• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 15639
تعداد نظرات : 1110
زمان آخرین مطلب : 3925روز قبل
اهل بیت

هنگامی كه حضرت نوح(ع) بر كشتی سوار شد و روی زمین را گردش نمود و به زمین كربلا رسید، زمین كربلا كشتی او را نگاه داشت. حضرت نوح از خطر غرق شدن ترسان شد و گفت:

الهی طفت جمیع الدنیا و ما اصابنی فزع مثل ما اصابنی فی هذه الارض؛ پروردگارا، من جمیع دنیا را گردش كردم و در هیچ موضعی نظیر این زمین خوفناك ندیدم .

فنزل جبرئیل و قال: " یا نوح فی هذا الموضع یقتل الحسین سبط محمد(ص) خاتم الانبیاء وابن خاتم الاوصیاء؛ در این موقع جبرئیل نازل شد و گفت: اینجا مكانی است كه سبط خاتم انبیاء و فرزند خاتم اوصیاء كشته خواهد شد .

نوح گفت: قاتل او كیست؟

جبرئیل گفت: قاتل او كسی است كه اهل هفت آسمان و زمین او را لعنت می كنند .

پس، لعنت كرد او را نوح چهار مرتبه. پس كشتی حركت كرد تا كوهی ظاهر شد و بر آن قرار گرفت.

منبع : بحارالانوار ، ج44 ،ص243

http://www.ashoora.ir/

جمعه 3/9/1391 - 0:8
اهل بیت
در مصیبت حضرت سیّد الشهداء(ع ) بنا بر روایات مختلف آنچه به چشم دیده ، و دیده نمى شود گریسته اند.

در جریان هبوط حضرت آدم علیه السلام مى باشد كه آن حضرت پس از ترك اولى كه در بهشت انجام داد از بهشت رانده و بر زمین فرستاده شد، محل هبوط آدم علیه السلام در مكّه معظّمه بوده است و در روایات مى باشد كه حضرت آدم علیه السلام بخاطر آن گناه یا ترك اولى بسیار گریست و از گناه خود توبه كرد.

و همچنین مفارقت از همسرش حوّا نیز به غصّه او افزوده بود، بنابراین حضرت آدم علیه السلام بر روى زمین حركت كرد و بیابانها و دشتها را زیر پا گذاشت تا گذار حضرت آدم علیه السلام به سرزمین كربلاى پر بلا افتاد، كدام كربلا آن كربلایى كه تا حضرت سیّدالشهداء به آن سرزمین وارد شد و دیگر مركب او حركت ننمود بنابر روایات سه مركب عوض كردند ولى مركب حركت ننمود.

خلاصه آنكه حضرت آدم وقتى به آن سرزمین رسید، ملاحظه كرد كه گرد غم و غبار، ناراحتى وهمّ و غم در وجودش پدیدار شد و قلبش به تنگ آمد، تا رسید به آنجایى كه شمع فروزان پیامبر (ص ) خاموش گشته بود، یعنى تا به قتلگاه حضرت سیّد الشهداء (ع ) رسید، قدمش به سنگى برخورد كرد و افتاد - و بر اثر اصابت سرش به زمین - خون از سر حضرت آدم جارى شد، حضرت آدم علیه السلام ناراحت شد و سر به آسمان برداشت كه ، بار الها آیا گناه تازه اى مرتكب شده ام كه مرا اینگونه مجازات مى كنى ؟ خدایا من تمام عالم را گشتم و چنین بلائى بر سرم وارد نشد، حال آنكه در اینجا چنین عقوبت مى شوم !

از جانب پروردگار عالم ندا آمد كه اى آدم از جانب تو گناهى سر نزده است لكن این همانجایى است كه :

یقتل فى هذه الارض ولدك الحسین علیه السلام ظلما

یعنى این همانجایى است كه فرزندت حسین علیه السلام بر اثر ظلم شهید مى شود، و خداوند روضه سیّد الشهداء را خواند و حضرت آدم علیه السلام بر مصائب آن حضرت گریست ، قربان مظلومیّتت حسین جان كه آدم با یك سر شكستن آنگونه به خدا شكایت مى كند، حال آنكه تو با آن همه مصیبت مى فرمایى :

رضا بقضائك و تسلیما لامرك لا اله غیرك و لا معبود سواك

حضرت آدم عرض كرد: خدایا آن حسین كه در این جا شهید مى شود، ایكون نبیّا؟ پیامبر مى باشد؟

وحى نازل شد كه اى آدم او پیامبر نیست ، لكن نوه پیامبر آخرالزمان و فرزند دختر آن پیامبر(ص ) فاطمه زهرا مى باشد. پس با رهنمایى جبرئیل چهار مرتبه بر قاتلین حضرت سیّد الشهداء(ع ) لعن فرمودند.

منبع : كشكول النور ج 1 ص 132.

http://www.ashoora.ir/
جمعه 3/9/1391 - 0:7
اهل بیت

توماس ماساریک مصیبت های امام حسین (ع) را با حضرت عیسی (ع) مقایسه نموده ، می نویسد:
«مصائب مسیح نسبت به مصائب حسین (ع) مانند پرکاهی است در برابر کوهی بزرگ ».

http://www.ashoora.ir/

جمعه 3/9/1391 - 0:6
اهل بیت
این نویسنده انگلیسی در قیام عاشورا هیچ گونه خواست مادی را دخیل ندانسته و فداکاری آن روز را صرفاً برای اسلام دانسته است .
«اگر منظور حسین (ع) جنگ در راه خواسته های دنیایی خود بود، من نمی فهمم چرا خواهران و کودکانش را همراه خود برد؟ پس عقل چنین حکم می کند که او به خاطر اسلام فداکاری خویش را انجام داد.»

http://www.ashoora.ir/
جمعه 3/9/1391 - 0:5
اهل بیت

مویر می نویسد: «فاجعه کربلا نه تنها مقدرات خلافت ، بلکه مقدرات ممالک اسلامی را تعیین کرد. کیست که آن عزاداری پرشور و هیجان را ببیند و بداند که هر سال مسلمین کلیه کشورهای جهان چگونه از شام تا بامداد به سینه (عزاداری ) می کوبند و با آهنگ موزون و محزون خود بی آنکه خسته شوند، مجنون وار فریاد می زنند: حسین ،حسین ، حسین ، و حربه برنده و شمشیر دو دمی را که سلسله بنی امیه بدست دشمنان خود داده است ، تشخیص ندهد.»

http://www.ashoora.ir/

جمعه 3/9/1391 - 0:4
اهل بیت

صاحب كتاب درّالیمین در تفسیر این آیه مباركه از قرآن كریم "فتلقی آدم من ربه كلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم" (بقره37) می فرماید:

خلاصه معنی چنان است كه آدم (ع) در ساق عرش كلمه چند نگریست، جبرئیل او را بیاموخت كه بدان كلمات كه اسماء پیغمبر و آل پیغمبر بود پناهنده شود و بدین گونه سخن كند:

قال: "یا حمید بحق محمد، یا عالی بحق علی، یا فاطر بحق فاطمه، یا محسن بحق الحسن و الحسین و منك الاحسان."
خدا را بدین كلمات سوگند داد، چون به نام حسین(ع) رسید آتش از قلبش برانگیخت و اشک از چشمش بریخت. گفت: ای جبرئیل، چه شد كه در ذكر پنجم قلب من بشكافت و اشک من جاری شد؟

جبرئیل گفت: این فرزند تو به مصیبتی بزرگ مبتلا شود كه همه مصیبت‌ها در نزد او كوچك باشد. گفت ای برادر آن چه مصیبتی است؟

قال: یقتل عطشاناً غریباً وحیداً فریداً، لیس له ناصر ولا معین و لو تراه یا آدم و هو یقول وا عطشاه وا قله ناصراه حتی یحول العطش بینه و بین السماء كالدخان فلم یجبه احد الا بالسیوف و شرب الحتوف، فیذبح ذبح الشاه من قفاه و ینهب رحله اعدائه و تشهر رؤسهم، هو و انصاره فی البلدان و معهم النسوان، كذالك سبق فی علم الواحد المنان.

گفت: كشته می شود در حالتی كه تشنه باشد و بی كس باشد و تنها و فرید باشد و او را ناصری و معینی نباشد. ای آدم، اگر او را ببینی در حالتی كه می گوید: "وا عطشاه وا قله ناصراه" تا گاهی كه از تشنگی چشمش چنان تاریك می شود كه آسمان را نتواند دید و هیچ كس او را جواب نگوید الا با زبان شمشیر و شراب مرگ . پس، او را می‌كشند چنانكه گوسفند را از قفا سر میبرند، و احمال و اثقال او را دشمنان او به نهب و غارت می برند و سر او و اصحاب او را بر سنان‌ - نیزه‌ها - می كنند و در شهرها می گردانند و اهل‌بیت او را اسیر می گیرند. و این صورتی است كه از پیش به علم خداوند واحد برگذشته است.

چون این سخن به پایان رفت آدم و جبرئیل چون زن بچه مرده گریستند.

منبع : ناسخ التواریخ ، ج 1 ، ص275

http://www.ashoora.ir/

جمعه 3/9/1391 - 0:3
اهل بیت

گیبون مورخ انگلیسی معتقد است اگر کسی حسین را نشناسد اما حوادث عاشورا را مطالعه کند، هر چند سنگدل هم باشد یک نوع محبت و مهربانی در دلش به حسین (ع) احساس خواهد کرد.
«با آنکه مدتی از واقعه کربلا گذشته و ما هم با صاحب واقعه هم وطن نیستیم ، مع ذلک مشقّات و مشکلاتی را که حضرت حسین (ع) تحمل نموده ، احساسات سنگ دل ترین خواننده را بر می انگیزد. چندان که یک نوع عطوفت و مهربانی نسبت به آن حضرت در خود می یابد.»

http://www.ashoora.ir

جمعه 3/9/1391 - 0:1
اهل بیت

استاد دانشگاه رم معتقد است که قیام حسین موجب گسترش شیعه در ایران ،عراق و آفریقا شد و امام جزییات حوادث عاشورا را می دانست :
«حسین (ع) در حال عادی از سرنوشت خود اطلاع نداشت اما همین که در صدد می آمد به سرنوشت خود فکر کند تمام وقایع سرزمین کربلا را نه فقط بطور کلی بلکه به طور جزیی می دید... انعقاد مجالس تذکر برای حسین (ع) از طرف شیعیان در قرن چهارم هجری متداول شد در این قرن طوری مذهب شیعه وسعت بهم رسانید که نه فقط در ایران و عراق توسعه یافت بلکه تا آفریقای شرقی هم رفت و ایرانیانی که از ایران به آفریقای شرقی مهاجرت کردند آن مذهب را با خود بردند و مساجدی در سرزمین سومالی و کنیا ساخته شد... مذهب شیعه دوازده امامی در قرن چهارم تا قاره آفریقا و تا ماداگاسکار رفت ... .»
گابریلی ، سلطه آل بویه و توسعه شیعه را نتیجه تبلیغات و بزرگداشت روز دهم محرم سال (61) عاشورا ذکر نموده است

http://www.ashoora.ir

جمعه 3/9/1391 - 0:0
اهل بیت

نیکلسون می گوید: «بنی امیه طغیان گر بودند و قوانین اسلامی را نادیده انگاشتند.مسلمین را خوار نمودند وصاحبان اصلی حکومت راکشتند. بنابراین ، تاریخ از روی انصاف حکم می کند که خون حسین (ع) به گردن بنی امیه است .»
نیکلسون در جایی دیگر حادثه کربلا را موجب اتحاد می داند و تأثیر آن را در ایران ذکر می کند.
«حادثه کربلا مایه پشیمانی و تأسف امویان شد زیرا این واقعه شیعیان را متحدکرد و برای انتقام حسین هم صدا شدند و صدای آن ها در همه جا و مخصوصاً نزد ایرانیان که می خواستند از نفوذ عرب آزاد شوند، انعکاس یافت .»

http://www.ashoora.ir

پنج شنبه 2/9/1391 - 23:59
اهل بیت

مى‏گویند: شما در عصر فضا و اتم زندگى مى‏كنید آنگاه بر كسى اشك مى‏ریزد كه صدها سال پیش در گذشته است و بر مزارهایى سفر مى‏نمایید كه چیزى جز صخره و سنگ نمى‏باشد؟!

در پاسخ مى‏گوئیم :«چنانكه گفته‏اند: «بعد زمان» را در «ابدیت» اثرى نیست ابدیت را در ماوراى زمان ـ در عرصه‏اى برتر از زمان ـ حكومت است ابدیت همیشگى است. جاودانان رهبران بزرگ بشریت به ابدیت تعلق دارند، از این رو قرنها نیز در طول حیات معنوى آنان، مفهوم متداول خود را از دست مى‏دهند(1)

حسین بن على (علیه السلام) از زمره جاودانان از رهبران بزرگ بشریت است سخن از وى سخن از تاریخ نیست سخن روز است. سخن از ابدیت است سخن از همیشگى خروشان و شكوفا و پر فروز است.

این زنده جاوید نزدیك چهارده قرن ـ به حساب تاریخ ـ پس از مرگ جسمانیش همچنان امروز نیز بر دلها حكومت مى‏كند و هنوز پرتو وجودش نه تنها در حیات ما بلكه در حیات جهان معاصر ودر عصر فضا و اتم «حوادث بى نظیر» ایجاد مى‏كند و به صورت یكى از «شور انگیزترین حماسه‏هاى تاریخ بشریت» در آمده و همه ساله نیرومندترین امواج احساسات میلیونها انسان را در اطراف خود بر مى‏انگیزد و مراسمى پرشورتر و هیجان انگیزتر ازهر مراسم دیگر به وجود مى‏آورد .

راستى چرا به این حادثه تاریخى ـ كه شاید در تاریخ مشابه فراوان دارد ـ اهیمت داده مى‏شود؟ ! چرا مراسم بزرگداشت این خاطره هر سال پرشكوهتر و پرهیجان‏تر از سال پیش برگزار مى‏گردد؟ این همه تعظیم و تكریم و سپاس این همه سوز و گداز پس از چهارده قرن، آخر براى چیست؟ آن را چه معنائى است؟!

حقیقت این است كه این زنده جاوید پس از قرنها، همچنان بر قلبهاى انسانهاى آزاده قدرتمندانه حكومت مى‏كند و در جامعه «موج معنوى» ایجاد مى‏نماید. حتى هنوز هم به طور عمیق یك قدرت محرك معنوى و یك نیروى كنترل اجتماعى بزرگ به شمار مى‏رود.

اما از زیارت زیارتگاههاى مقدس هرگز سنگها و صخره‏ها هدف و غایت نمى‏باشند چه اگر غرض خود آنها مى‏بود همین كوهها سر به فلك كشیده ‏انسان را از مشقت سفر و طى راههاى طولانى بى نیاز مى‏ساخت پس مقصود بالذات صاحب مزار است وبزرگ داشتن سنگها به جهت شرف انتساب به صاحبان آن مزارها است مانند محترم داشتن جلد قرآن كریم وسنگها و آجرهائى كه خانه كعبه ومسجد رسول خدا (صلى الله علیه و آله) و سایر اماكن مقدس از آنها ساخته شده است .

الان مى‏بینیم كه دولتها و ملتها در حفظ مقبره‏هاى شخصیتهاى بزرگ خویش مى‏كوشند و به دور آنها هاله تقدیس مى‏كشند.

در تاریخ نوشته‏اند هنگامى كه سر مبارك حسین (علیه السلام) را به نزد یزید آوردند وى در مجلس شراب حضور داشت اتفاقا قاصدى از طرف پادشاه روم به مجلس یزید بار یافت و سر مبارك حسین (علیه السلام) را درمقابل یزید مشاهده كرد و چون دانست كه آن سر مبارك به حسین (علیه السلام) تعلق دارد عمل یزید را به شدت نكوهش نمود و گفت اى یزید داستان «كلیساى حافر» را شنیده‏اى؟ گفت چگونه است؟ رومى گفت: در پیش ما مكانى است كه گویند خر عیسى از آنجا گذر كرده است در آنجا كلیسائى بنا نهاده‏اند كه نام آن به سم خر عیسى منسوب بوده و به كنیسه حافر «سم» شهرت دارد ما هر سال به زیارت آنجا مى‏رویم و نذورات خود را به آنجا اهدا مى‏كنیم. روى این حساب اى یزید من گواهى مى‏دهم كه تو خطا كارى و از راه راست به دورى! یزید خشمگین شد و به كشتن قاصد فرمان داد رومى به سوى سر نازنین حسین (علیه السلام) رفت و آن را بوسید و شهادتین بر زبان جارى كرد و سپس او را گرفتند و بر در قصر به دار كشیدند.(2)

زیارت، ارتباط روحى زائر با صاحب قبر است زائر قبر ابا عبد الله الحسین (علیه السلام) با آن حضرت تجدید بیعت مى‏نماید و لذا ائمه اطهار علیهم السلام با توصیه و ترغیب به زیارت سالار شهیدان این نهضت مقدس را براى همیشه زنده و جاوید نگه‏داشته‏اند البته زیارت همه امامان مورد تأكید است ولى روایاتى كه در ترغیب وتشویق زیارت امام حسین (علیه السلام) رسیده فوق العاده زیاد است امامان با این توصیه‏ها در صدد آن بودند كه شیعیان پیوستگى عملى با اهداف آن بزرگوار داشته باشند. امام سجاد (علیه السلام) كه خود چندین بار مخفیانه به زیارت سالار شهیدان رفته در گفتار خویش نیز سفارش زیادى به زیارت امام حسین (علیه السلام) داشته است.

«ابو حمزه ثمالى» گوید: از امام سجاد (علیه السلام) در مورد زیارت امام حسین (علیه السلام) پرسیدم، حضرت فرمود:

«زُره كل یوم فان لم تقدر فكل جمعة فان لم تقدر فكل شهر فمن لم یزره فقد استخف بحق رسول الله (صلى الله علیه و آله)(3) «هر روز آن حضرت را زیارت كن، اگر نمى‏توانى هفته‏اى یك بار، اگر نمى‏توانى ماهى یكبار، پس كسى كه اصلا آن حضرت را زیارت نكند، درحقیقت حریم رسول الله را خفیف شمرده است».

ولى مهمتر از سوگوارى و زیارت آشنایى به مكتب امام حسین و شهداى كربلا و پیوستگى عملى به اهداف بلند آن بزرگوار است. مهم پاك بودن و پاك زیستن و درست اندیشیدن و تأسى عملى به او است.

پی نوشتها :

1- دیباچه‏اى بر رهبرى: ص .330

2- به نقل: علامه مغنیه شیعه وعاشورا: ترجمه، ص 59 ـ .58

3- كامل الزیارات: ابن قولویه.

http://www.ashoora.ir

پنج شنبه 2/9/1391 - 23:58
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته