثواب برای تلاوت قرآن و برای قاری قرآن در صورتی است که به قرآن و به حلال و حرام آن معتقد باشد و قرآن را وسیله کسب رزق و و آبروی خود قرار ندهد.
امام صادق(علیه السلام ) فرمود:"قاریان قرآن بر سه دسته اند:
۱- قاری که با تلاوت قرآن بر مردم فخر فروشی می کند. او اهل آتش است.
۲- قاری که قرآن را خوب می خواند ولی به آن عمل نمی کند و حدود قرآن را ضایع می گرداند. او نیز اهل آتش است.
۳- قاری که به حلال و حرام قرآن عمل می کند و به آن ایمان دارد. خداوند او را ازفتنه های گمراه کننده نجات می دهد و اهل بهشت خواهد بود و در روز قیامت از دیگران شفاعت خواهد کرد."[۱۵]
امام صادق(علیه السلام) از پدران گرامیش نقل می کند: "من قرء القرآن یأکل به الناس جاء یوم القیامه و وجهه عظم لا لحم فیه؛[۱۶] هر کس قرآن بخواند و با آن بخواهد سر مردم کلاه بگذارد (مال مردم را بخورد) در روز قیامت وارد محشر می شود در حالی که هیچ گوشتی بر صورت ندارد."
اهدای ثواب قرائت قرآن به پیامبر و ائمه و به مؤمنان(چه زنده و چه مرده) مستحب است: علی بن مغیره می گوید: به امام کاظم گفتم: پدرم در یک ماه رمضان گاهی تا چهل ختم قرآن داشت. نیز مانند او عمل کرده ام. و وقتی که عید فطر می شود ثواب آنها را به پیامبر و امامان اهدا می کنم. حضرت فرمود: در روز قیامت تو با آنان خواهی بود.[۱۷]
پی نوشت ها :
[۱] یزدی، شیخ حسن بن علی، انوار الهدایة، ص ۱۱۵، چاپخانه نعمان، نجف.
[۲] محجة البیضاء، ج ۸، ص ۲۹۲,
[۳] مجلسی، محمدباقر ، بحار الأنوار، ج ۸۲، ص ۱۶۹، از منشورات چاپخانه اسلامیه، تهران.
[۴] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء تراث العربی، ۱۴۱۲ هـ ، ج ۶، ص ۲۹۳.
[۵] طاهری، سیری پس از مرگ، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، قم، ۱۳۷۶، ص ۳۲۶، نقل شده از: محجة البیضاء، ج ۸، ص ۲۹۲.
[۶] کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، قم، انتشارات اسوه، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش، ج ۳، ص ۱۲۵ ـ ۱۲۶؛ ر.ک: به توضیح المسائل، بخش اموات.
[۷] اقبال اعمال، ص ۶۵۱، نقل شده از سیری در جهان پس از مرگ، همان، ص ۳۰۰.
[۸] به نقل از سیری در جهان پس از مرگ، همان، ص ۳۲۶.
[۹] آیت الله فاضل، جامع المسائل، ج ۱، ص ۶۳۲.
[۱۰] وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۸۲۶.
[۱۱] همان، ص ۸۳۹.
[۱۲] همان، ص ۸۴۰.
[۱۳] همان، ص ۸۴۱.
[۱۴] همان، ص ۸۵۶.
[۱۵] همان، ص ۸۳۷.
[۱۶] همان.
[۱۷] همان، ص ۸۶۴
چهارشنبه 15/6/1391 - 17:17
قرآن
حتوای سوره:
هود(ع)نام پیامبرى است كه بر قبیله عاد مبعوث گردیده است. هود نام یازدهمین سوره قرآن مجید است كه در آن داستان قوم هود به صورت مشروح ذكر شده است.قوم هود در اثر عدم قبول دعوت حضرت هود(ع) و سر آمدن مهلت الهى، دچارعذاب الهى شدند و از بین رفتند. این سوره مكى است و 123 آیه دارد.
فضیلت سوره :
روایت از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم: «هرکه سوره هود را قرائت کند ده برابر تعداد کسانی که به حضرت نوح ایمان آورده اند یا تکذیبش کرده اند و نیز به تعداد موافقان و مخالفان حضرت هود، صالح، شعیب، لوط، ابراهیم و موسی به او پاداش داده خواهد شد و چنین کسی در رستاخیز سعادتمند خواهد بود.»1
امام باقر علیه السلام فرموده اند: «هر که این سوره را در هر جمعه قرائت نماید، خداوند در روز قیامت در زمره پیامبران مبعوث خواهد شد و گناهانش به او شناسانده نخواهد شد.»2
آثار و برکات سوره
1) افزایش نیروی بدنی
نقل از امام صادق علیه السلام: «هرکس این سوره را بر پوست آهو بنویسد و آن را همراه خود داشته باشد خداو.ند به او نیرو و یاری عنایت می کند و اگر صد مرد با او مبارزه کند خداوند ایشان را یاری کرده و پیروزشان می کند و هر کس او را می بیند می ترسد.»3
2) برای جلوگیری از خطرات دریایی
برای حفظ کشتی از خطرات دریایی آیه 41 این سوره را بر لوحی نوشته و بر جلوی کشتی نصب کنند.4
3) برآورده شدن حاجات
جهت هر حاجتی سوره هود را 13 بار بخواند. 5
پی نوشت ها :
(1)مجمع البیان، ج5، ص239
(2) ثواب الاعمال، ص106
(3) تفسیرالبرهان ج3 ص75
(4) المصباح كفعمی، ص455
(5) درمان با قرآن ص45
منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی محسن آشتیانی، سید محسن موسوی،»
چهارشنبه 15/6/1391 - 17:17
دعا و زیارت
نجات از شقاوت
تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) از آثار و برکات بسیارى برخوردار است که از جملهى آنها نجات یافتن از شقاوت و بدبختى است. هر انسانى به تناسب بینش و نگرشى که به جهان هستى و وجود پرآشوب خود دارد به دنبال خوشبختى است، و به عبارتى دیگر یکى از مهمترین مسائلى که همهى انسانها را آگاه یا ناآگاه به خود مشغول داشته است به طورى که کارهاى زندگى و برنامههایشان را در جهت وصول به آن پىریزى مىکنند، مسئلهى رسیدن به سعادت و گریز از شقاوت است.
منتهى از آنجایى که انسان اختیار دارد؛ راه خودش را باید آزادانه انتخاب کند. لذا انسان بعد از این که راه برایش نمایان شد، گاهى حسن انتخاب به خرج مىدهد و راه هدایت مىپیماید، و گاهى سوء انتخاب به خرج داده و راه ضلالت و گمراهى پیش مىگیرد. و این مسئله شقاوت و سوء عاقبت مسئلهاى است که همهى آنان که به خود آمدهاند، از آن مىترسند و آنها که بصیرت ندارند و در خواب غفلت عمر مىگذرانند از آن نیز به غفلت به سر مىبرند.
لذا آن دسته که داراى بصیرت هستند، به لحاظ خوف از شقاوت همیشه دست به دعا و ذکر بلند مىکنند و با تضرع و اصرار از خداى خویش طلب دورى از شقاوت و رسیدن به سعادت مىنمایند. مداومت بر تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام)، موجب محفوظ ماندن از شقاوت و بدبختى است.
از این رو شایسته نیست که از برکات و آثار آن غفلت نموده و در انجام آن کوتاهى و سستى نماییم. امام صادق(علیهالسلام) در این رابطه مىفرماید: «یا ابا هارون، انا نامر صبیاننا بتسبیح فاطمه علیهاالسلام کما نامرهم بالصلاه، فالزمه، فانه لم یلزمه عبد فشقى»(1)؛ اى ابا هارون! ما بچههاى خود را همانطور که به نماز امر مىکنیم به تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) نیز امر مىکنیم. تو نیز بر آن مداومت کن، زیرا هرگز به شقاوت نیفتاده است بندهای که بر آن مداومت نموده است.
امام صادق(علیهالسلام) در این رابطه مىفرماید: اى ابا هارون! ما بچههاى خود را همانطور که به نماز امر مىکنیم به تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) نیز امر مىکنیم. تو نیز بر آن مداومت کن، زیرا هرگز به شقاوت نیفتاده است بندهای که بر آن مداومت نموده است.
و نیز از این حدیث شریف استفاده مىشود که شایسته است والدین محترم، تسبیحات حضرت زهرا (علیهاالسلام) را مانند نماز به فرزندانشان تعلیم کنند، باشد که مشمول این حدیث گردند.
دورى شیطان و خشنودى خدا
شیطان همواره دشمن دیرینهى انسان بوده و هست و هیچگاه انسان از حیلهها و خواطر شیطانى او در امان نیست. شیطان بنا بر آیات الهى، دشمن قسم خوردهى انسان است تا او را به هر طریق ممکن به گمراهى بکشاند. از این رو آدمى همیشه در معرض تهاجم شیطان و وساوس شیطانى است. بعضى انسانها در مقابل این تهاجم شیطانى و خواطر نفسانى همیشه در حال فرارند که در این صورت همواره مورد تعقیب شیطان و خواطرند، و هیچگاه خلاصى ندارند و اى بسا در آخر خسته شده و نفسزنان تسلیم شوند، و عدهاى اندک در تلاشاند که با مداومت بر ذکر و فکر و عمل، چنان رفتار کنند که شیطان و خواطر را از خود فرارى دهند و شیطان را از خود دور کنند که البته راهى است مشکل. کسانى که به این مقام برسند داراى نفس مطمئنه خواهند شد که دیگر دگرگونى در آن راه ندارد.
وقتى انسان توانست شیطان را از خود دور و طرد کند، و به طاعات عمل نماید و در کارها و اذکار و عبادتهاى خود اخلاص ورزد، رضایت خدا نیز حاصل گردد، چون شیطان و وساوس او یکى از بزرگترین موانع کسب رضایت و خشنودى حقتعالى است. آرى رضا و رضوان خداوند سبحان مطلوب سالکان و منتهاى آرزوى عارفان است.
یکى از راههایى که مىتواند شیطان را از انسان دور کرده و موجبات رضاى الهى را فراهم آورد مداومت بر تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) است. امام باقر(علیهالسلام) مىفرماید: «من سبح تسبیح فاطمه علیهاالسلام ثم استغفر، غفر له، و هى مائه باللسان، و الف فى المیزان، و یطرد الشیطان، و یرضى الرحمان»(2)؛ هر کس تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) را بجا آورد و پس از آن استغفار کند، مورد مغفرت قرار مىگیرد، و آن تسبیح به زبان صد تا است، و در میزان (اعمال) هزار (ثواب) دارد، و شیطان را دور کرده، و خداى رحمان را خشنود و راضى مىنماید.
امام باقر(علیهالسلام) مىفرماید: هر کس تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) را بجا آورد و پس از آن استغفار کند، مورد مغفرت قرار مىگیرد، و آن تسبیح به زبان صد تا است، و در میزان (اعمال) هزار (ثواب) دارد، و شیطان را دور کرده، و خداى رحمان را خشنود و راضى مىنماید.
از امام صادق(علیهالسلام) روایت است که وقتی انسان در جاى خواب خود مىخوابد، فرشتهی بزرگوارى و شیطان سرکشی به سوى او مىآیند، پس فرشته به او مىگوید:
روز خود را به خیر ختم کن و شب را با خیر افتتاح کن، و شیطان مىگوید: روز خود را با گناه ختم کن و شب را با گناه افتتاح کن. اگر اطاعت فرشته کرد و تسبیحات حضرت زهرا( علیهاالسلام) را در وقت خواب خواند، فرشته آن شیطان را میراند و از او دور مىکند، و او را تا هنگام بیدارى محافظت مىکند، پس باز شیطان مىآید و او را امر به گناه مىکند و ملک او را به خیر امر مىکند. اگر از فرشته اطاعت کرد و تسبیح آن حضرت را گفت آن فرشته، شیطان را از او دور مىکند و حقتعالى عبادت تمام آن شب را در نامهى عملش مىنویسد.(3)
برائت از دوزخ و نفاق
بنا بر روایت امام صادق(علیهالسلام)، تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) از جملهى ذکر کثیرى است که خداوند در قرآن کریم یاد فرموده است:
«تسبیح فاطمة الزهراء علیهاالسلام من الذکر الکثیر الذى قال الله عز و جل: «واذکروا الله ذکرا کثیرا.» و از طرفى رسول گرامى اسلام فرموده است: «من اکثر ذکر الله عز و جل احبه الله و من ذکر الله کثیرا کتبت له برائتان؛ برائة من النار و برائة من النفاق»(4)؛ هر کس ذکر خداى عزوجل را بسیار کند خداوند او را دوست دارد، و هر کس ذکر خدا را بسیار کند براى او دو برائت(منشور آزادى) نوشته شود: یکى برائت از آتش جهنم، و دیگرى برائت از نفاق و دورویى. لذا تسبیحات صدیقهى طاهره اگر با شرائطش انجام پذیرد، موجب برائت از دوزخ و نفاق مى گردد.
پینوشت ها:
1ـ فروع کافى، کتاب الصلاه، ص 343، ح 13.
2ـ وسائل الشیعه، ج 4، ص 1023، ح 3.
3ـ شیطان دشمن دیرینهى انسان، محمد نصیرى، ص 136.
4ـ اصول کافى، ج 2، ص 499، ح 3.
چهارشنبه 15/6/1391 - 17:16
دعا و زیارت
مسأله روزی، تأمین زندگی آبرومندانه و سرافرازانه و دور از تكدّیگری و تنپروری،، از نظر دین اسلام بسیار مهم و مورد توجه است. در رساله عملیه همه فقها آمده است: اگر در حال نماز، مال تو را حتی كفش تو را دزدی، ربوده است، نمازت را رها كن و با جدیّت تمام، دزد را تعقیب نما...
چه عملی انجام دهیم كه رزق و روزی ما زیاد گردد؟
پاسخ :
1 . رزق در لغت:
رزق به معنای روزی و عطای دائمی می باشد، حال چه دنیوی و چه اخروی و چه مادی و چه معنوی باشد رزق میگویند. در قرآن شریف به نبوت و معرفت نیز رزق گفته شده است.[1]
2 . پیش فرض و جواب اولی:
گفت آری گر توكل رَهبرست این سبب هم سنّت پیغمبرست
گفت پیغمبر بآواز بلند با توكل زانوی اشتر ببند
رَمز اَلكاسب جیب الله شنو از توكل در سبب كاهل مشو[2]
3 . تلاش از منظر قرآن:
قرآن شریف میفرماید: «ان لَیسَ لِِلانسانِ الّا ما سعی» [3] «این كه برای انسان هیچ چیز نیست مگر آن چه كوشیده است» سعی یعنی حركت سریع و تلاش همه جانبه، خیر و شرّ، سود و زیان، فلاكت و كرامت، تنگدستی و توسعه در رزق و روزی. همه به تلاش انسان بستگی دارد و هر كاری كه شخصاً انجام میدهد از آن بهره میگیرد.[4]
در جای دیگر قرآن شریف میفرماید: «كُلُّ نفسٍ بما تَسعی» [5] یعنی هر كس بر وفق كوشش و تلاش جزا یابد. آیات زیادی وجود دارد كه تلاش دنیایی را زمینهساز بهرههای بزرگ اخروی میداند. در سوره شرح میفرماید: «فَاِذا فَرَغتَ فَانصب و الی رَبّكَ فَارْغَب» [6] پس هنگامی كه از كار مهمی فارغ می شوی به مهم دیگری پرداز و به سوی پروردگارت توجه كن.
4 . تشویق به تجارت در روایات:
در كتاب شریف وسائلالشیعه باب و فصلی آمده تحت عنوان این كه: مستحب است انسان به دنبال زمینهها و اسباب روزی برود. در این باب روایات زیادی آمده است كه انسان به تلاش همه جانبه، تولید و تجارت دعوت میكند، حدیثی از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده كه امام ـ علیه السلام ـ میفرماید: «تِسعَةُ اَعشارِ الرّزق فی التّجارة» [7] یعنی نه دهم(9/0) روزی در تجارت است. حدیث دیگری از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده كه میفرماید: «التجارةُ تَزیدُ فی العقل» [8] یعنی تجارت عقل را زیاد میكند. در حدیث دیگر آمده: «عزت انسان در بازار است و در بازار بدست میآید.»[9]
واژههای كه بار معنایی آنها مذهبی و دینی میباشد، باید درست و دقیق معنا شود. برخیها توكّل را، تنبلی، تنپروری و تكدّیگری معنا میكنند. توكل یعنی با اعتماد به خدا و با اطمینان به تدبیر خداوند، برو دنبال تلاش و تولید. یعنی از تو حركت، از خدا بركت
باب دیگری در همین كتاب آمده: ترك تجارت مكروه و ناپسند است. در این باب روایات زیادی آمده از جمله، حدیثی از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده: «تَركُ التّجارةِ ینقص العقلِ» [10] ترك تجارت، عقل انسان را كم میكند. در حدیث دیگر آمده: «تركُ التّجارةِ مزهبةُ لِلعقل» [11] یعنی ترك تجارت عقل انسان را از بین میبرد. باب و فصل دیگری در همین كتاب آمده تحت عنوان این كه: خرید و فروش مستحب و پسندیده است. احادیث زیادی در این باب آمده است از جمله: «....فانّ الرّزقَ یَنزِلُ مَع الشّراءِِ» [12] روزی با خرید و فروش نازل میشود و فرو میآید. به هر تقدیر تمام روایات این كتاب یعنی ج 17 وسایلالشیعه در رابطه با تجارت و تشویق به آن است كه بررسی همه آن در این نوشتار، مقدور نیست. این روایات از باب مشت نمونة خروار نقل شده است.
به هر حال مسأله روزی، تأمین زندگی آبرومندانه و سرافرازانه و دور از تكدّیگری و تنپروری،، از نظر دین اسلام بسیار مهم و مورد توجه است. در رساله عملیه همه فقها آمده است:
اگر در حال نماز، مال تو را حتی كفش تو را دزدی ربوده است، نمازت را رها كن و با جدیّت تمام، دزد را تعقیب نما، هم چنین اگر در حال نماز ایستادهای، اگر طلبكاری برای طلب خود به منزل شما آمده است، شما اگر میتوانی پول از جیب خود بیرون آوری و بر زمین نهی تا طلبكار دین را دریافت نماید، چنین كن و گرنه نماز را بشكن و طلب خود را بپرداز. سپس نماز را بخوان، چرا؟ چون «الدّنیا مزرعةُ الآخرة» [13] و «من لا معاش له لامعادله».[14]مال و سرمایه هر كس به منزله ناموس او محسوب میشود و یكی از نوامیس پنجگانه، مال انسان است. به مسأله «حق النّاس چقدر مورد توجه اسلام عزیز قرار گرفته است، این گویای آن است كه زندگی شرافتمندانه به بلندای زندگی اخروی مهم و دارای اهمیت است و باید با جدیّت بدان نگریست. اسلام عزیز نه تنپروری را میپسندد و نه تكدّیگری را. افرادی كه «كَلِّ» بر جامعه میشوند لعنت میفرستد.
«علی بن عبدالعزیز میگوید امام صادق ـ علیه السلام ـ از من پرسید: عمرو بن مسلم چه میكند؟ عرض كردم: فدایت شوم، به عبادت رو آورده و تجارت را رها كرده است. فرمود: وای بر او! آیا نمیداند كسی كه طلب روزی و كسب و كار را رها كند دعایش مستجاب نمیشود، هنگامی كه آیه «وَ مَن یَتّقِ اللهَ یجعَل له مخرجاً و یزرُقهُ مِنْ حَیثُ لایَحتَسِبِِ»[15] «هر كس تقوا بورزد خداوند او را در بنبست نمیگذارد و راهی برای او باز میكند و او را از جایی كه گمان نمیبرد روزی میدهد» نازل شد، گروهی از یاران رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ درها را بر خویش فرو بستند، و فقط به عبادت روی آوردند و گفتند: از كسب و كار بینیاز شدیم و از سوی خدا كفایت میشویم! این موضوع، خبرش به پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ رسید، نزد آنان فرستاد و آنها را احضار فرمود: و گفت: چه چیز شما را بر این كار واداشته است؟ عرض كردند: ای پیامبر خدا ـ در آن آیه ـ خداوند متكفّل روزی ما شد و ما به عبادت روی آوردیم. فرمود: هر كس چنین كند ـ كسب را رها سازد ـ دعایش مستجاب نمیشود، بر شما باد كه در طلب روزی باشید و به كسب و معیشت بپردازید».[16]
در وسائلالشیعه فصل و بابی آمده تحت عنوان این كه: كار با دست مستحب و پسندیده است. در یكی از احادیث این باب آمده كه امام صادق ـ علیه السلام ـ میفرماید: من دوست دارم مرد در طلب زندگی و روزی عرق بریزد.[17]
برای زیاد شدن روزی به تلاش شبانهروزی و همه جانبه نیاز است. تولید و درآمدت توسعهدار بدون تلاش ـ چه فكری و چه جسمی ـ معنا ندارد و سرابی بیش نیست. تلاش و به دنبال آن تولید گاهی در تجارت، گاهی در صنعت، گاهی در كشاورزی، گاهی در هنر، گاهی در تحقیق و تولید علم و گاهی ... بدست میآید و علاقهها و سلیقهها و شؤون اجتماعی و خانوادگی افراد در انتخاب آنها نقش دارد
5 . توكل، توسل،زو ... :
واژههای كه بار معنایی آنها مذهبی و دینی میباشد، باید درست و دقیق معنا شود. برخیها توكّل را، تنبلی، تنپروری و تكدّیگری معنا میكنند. توكل یعنی با اعتماد به خدا و با اطمینان به تدبیر خداوند، برو دنبال تلاش و تولید. یعنی از تو حركت، از خدا بركت، نه به معنایی مفتخوری و تكدّیگری. توسل و دعا هم در جامعة دینی و امت معنا نشده است. دعا یعنی خواند و ارتباط نیكو با خدا نه به معنای تقاضای زندگی بسیار مرفه از خداوند و بعد هم نشستن و منتظر بستهبندیهای آسمانی ماندن.
آن دعا از هفت گردون درگذشت كار آن مسكین بأخر خوب گشت
كآن دعای شیخ نه چون هر دعاست فانی است و گفتِ او گفتِ خداست[18]
دعا باید بُرد داشته باشد و از هفت گردون گذر نماید. استجابت دعا نیز به زمینههای معنوی نیاز دارد.
6 . درآمد و بركت:
تلاش و تجارت، درآمدزاست و توكل و دعا و توسّل و ... بركتزا. درآمد یك چیزی است و بركت چیز دیگر. خیلیها درآمد زیادی دارند ولی زندگیشان رونق و صفا ندارد. برخی درآمدشان اندك است ولی زندگیشان باصفا و آرام است.
7 . قناعت زیبا و پرهیز از تجمل و ریخت و پاش:
در اسلام به قناعت زیبا و میانهروی در زندگی سفارش زیادی شده است. قرآن شریف در یك تعبیر و تشبیه بسیار زیبا میفرماید: «دوست را (از شدّت بخل و حرص) بر گردنت مبند، و نیز بسیار گشادهاش مدار كه ملامتزده و درمانده مینشینی»[19] یعنی نه خیلی باید حریص بود كه انگار دست انسان شكسته و به گردن آویزان است و اصلاً به جیب نمیرود و نه خیلی گشاده دستی كه خود و خانوادهات درمانده شوند بلكه باید میانهروی در زندگی را جدی گرفت. رسول اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ میفرماید: «القِناعةُ مالٌ لایَنْفدُ» [20] قناعت مالی است كه تمام نمیشود.
8 . خلاصه و جمعبندی:
آنچه به طور مسلم از آیات و روایات بدست میآید، این است كه برای زیاد شدن روزی به تلاش شبانهروزی و همه جانبه نیاز است. تولید و درآمدت توسعهدار بدون تلاش ـ چه فكری و چه جسمی ـ معنا ندارد و سرابی بیش نیست. تلاش و به دنبال آن تولید گاهی در تجارت، گاهی در صنعت، گاهی در كشاورزی، گاهی در هنر، گاهی در تحقیق و تولید علم و گاهی ... بدست میآید و علاقهها و سلیقهها و شؤون اجتماعی و خانوادگی افراد در انتخاب آنها نقش دارد. این كار حركت است و درآمد زاست و به دنبال آن باید از خداوند بركت و توسعه معنوی تقاضا نمود كه این كار از راه توكل، توسل، دعا، عبادت، پرهیزكاری و رعایت حلال و حرام الهی، پرداخت خمس و زكات و صدقه، قناعت زیبا، برنامهریزی و پسانداز و غیره بدست میآید. پس برای زیاد شدن روزی، عوامل زیادی اعم از عوامل مادی و معنوی دخیل است تا روزی انسان زیاد شود و بركت معنوی پیدا كند.
پی نوشت ها :
[1] . قریشی، سیداكبر، قاموس قرآن، تهران: دارالكتب الاسلامیه، چاپ سوم، 1361، ص 82.
[2] . مثنوی معنوی، دفتر اول، ابیات: 912 ـ 914.
[3] . نجم/39.
[4] . المیزان، ج 19، چاپ بیروت، ص 46.
[5] . طه/15.
[6] . شرح: 94 / 7 و 8.
[7] . حر عاملی، محمد بن حسن، وسائلالشیعه، ج 17، ص 7، ح 21845.
[8] . همان، ص 12، ح 2185.
[9] . همان، ص 12، ح 21852.
[10] . همان، ص 13، ح 21856.
[11] . همان، ص 13، ح 21868.
[12] . همان، ص 318، ح 21870.
[13] . محمدی ری شهری، محمد، میزان الحكمة، ج 3، ص 285.
[14] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 6، ص 295.
[15] . طلاق/2 و 3.
[16] . وسایل الشیعه، ج 17، ص 15.
[17] . همان، ح 21924. ص 20.
[18] . مثنوی معنوی، دفتر پنجم، ابیات 2242 ـ 2243، ص 143.
[19] . اسری/ 29.
[20] . نهجالفصاحه، ح 2111، ص 448.
چهارشنبه 15/6/1391 - 17:15
داستان و حکایت
روزی روزگاری، عابد خداپرستی بود که در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا میکرد، آنقدر مقام و منزلتش پیش خدا زیاد شده بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر میکرد تا از طعام بهشتی، برای او ببرند و او را بدینگونه سیر نمایند...
بعد از ۷۰ سال عبادت ، روزی خدا به فرشتگانش گفت: امشب برای او طعام نبرید، بگذارید امتحانش کنیم آن شب عابد هر چه منتظر غذا شد، خبری نشد، تا جایی که گرسنگی بر او غالب شد. طاقتش تمام شد و از کوه پایین آمد و به خانه بت پرستی که در دامنه کوه منزل داشت رفت و از او طلب نان کرد، بت پرست ۳ قرص نان به او داد و او بسمت عبادتگاه خود حرکت کرد.
سگ نگهبان خانه بت پرست به دنبال او راه افتاد، جلوی راه او را گرفت...
مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت تا برگردد و بگذارد او براهش ادامه دهد، سگ نان را خورد و دوباره راه او را گرفت، مرد قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود اما سگ دست بردار نبود و نمی گذاشت مرد به راهش ادامه دهد.
مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت : ای حیوان تو چه بی حیایی! صاحبت قرص نانی به من داد اما تو نگذاشتی آنرا ببرم؟
سگ به سخن آمد و گفت: من بی حیا نیستم، من سالهای سال سگ در خانه مردی هستم، شبهابی که به من غذا داد پیشش ماندم ، شبهایی هم که غذا نداد باز هم پیشش ماندم، شبهایی که مرا از خانه اش راند، پشت در خانه اش تا صبح نشستم...
تو بی حیایی، تو که عمری خدایت هر شب غذای شبت را برایت فرستاد و هر چه خواستی عطایت کرد، یک شب که غذایی نرسید، فراموشش کردی و از او بریدی و برای رفع گرسنگی ات به در خانه یک بت پرست آمدی و طلب نان کردی...مرد با شنیدن این سخنان منقلب شد و به عبادتگاه خویش بازگشت و توبه کرد...
چهارشنبه 15/6/1391 - 17:14
داستان و حکایت
مردی دیروقت، خسته و عصبانی از سر کار به خانه بازگشت. دم در، پسر پنج ساله اش را دید که در انتظار او بود.
- بابا! یک سوال از شما بپرسم؟
- بله حتماً. چه سوال؟
- بابا شما برای هر ساعت کار چقدر پول میگیرید؟
مرد با عصبانیت پاسخ داد : این به تو ربطی نداره. چرا چنین سوالی میپرسی؟
- فقط می خواهم بدانم. بگویید برای هر ساعت کار چقدر پول میگیرید؟
- اگر باید بدانی می گویم. ۲۰ دلار.
- پسر کوچک در حالی که سرش پایین بود، آه کشید. بعد به مرد نگاه کرد و گفت: میشود لطفا ۱۰ دلار به من قرض بدهید؟
مرد بیشتر عصبانی شد و گفت : اگر دلیلت برای پرسیدن این سوال فقط این بود که پولی برای خرید اسباب بازی از من بگیری، سریع به اتاقت برو و فکر کن که چرا اینقدر خودخواه هستی. من هر روز کار می کنم و برای چنین رفتارهای کودکانه ای وقت ندارم.
پسر کوچک آرام به اتاقش رفت و در را بست.
مرد نشست و باز هم عصبانی تر شد.
بعد از حدود یک ساعت مرد آرامتر شد و فکر کرد که شاید با پسر کوچکش خیلی خشن رفتار کرده است.
شاید واقعا او به ۱۰ دلار برای خرید چیزی نیاز داشته است.
بخصوص اینکه خیلی کم پیش می آمد پسرک از پدرش پول درخواست کند.
مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز کرد.
- خواب هستی پسرم؟
- نه پدر بیدارم.
- من فکر کردم پاید با تو خشن رفتار کرده ام. امروز کارم سخت و طولانی بود و ناراحتی هایم را سر تو خالی کردم. بیا این هم ۱۰ دلاری که خواسته بودی.
پسر کوچولو نشست خندید و فریاد زد : متشکرم بابا
بعد دستش را زیر بالشش برد و از آن زیر چند اسکناس مچاله بیرون آورد.
مرد وقتی دید پسر کوچولو خودش هم پول داشته دوباره عصبانی شد و گفت : با اینکه خودت پول داشتی چرا دوباره تقاضای پئل کردی ؟
بعد به پدرش گفت : برای اینکه پولم کافی نبود، ولی الان هست. حالا من ۲۰ دلار دارم. آیا میتوانم یک ساعت از کار شما را بخرم تا فردا زودتر به خانه بیایید؟ چون دوست دارم با شما شام بخورم…
چهارشنبه 15/6/1391 - 17:13
عقاید و احکام
اولین انسانی که خلق شده حضرت آدم (ع) می باشد و همه ی ما از نسل آن حضرت هستیم و آن حضرت را ابوالبشر یعنی پدر تمام انسان ها می گویند . آیا اجنّه هم این چنین پدری دارند که دیگر اجنه از نسل او باشند ؟
بلی ، اجنه نیز دارای پدری هستند که اولین مخلوق جن می باشد و نام او « شومان » است . در روایتی شخصی از حضرت علی (ع) پرسید : « پدر اجنه کیست ؟ » حضرت در جواب آن شخص فرمودند : « نام پدر اجنه ، شومان است . »
اجنه از نظر خلقت و ترکیب همانند انسانها که دارای شکل ها ، نژادها و رنگهای مختلف هستند ، دارای انواعی هستند که از جمله آنها عبارتند از :
1. جن : « اذا اراد العرب الجنّ خالصاً » ، وقتی عرب وجود جن را به تنهایی در نظر بگیرد لفظ جن را بکار می برد .
2. عامر : به گروهی از اجنه گفته می شودکه با مردم نشست و برخاست دارند و با آنان زندگی می کنند .
3.شیطان : به گروه بد ذات و خبیث اجنه گفته می شود .
4.عفریت : به آن گروه از اجنه می گویند که دارای مقام و منزلت والایی بوده و از قدرتهای فوق العاده ای بهره مند هستند . از امام صادق (ع) روایت شده که فرمودند : « اجنه امیرانی دارند که به آنها عفراء می گویند .»
اگر از قدرت تسلتطون به جن ها مطمینید.میتونید حتی فکر تمسخر رو هم از ذهنتون بیرون کنید.
از دخالت جن ها در زندگیتون نکرانی ندارید ز برای ارتباط با جن ها هنوز هم مصر هستید.
باید با یکی دیگر از ملزومات این ارتباط آشنا بشید.کسانی که قصد ارتباط با جن ها رو دارند. باید اعصاب و قلب قوی داشته باشند.صحنه های دلخراش و ترسناک:آشفتشون نکنه.و جرات زیادی داشته باشند.
جن ها موجوداتی بی اندازه حساس هستند.واکثرا اخلاق تندی دارند. محبت و حشمشون در منتها درجه است. برای همین باید در مورد جن ها با احتیاط زیادی رفتار کرد.
در علوم خفیه هم پله پله و مرحله به مرحله سطح آگاهی و قدرت بالا میره.
در شروع هر مرحله حقایق تلحی در مورد ارتباط با دنیای {ماورالطبیعه}به شما گفته میشه و بعد
شما باید تصمیم بگیرید که ادامه بدبد و به مرحله بالاتر برسد یا نه.
مطالب ارتباط با جن.ذره ای از همون حقایق تلخ هستند. و مینویسم تا این شوق و اشتیاق اولیه که طبیعیه و در همه نو آموزهای علوم خفیه هست. کمی تعدیل بشه. شما در هیچ کتابی نمی توانید مطالبی راجع به محدودییتهای ارتباطی که جنها ایجاد میکنند پیدا کنی.
تنهایی در زندگی شخصی. ازدواج برای کسانی که وارد دنیای جنها بشن خطرناک و سخته. اولن بخاطر اینکه ممکنه مجبور به مخفی کردن تمام حقایق و مکنونات قلبی و آگاهی ها از همراه زندگیتون باشید. بعد هم بخاطر اینکه هر خطای کوچکی که باعث دلخوری یا دشمنی جنها بشه، خطری برای زندگی خانواده و عزیزان شماست.خودخواهی نیست که آدم برای تنها نبودن خودش دیگری رو با خطر مرگ روبرو کنه؟ بگذریم از عوارض دیگه ی این وادی که مثلا می تونه شما رو دچار مشکلی مثل "پرش" کنه که اون وقت تحمل کردن موجودی که معلوم نیست خودشه یا در حال "پرش" صبوری زیاد می خواد!
منبع:
bitrin.
shahab
چهارشنبه 15/6/1391 - 17:12