• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 15639
تعداد نظرات : 1110
زمان آخرین مطلب : 3912روز قبل
اهل بیت
«أَلاِْسْتِدْراجُ مِنَ اللّهِ سُبحانَهُ لِعَبْدِهِ أَنْ یُسْبِغَ عَلَیْهِ النِّعَمَ وَ یَسْلُبَهُ الشُّكْرَ.»

غافلگیر كردن بنده از جانب خداوند به این شكل است كه به او نعمت فراوان دهد و توفیق شكرگزاری را از او بگیرد.
http://www.aviny.com/
پنج شنبه 2/9/1391 - 18:44
اهل بیت
«إِنَّ هذِهِ الدُّنْیا قد تَغَیَّرَتْ وَ تَنَكَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُها، فَلَمْ یَبْقَ مِنْها إِلاّ صُبابَةٌ كَصُبابَةِ الاِْناءِ وَ خَسیسُ عَیْش كَالْمَرْعَی الْوَبیل، أَلا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لا یُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْباطِلَ لا یُتَناهی عَنْهُ، لِیَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فی لِقاءِاللّهِ مُحِقًّا، فَإِنّی لا أَرَی الْمَوْتَ إِلاّ سَعادَةً وَ لاَ الْحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ إِلاّ بَرَمًا، إِنَّ النّاسَ عَبیدُ الدُّنیا وَ الدّینُ لَعْقٌ عَلی أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ مادَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَإِذا مُحِّصُوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانُونَ.»

امام حسین(علیه السلام) در هنگام سفر به كربلا فرمود:راستی این دنیا دیگرگونه و ناشناس شده و معروفش پشت كرده، و از آن جز نمی كه بر كاسه نشیند و زندگی ی پست، همچون چراگاه تباه، چیزی باقی نمانده است. آیا نمی بینید كه به حقّ عمل نمی شود و از باطل نهی نمی گردد؟ در چنین وضعی مؤمن به لقی خدا سزاوار است. و من مرگ را جز سعادت، و زندگی با ظالمان را جز هلاكت نمی بینم. به راستی كه مردم بنده دنیا هستند و دین بر سر زبان آنهاست و مادام كه بری معیشت آنها باشد پیرامون آناند، و وقتی به بلا آزموده شوند دینداران اندكاند.
http://www.aviny.com/
پنج شنبه 2/9/1391 - 18:43
اهل بیت
«أَلْجِهادُ عَلی أَرْبَعَةِ أَوْجُه: فَجِهادانِ فَرْضٌ وَ جِهادُ سُنَّةٌ لا یُقامُ إِلاّ مَعَ فَرْض وَ جِهادٌ سُنَّةٌ، فَأَمّا أَحَدُ الْفَرْضَیْنِ فَجِهادُ الرَّجُلِ نَفْسَهُ عَنْ مَعاصِی اللّهِ وَ هُوَ مِنْ أَعْظَمِ الْجِهادِ، وَ مُجاهَدَةُ الَّذینَ مِنَ الكُفّارِ فَرْضٌ.
وَ أَمَّا الْجِهادُ الَّذی هُوَ سُنَّةٌ لا یُقامُ إِلاّ مَعَ فَرْض فَإِنَّ مُجاهَدَةَ الْعَدُوِّ فَرْضٌ عَلی جَمیعِ الاُْمَّةِ لَوْ تَرَكُوا الْجِهادَ لاََتاهُمُ الْعَذابُ وَ هُوَ مِنْ عَذابِ الاُْمَّةِ وَ هُوَ سُنَّةٌ عَلَی الاِْمامِ، وَحَدُّهُ أَنْ یَأْتِی مَعَ الاُْمَّةِ فَیُجاهِدَهُمْ. وَ أَمَّا الْجِهادُ الَّذی هُوَ سُنَّةٌ فَكُلُّ سُنَّة أَقامَهُ الرَّجُلُ وَ جاهَدَ فی إِقامَتِها وَ بُلُوغِها وَ إِحْیائِها، فَالْعَمَلُ وَ السَّعْی فیها مِنْ أَفْضَلِ الاَْعْمالِ لاَِنـَّها إِحْیاءُ سُنَّة وَ قَدْ قالَ رَسُولُ اللّهِ(صلی الله علیه وآله وسلم): «مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُها وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِها إِلی یَوْمِ الْقِیمَةِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْئًا.»

جهاد بر چهارگونه است: دوتی آن فرض، و یكی سنّت كه جز با فرض برپاداشته نشود، و دیگر جهاد سنّت.
امّا آن دوتایی كه فرض است، یكی جهاد شخص با نفس خود در مقابل معصیتهی الهی است، و آن بزرگترین جهاد است، و جهاد با كفّار كه هم مرز با شمایند فرض است.
و امّا جهادی كه سنّت است و جز با فرض برپا نشود، جهاد با دشمن است، و واجب است بر همه امّت، و اگر جهاد را ترك كنند عذاب بر آنان آید و این عذابی است كه از خود امّت است.
و چنین جهادی بر امام سنّت است و حدّ آن این است كه امام با امّت به سراغ دشمن روند و با آنها جهاد كنند.
و امّا جهادی كه سنّت مطلق است عبارت از هر سنّتی است كه شخص آن را برپا می دارد و در برپایی و اجرا و زنده كردن آن تلاش می كند.
بنابراین، هر نوع كار و كوشش در اقامه آن از بهترین اعمال خواهد بود، زیرا كه آن زنده نمودنِ سنّت است و پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم)فرموده است: «هر كه سنّت و روش نیكویی را به وجود آوَرَد پاداشش بری او خواهد بود و نیز ثواب هر كه تا روز قیامت بدان عمل كند، بدون آن كه از ثواب آنها هم چیزی كاسته شود.»
http://www.aviny.com/
پنج شنبه 2/9/1391 - 18:41
اهل بیت
«أُوصیكُمْ بِتَقْوَی اللّهِ وَ أُحَذِّرَكُمْ أَیّامَهُ... فَبادِرُوا بِصِحَّةِ الاَْجْسامِ فی مُدَّةِ الاَْعْمارِ... فَإِیّاكَ أَنْ تَكُونَ مِمَّنْ یَخافُ عَلَی الْعِبادِ مِنْ ذُنُوبِهِمْ وَ یَأْمَنَ العُقُوبَةَ مِنْ ذَنْبِهِ.»:

ی مردم! شما را به تقوی الهی سفارش می كنم و از (گناه كردن) در ایّامش برحذر می دارم... در مدّت عمر به سلامت و تندرستی جسم پیشی گیرید... و از كسانی مباشید كه بر گناه بندگان بیم دارند و خود از عقوبت گناه خویش آسودهخاطراند!
http://www.aviny.com/
پنج شنبه 2/9/1391 - 18:40
اهل بیت
«أَللّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ ما كانَ مِنّا تَنافُسًا فی سُلْطان وَ لاَ الِْتماسًا مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ وَ لكِنْ لِنَرُدَّ الْمَعالِمَ مِنْ دینِكَ وَ نُظْهِرَ الاِْصْلاحَ فی بِلادِكَ وَ یَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِكَ وَ یُعْمَلَ بِفَرائِضِكَ وَ سُنَنِكَ وَ أَحْكامِكَ.»:

در باره فلسفه قیامش فرمود :بار خدایا! تو می دانی كه آنچه از ما اظهار شده بری رقابت در قدرت و دستیابی به كالی دنیا نیست; بلكه هدف ما این است كه نشانه هی دینت را به جی خود برگردانیم و بلادت را اصلاح نماییم تا ستمدیدگان از بندگانت امنیّت یابند و به واجبات و سنّتها و دستورهای دینت عمل شود.
http://www.aviny.com/
پنج شنبه 2/9/1391 - 18:39
اهل بیت

أَیَّتُهَا الْعِصابَةُ بِالْعِلْمِ مَشْهُورَةٌ وَ بِالْخَیْرِ مَذْكُورَةٌ وَ بِالنَّصیحَةِ مَعْرُوفَةٌ وَ باللّهِ فی أَنـْفُسِ النّاسِ مَهابَةٌ، یُهابِكُمُ الشَّریفُ، وَ یُكْرِمُكُمُ الضَّعیفُ وَ یُؤْثِرُكُمْ مَنْ لافَضْلَ لَكُمْ عَلَیْهِ وَ لا یَدٌ لَكُمْ عِنْدَهُ، تَشْفَعُونَ فِی الْحَوائِجِ إِذَا امْتُنِعَتْ مِنْ طُلاّبِها، وَ تَمْشُونَ فِی الطَّریقِ بِهَیْبَةِ الْمُلُوكِ وَ كَرامَهِ الاَْكابِرِ... فَأَمّا حَقُّ الضُّعَفاءِ فَضَیَّعْتُمْ وَ أَمّا حَقُّكُمْ بِزَعْمِكُمْ فَطَلَبْتُمْ أَنْتُم تَتَمَنَّوْنَ عَلَی اللّهِ جَنَّتَهُ وَ مُجاوَرَةَ رَسُلِهِ وَ أَمانًا مِنْ عَذابِهِ؟!

حضرت ابی عبداللّه الحسین(علیه السلام) خطاب به عالمان بی عمل و تاركان امر به معروف و نهی از منكر فرموده اند:ی گروه نیرومندی كه به دانش مشهور و به نیكی مذكور و به خیرخواهی معروف و با نام خدا و مذهب در نفوس مردم، با مهابت جلوه گرید! شریف از شما حساب می برد و ضعیف شما را گرامی می دارد، و كسانی كه بر آنها برتری و حقّی ندارید، شما را بر خود ترجیح می دهند، شما وسیله حوائجی هستید كه بر خواستارانش ممتنع است، و به هیبت پادشاهان و كرامت بزرگان در راه گام برمی دارید...!و امّا حق ضعیفان را ضایع كردید! و حقّ خود را كه به گمانتان شایسته آنید طلب نمودید...! و با این حال آرزوی بهشت الهی را دارید و همجواری پیامبران و امان از عذابش را در سر می پرورانید!

http://www.aviny.com/

پنج شنبه 2/9/1391 - 18:37
اهل بیت
صدای شیعه:

"حسین" "حسین"، ندایی است که از کودکی بدان عادت کرده ایم و با آن آرامش یافته و به اوج عبادت و بندگی خدا و اتصال معنوی به معبود دست یافته ایم.

این عرض ارادت ها از مرز تاریخ و جغرافیا گذشته و فراتر از مکتب شیعه هم رسیده است.

گاندی می گوید درس مبارزه و آزادگی را از امام حسین (ع) آموختم و و وقتی یک مسیحی ناامید از شفای همسرش به دامن امام حسین (ع) پناه می آورد و شفا می -گیرد، و ... تاثیر انقلاب حسینی و قیام عاشورا را می توان به وضوح درک کرد و این بار مسوولیت شیعه بودن را سنگین تر می کند.

امام حسین (ع) کاری کرد که جاودانه تاریخ شد، نمازش در میدان نبرد، ایستادگی خاندانش با حفظ حجاب، امر به معروف و نهی از منکرش تا لحظه شهادت ، شجاعتش که بیعت با ظالم را نپذیرفت و پشت کافران را لرزاند و حضرت را ماندگار و جاودانه کرد.

در طول تاریخ نهضت‌ها و انقلاب‌های بسیاری به دست انسان‌ها صورت گرفته است که تنها آثار برخی از آنها بر جای مانده ‌است، ولی در تاریخ بشریت نهضت عاشورای حسینی نمود ویژ‌‌ه ای دارد.

حماسه عاشورا شورانگیز‌ترین حماسه تاریخ بشری است که نیرومندترین احساسات میلیون‌ها انسان را برانگیخته و از مرزهای جغرافیایی و اعتقادی نیز گذشته است و شگفت و تعجب از اینکه قداست خویش را در میان سایر ادیان نیز حفظ کرده ودر اینجا نهضت حسینی توسعه یافته "کل ارض کربلا" گویا همه جهان زمین کربلاست.

ارزش و اعتبار و عظمت شخصیت دلربای امام حسین‌(ع) و نهضت آن بزرگوار امروز همه را تحت تاثیر قرار داده، به طوری که نه تنها دوستان و پیروانش، بلکه بیگانگان هم در مقابل نام با شکوه و عظمت او سر تعظیم فرود می‌آورند و از قیام کربلا با احترام و تکریم یاد می‌‌کنند، آن هم نه در برهه‌ای از زمان، بلکه هر چه از تاریخ وقوع آن می‌گذرد، بر عظمتش افزوده می‌شود به طوری که بزرگان و رهبران بسیاری از کشورها به ایمان این امام همام اعتراف کرده‌اند از جمله "گاندی" مصلح بزرگ هندوستان، "کارلایل" مورخ بزرگ انگلستان، "واشینگتن ایروینگ" نویسنده آمریکایی و دیگر بزرگان می‌گویند: "هیچ نمونه‌ای از شجاعت، بهتر از شجاعتی که امام حسین (ع) از لحاظ فداکاری و شهامت نشان داد، در عالم پیدا نمی‌شود.

در اینجا سووالاتی به ذهن می‌رسد که فلسفه نهضت حسینی چیست؟ علل و عوامل جاودانگی این نهضت و قیام نسبت به قیام دیگر چیست؟ چرا این قیام از زمان وقوع و تا قیامت دل‌ها را تسخیر کرده و می‌کند؟ برای پاسخ به این جواب‌ها نگاه و تاملی بر فلسفه و عوامل جاودانگی نهضت عاشورا می‌اندازیم.

در ابتدا باید گفت: فرهنگ عاشورا در طول تاریخ - همواره برای جامعه اسلامی و مومنین الهام‌بخش بوده و به تعبیر روایت، حرارتی در دل‌های مومنین ایجاد کرده هرگز به سردی نمی‌گراید و همین موضوع را می‌توان یکی از فلسفه نهضت دانست.

کارشناس مسایل فرهنگی مذهبی و مسوول نمایندگی سابق ولی فقیه در حفاظت و امنیت سپاه در خصوص عاشورا می گوید: به طور یقین عاشورا از چنان عمق و ارزشی برخوردار است که تا پایان تاریخ، پیام‌آور ارزش‌های والای انسانی و الهام ‌بخش انسان‌هایی آزاده و خداجو خواهد بود.

حجت الاسلام رسول جلیل زاده افزود: عاشورا چون دانشگاهی است که از همه طبقات یعنی از زن و مرد، کوچک و بزرگ، بی سواد، سیاه و سفید، مسلمان و غیر مسلمان از آن الگو می‌گیرند و درس می‌آموزند و این دانشگاه بدون مرز اساتیدی چون حسین (ع)، قمر بنی‌هاشم و زینب کبری دارد، این یکی از موضوع های فلسفه وجودی عاشوراست که در تمام کتاب‌های تاریخی به آن اشاره شده است.

وی گفت: برای انسان‌های موحد چیزی بالاتر از شهادت نیست که نعمت وجود را در راه رضای معبود به کار گیرند و در راه خدا فدا شوند و امام حسین در راه خدا از خود و خانواده اش گذشت.

آمادگی برای فدا شدن، نشانه صدق انسان در راه محبت خداست. و خدا مشتری جانها و مال‌هاست و در برابر آن بهشت را وعده داده است.

در دوره‌ای که دین خدا در معرض زوال بوده و جهالت و غفلت مردم، زمینه اضمحلال مکتب شده بود، امام حسین (ع) حاضر شد برای بیداری و آگاهی مردم براساس خواسته و عمل به تکلیف قربانی شود و یاران و فرزندانش نیز قربانی این راه گردند و در فرهنگ الهی، مقام شهادت بالاترین مقام است.

جاودانگی نهضت، یاد و خاطره امام حسین (ع) اجر و مزدی الهی بوده که همیشگی و دایمی است پس خداوند برای شهدا مقام جاودانه‌ای قرار داده و روشن است که شهدا درجاتی دارند که "حسین بن علی "از میان آنان سیدالشهدا نام گرفته و اجر و پاداش او هم متناسب با شخصیت برتر و درجه والاتر شهادتش نیز برترین درجه پاداش است.

یکی از عوامل جاودانگی این نهضت لطف و اراده الهی است و پیش‌بینی پیامبران و اوصیای معصوم در طول تاریخ در مورد این حادثه است و خداوند اراده فرموده به هر آنچه برای بشر مفید و سودمند است عمری جاودانه بخشد و "نور الله" را از دستبرد خطر آفرینان حفظ و نگاه دارد.

یکی دیگر از علل جاودانه شدن قیام امام حسین (ع)، حق محور بودن نهضت عاشورا است چون این نهضت براساس حق پایه‌گذاری شده و آثار و فواید گرانبهایی در هدایت و روشنگری انسان‌ها داشته است.

از دیگر علل جاودانگی، جامعیت نهضت عاشورا است که جلوه‌های حمایتی و عملی عاشورا خود نمادی از آن است. تمام اعمال و رفتار و کردار معصومین نیکو و صالح است و از معصوم غیر از عمل صالح چیز دیگری رخ نمی دهد، که مقتضای عصمت و پاکی آنان است. در شمارش رفتار و کردار شایسته آنان زبان و قلم ناتوان است. خصوصیت عملی و حماسی اباعبدالله است که در صحنه عاشورا بروز و ظهور بیشتری دارد تا بتوان در سایه طرح آنها پیروان آن حضرت را با شخصیت حماسی و شجاعانه آشنا کرد.

جنگ و استقامت امام حسین همان مبارزه کردن انسان با اراده و اختیار است که با هوای نفس خود انجام می‌دهد و امام حسین نماد آن انسان کاملی است که توانسته در این میدان تا پای شهادت برود بنابراین امروز و در دنیای معاصر می‌توان گفت شهادت یعنی مبارزه کردن با تمام نیروی خود و با هوای نفس و شاید راز جاودانگی نهضت حسینی ازبعد عرفانی و عقیدتی نیز همین باشد زیرا هوای نفس در تمام انسان‌ها از ازل تا ابد وجود دارد.

باید گفت، عاشورا حماسه است، از آن‌رو که امام حسین (ع) یک تنه و بی‌سلاح به یزید دست بیعت نداد و فرمود:"مرگ با عزت بهتر است از زندگی با ذلت".

ایستاد، جنگید، زخم برداشت، شهید شد اما همه زخم‌ها در جلو بدنش بود. بدان رو که به دشمن پشت نکرد.

حرکت امام حسین (ع) که منجر به حادثه عاشورا گردید، چیزی جز یک انقلاب اسلامی و تلاش در جهت تحول اصلاح جامعه اسلامی نبود.

انقلاب دینی امام (ع) به عنوان مهمترین عامل برقراری اسلام راستین و گوینده تحریفات دینی، همواره در طول تاریخ مورد بغض دشمنان اسلام و دیانت بوده است.

مشاور استاندار آذربایجان شرقی در امور روحانیت در خصوص ماه محرم گفت: ماه محرم بهترین فرصت برای تبلیغ دین خدا و احیاء امر به معروف و نهی از منکر است.

حجت الاسلام قهرمان احمدی اظهارکرد: در مراسم عزاداری سرور و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین دفاع از حریم ولایت و دیگر اهداف قیام امام حسین (ع) برای مردم تبیین شود.

وی افزود: در روز عاشورا بر خلاف تلاش دشمنان اسلام و امامت، کرامت انسانی و ولایت و امامت تجلی یافت و بغض دشمنان نتوانست مانع تحقق حق شود.

مدیر کل تبلیغات اسلامی آذربایجان شرقی نیز در خصوص قیام کربلا گفت: مکتب عاشورا و قیام حسینی منشأ سعادت انسان ها و ملت های آزاده است.

حجت الاسلام "حمید عظیمی" اظهار کرد: برخورداری از روحیه ظلم ستیزی باعث زنده مانده قیام عاشورا در طول تاریخ شده است.

وی اضافه کرد: این مکتب با انتخاب درست بین زندگی ذلت بار و مرگ با عزت انسان ها را به ارزش های انسانی تشویق و ترغیب نموده و عدم پذیرش ذلت در مقابل ظالمان و حاکمان مستبد را موجب سعادت دنیوی و اخروی برای نوع بشر معرفی می کند.

مدیر کل تبلیغات اسلامی استان خاطر نشان کرد: انتخابی که حضرت اباعبدالله الحسین (ع) داشت با شدت و حدت مختلف در طول زندگی سایر انسان ها وجود دارد و این مکتب راهگشای انتخاب درست برای آنان است.

عظیمی بیان کرد: امام حسین (ع) مظلوم بودند اما هرگز اجازه تسلط ظالم بر خود را ندادند و بر همین اساس نظام جمهوری اسلامی ایران هم با تاسی از قیام عاشورا هرگز حاضر به پذیرش ظلم نیست.

وی تاکید کرد: اکنون فریاد امام حسین (ع) از مرزهای کشورهای اسلامی گذشته و با ورود به قلب اروپا و آمریکا در حال بیداری بخشیدن به مظلومان است.

فرمانده سپاه عاشورا، نیز بهترین الگو و شاخص برای تعیین زندگی پاسداری را حضرت اباعبدالله الحسین (ع) دانست.

سرتیپ "علی پورجمشیدیان" افزود: تراز اصلی و بهترین الگو در جامعه امام حسین(ع) است و باید در تمام شئون زندگی از عبرت های عاشورا درس بیاموزیم.

واقعه حادثه عاشورا یکی از روشن‌ترین فصول تاریخ شیعه بوده و از این رو اهل بیت (ع) به خصوص دوران امامت امام جعفر صادق(ع) و امام رضا (ع)، در هر فرصتی به روایت این حادثه جانگداز پرداخته و جزییات آن را تشریح کرده‌اند.

پس از ائمه معصوم (ع)، هادیان امت شیعه به تاسی از اهل بیت عصمت و طهارت و امامان، واقعه قیام کربلا را زنده نگه داشته وعزاداری امام حسین (ع) توسط وارثان مکتب اهل بیت در طول قرن‌های متمادی، رونق خود را حفظ کرده است و تا ابد این راه ادامه داشته و ماندگار خواهد بود ،چرا که عشق حسین در مکتب شیعه عشق جوشان و جاویدان است.

شال عزایت از کودکی بر شانه ام مهر حسینم تا ابد بر سینه ام

دم مرگ آرزویم(شیعه) این بود سرور و سالارم آید بالای سرم

گزارش از: پیمان پاکزاد

http://www.sedayeshia.com

پنج شنبه 2/9/1391 - 16:55
اهل بیت

صدای شیعه: حاج اسماعیل دولابی به بیان ویژگی‌های سرزمین کربلا می گوید:

«کربلا تربت می‌سازد و همه ابدان شیعیان را تربت می‌کند. از عطش، آب بدن خشک می‌شود و تشنه دنیا و آخرت می‌شود. هم تشنه آب ظاهری می‌شود و هم تشنه معنوی. تشنگی، آب بدن را می‌کشد و کم می‌کند و آن را خشک و خاک و تربت می‌کند. کسی که تشنه کربلا شد، بدنش سرانجام تربت می‌شود؛ همین بدن ظاهری، حتی اگر نمرده باشد.»

«تربت را اگر به دریا بزنی، خجالت می‌کشد که طغیان کند و ساکت می‌شود. اگر آن را به تب شدید چهل درجه عرضه کنی، تب فوراً ساکت می‌شود و از آن بدن می‌رود، خجالت می‌کشد. تربت به او می‌گوید تو حرف نزن، من مال کربلایم. به تب می‌گوید من از صبح تا ظهر عاشورا طوفان‌ها دیده‌ام.»



«تو فقط یک طوفان دیده‌ای. تب خجالت می‌کشد و تا تربت امام حسین(ع) به آن می‌رسد سرش را پایین می‌اندازد و می‌رود. اگر به دریایی که طغیان کرده تربت نشان دهی، خجالت می‌کشد، سرش را پایین می‌اندازد و آرام می‌گیرد. همه شما، هم با عقل‌تان، هم با محبت‌تان و هم با ولایت‌تان می‌بینید که این درست است.»

«اساساً وقتی کسی که ابتلا زیاد دیده است می‌آید، کسی که کم مصیبت دیده است، خاموش می‌شود. کسی برادر و یا عیالش مرحوم شده، دیگری بچه‌اش مرحوم شده و گریه می‌کند. وقتی آن که ابتلای بزرگ‌تر دیده وارد می‌شود، آن یکی خاموش می‌شود و دیگر خجالت می‌کشد گریه کند. این خیلی ساده است. تمام ابتلائاتی که ما در دنیا می‌کشیم، با یاد کربلا ساکت می‌شود.»

http://www.sedayeshia.com

پنج شنبه 2/9/1391 - 16:54
اهل بیت

صدای شیعه: چرا برای حضرت علی‌اصغر (ع) اینقدر حرمت قائلیم در حالی که شش ماه بیشتر نداشت و هر نوزاد دیگری می‌توانست جای او باشد؟

محک سنجش معیار و ملاک ارزش‌گذاری در هر کسی متفاوت است. اما اصول آن واحد است. هر کسی به تناسب هدفش – که از چگونگی جهان‌بینی‌اش نشأت می‌گیرد – برای افراد، افعال یا اشیاء ارزشی قائل می‌شود.

در یک جهان‌بینی مادی [دنیا گرا]،‌ ارزش‌ها بر اساس طول، عرض، حجم، رنگ، وزن، سنّ و میزان کاربردی مادی محاسبه می‌گردند. لذا برای ذره‌‌ای سنگ که رنگش فرق دارد، ارزش والایی قائل می‌شوند. در چنین دیدگاهی، گاهی ارزش یک گاو یا بوفالوی سنگین‌وزن، به مراتب بیش از ده‌ها طفل صغیر است. لذا شاهدیم که حاضرند برای رفاه زودگذر بدن، هزاران هزار علی اصغر را هدف ترکش بمب‌های شیمیایی یا گلوله‌ی مستقیم قرار دهند.

اما در جهان بینی توحیدی، چون هدف، معشوق و محبوب خداست «وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه‏ - البقره 165»، هر کس و هر کار و هر فعل و حالی که به خدا مربوط گردد، از ارزش ویژه‌ای برخوردار است و هر چه تقرب به خدا بیشتر باشد، ارزش بیشتر است. « إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم‏». چنان چه دو رکعت نماز با اخلاص برای مؤمن، معراج است.

اینک به دو قاعده‌ی ذیل نیز توجه گردد.

الف – آدمی شخص، کار یا چیزی را کمال خود در نظر می‌گیرد و سپس آن را هدف قرار می‌دهد و چون هدف قرار گرفت، او [آن] معشوق و محبوب می‌شود و «این» عاشق و محب می‌گردد و سپس محب به سوی محبوب خود حرکت می‌کند. خواه محبوبش یک قطعه سنگ باشد، یا الله جل جلاله. پس ارزش‌ها بر اساس اهداف و اهداف نیز بر اساس تشخیص کمال – به تناسب شناخت و احساس نیاز – تعیین می‌گردند و محبت‌ها به اهداف تعلق می‌گیرد.

ب - در مقوله‌ محبت، قاعده‌ا‌ی وجود دارد تحت عنوان «حب ذات، حب آثار ذات را به دنبال می‌آورد»،‌ یعنی وقتی انسان کسی یا چیزی را دوست داشت، هر شخص یا چیز مربوط به او و آثار او را نیز دوست دارد. اگر کسی عاشق میز و مقامی شد، همه‌ی مقدمات رسیدن به آن مقام و متعلقات آن میز را هم دوست دارد و به آثار آن مقام نیز عشق می‌ورزد. وقتی کسی از هنرمندی خوشش آمد، از هنر او نیز خوشش می‌آید. اگر شما برادر خود را دوست داشته باشید، فرزند او را هم دوست خواهید داشت و ... .

پس وقتی کسی عاشق سید‌الشهداء امام حسین علیه السلام گردید، به هر چه متعلق به اوست نیز عشق می‌ورزد، حتی خاک پای قدمش را (تربت کربلا) متبرک می‌دارد، چه رسد به فرزند صغیرش را. و میزان علاقه به متعلقات و آثار نیز به شدت یا ضعف علاقه به اصل محبوب بر می‌گردد. لذا چون شیعیان به شدت عاشق امام حسین (ع) علیه‌السلام هستند، حتی به شدت عاشق در و پنجره‌ی حرمش نیز هستند، چه رسد به فرزندش.

ج – اگر هر طفل صغیر دیگری نیز جای حضرت علی‌اصغر علیه‌السلام بود، همین حکم را داشت و اگر امروز امام حسین علیه‌السلام تشریف داشتند، حتماً به شدت برای شهداء و به ویژه اطفال صغیری که در دنیا و به ویژه در میان ملت‌های مسلمان قتل و عام می‌شوند متأثر شده و گریه می‌کردند. و یقین بدانید که اگر امیرالمؤمنین علیه‌السلام برای طفل یتیمی گریه می‌کرد و به کمک او می‌شتافت، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز چنین است. چرا که به خاطر شدت عشق به خدا، عاشق بندگان خدا نیز هستند.

پس عشق ما حضرت علی اصغر علیه‌السلام و قائل شدن ارزش والا برای ایشان، به نگرشمان و عشق‌مان به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه‌السلام بر می‌گردد که آن عشق نیز نشأت گرفته از عشق به اسلام و پیامبر اسلام (ص) است و آن نیز از عشق به خدا نشأت می‌گیرد.

*برگرفته از سایت شبهه

http://www.sedayeshia.com

پنج شنبه 2/9/1391 - 16:53
اهل بیت

صدای شیعه: عباس عزیزی در کتاب "فضائل و سیره چهارده معصوم (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده آملی" به نقل از ایشان می‌نویسد: در کتابی به نقل از عده‌ای موثقین حکایت شده است که شاه اسماعیل وقتى بر بغداد دست یافت به مشهد حضرت امام حسین(ع) آمد و از برخى مردم شنید که به حر بن یزید ریاحى طعن مى‌زدند، وى به نزد قبر وى آمد و دستور داد که نبش قبر وى نمایند.

او را خوابیده به همان وضعى یافتند که شهید شده و دیدند بر سر وى دستمال بسته شده، شاه اسماعیل خواست آن دستمال را بردارد؛ زیرا در کتب سیر و تواریخ نقل شده بود که آن دستمال حسین(ع) است که سر حر را در آن واقعه‌اى که مجروح شد بست و بر همان حالت دفن گردیده است؛ وقتى آن دستمال را از سرش باز کردند، خون حر راه افتاد به طورى که قبر از آن پر شد، وقتى آن دستمال را بر سر بستند، خون باز ایستاد وقتى دوباره آن را باز کردند خون راه افتاد، و هر چه خواستند به غیر آن دستمال جلوى خون را بگیرند ممکن نشد.

پس بر آنها حسن حال حر روشن شد، شاه فرمان داد که بر قبر وى ساختمانى بسازند و خادمى براى قبر وى برگمارند تا در آن خدمت کند.

http://www.sedayeshia.com

پنج شنبه 2/9/1391 - 16:52
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته