تبیان، دستیار زندگی

می خواهی بخشیده شوی بسم الله!!

عمل پس از صدور از عامل باقی می ماند. عمل باقی، مانند سایر موجودات این جهان دارای خواص و آثاری هستند. برخی از این آثار مربوط به این جهان و بیشتر آنها در جهان آخرت ظهور خواهند کرد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
سوال از خدا

اعمال و عقاید ما تابع قانونی است که ما نام آن را «قانون پژواک عمل و عقیده» می گذاریم.

معنای این قانون آن است که خداوند حکیم خاصیتی در عمل و عقیده قرار داده است که علاوه بر تأثیرات فراوان اخروی آنها، در همین دنیا نیز بر عامل و اشخاص و محیط پیرامون او اثر گذاشته و سعادت و شقاوت دنیوی او و اطرافیانش را رقم می زند.

عمل نیک مانند عطر خوشبوئی است که عطر دل انگیز آن، هم عطر زننده را معطر می سازد و هم محیط اطراف وی را عطر آگین می کند و عمل بد نیز مانند مرداری در برکه است که هم خود متعفن است و هم محیط اطراف خود را بد بو می کند.

علاوه بر عمل، نیت و انگیزه ی کار نیک و بد نیز بوی خوش و یا ناخوش بوجود می آورد. عبدالله پسر امام کاظم (علیه السلام) می گوید: «از پدرم پرسیدم هر گاه بنده ای بخواهد کار نیک و یا بدی کند آیا دو فرشته ای که مأمور ثبت کارهای او هستند پیش از آن که عمل از او صادر شود متوجه می شوند؟ حضرت فرمود: آیا بوی فاضلاب و بوی عطر یکسان است؟ عرض کردم: خیر. فرمود: هر گاه بنده ای قصد کار خوبی کند بازدم معطَّر از دهان او خارج می شود. در این موقع فرشتهء سمت راست به فرشتهء سمت چپ می گوید: برخیز ( و از او دور شو) زیرا او قصد کار نیکی دارد...» (الکافی 2:429)

بر اساس قانون پژواک عمل نیک نیکی می زاید و بدی بدی می آورد. ارتکاب کارهای بد حوادث تلخ و ناگواری را در زندگی عامل بدنبال دارد. نیکی و احسان نیز برای او شادی و آسایش به ارمغان می آورد. به مقتضای این قانون هرکس نیکی کند در حقیقت به خود نیکی کرده و هر کس بدی کند به خود جفا نموده است. این است معنای کلام خدای سبحان که فرمود: «ان احسنتم احسنتم لانفسکم و ان اسأتم فلها.» (الإسراء 7)

هر چه کنی کِشت همان بِدروی             هر چه بکاری تو همان بدروی

 

و اگر بخواهیم در چند عبارت کوتاه قانون پژواک ، این قانون اثر گذار و زندگی ساز را بیان کنیم می گوییم:

جهان هستی  مانند پژواك اعمال و خواستهای ماست. اگر به جهان بگویی: ”‌سهم منو بده...“ دنیا مانند پژواكی كه از كوه برمی گردد، به تو خواهد گفت: ”‌سهم منو بده....“ و تو در كشمكش با دنیا دچار جنگ اعصاب می شوی. اما اگر به جهان بگویی: ”‌چه خدمتی برایتان انجام دهم؟....“ جهان هم به تو خواهد گفت: چه خدمتی برایتان انجام دهم؟

بین صورت دنیوی اعمال ما با صورت اخروی آن، رابطه‌ای هست كه برای ما شناخته شده نیست. مرتبه‌ای از وجود است در عالمی دیگر، كه آن عالم برای ما ناشناخته است؛ اما هرچه هست، از موجودی كه در این جهان است به وجود می‌آید و شكل‌دهندة آن، ایمان، عمل صالح و نیت ناب و زلال «للّه» یا كفر و عصیان و نیت شیطانی است

 

اگر قدردانی و شکرگزاری کنی جهان هم همین کار را برای تو انجام می دهد و بالعکس.

 

و اگر ...

به عبارتی عمل ما یک صورت مُلکی و ظاهری دارد و یک صورت ملکوتی و باطنی. آنچه در دنیا صورت می پذیرد صورت ملکی و ظاهری عمل است که در یک لحظه محقق می شود و فانی می‌گردد و دیگر اثری (از جهت ظاهر) از عمل ما نیست، لکن صورت باطنی و ملکوتی عمل انسان باقی و فناناپذیر است و هرگز از عامل آن جدا نمی شود و یکباره در آخرت ظاهر می گردد و انسان با چشم باطنی که در آخرت باز می شود، می بیند که برای خود چه چیزهایی را از پیش فرستاده است.

در این جا باید چند نکته را در نظر بگیریم: اولا، عمل هر کسی باقی است و فانی نمی شود؛ ثانیاً، هر عملی به موجود معینی ربط وجودی دارد (چون نظام جهان هستی بر اساس رابطه ی علّی و معلولی استوار است)؛ ثالثاً، تنها تکیه گاه هر عملی که صادر می شود، خود انسان است (چون آدمی مبدأ فاعلی اعمال خود است).

پس هر نیک و بدی که از انسان صادر شود به خود او برمی گردد و قرآن از این اصل، چنین خبر می دهد:

(وَ کُلَّ إِنسان أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ)؛ هر انسانی مسئول کار خویش است و هر کرده ای از او سر زد بر گردن خود اوست.

خداوند در آیاتی از قرآن کریم از این حقیقت خبر می دهد.

1. انسان هر آنچه در دنیا انجام دهد در آخرت خواهد دید:

(وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْر تَجِدُوهُ عِنْدَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ)؛ نماز را به پا دارید و زکات بدهید و بدانید که آنچه برای خود پیش می فرستید در نزد خدا خواهید یافت، همانا خداوند به اعمال شما آگاه است.

2. تمام اسرار و پنهان کاری انسان در آخرت آشکار می شود:

(إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللّهُ)؛ هر آنچه از خیر و شر در دل داشته باشید، پنهان کنید یا آشکار، همه را خداوند در محاسبه ی اعمالتان می آورد.

3. پاداش عین عمل است: 

(یا بُنَیَّ إِنَّها إِنْ تَکُ مِثْقالَ حَبَّة مِنْ خَرْدَل فَتَکُنْ فِی صَخْرَة أَوْ فِی السَّماواتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللّهُ إِنَّ اللّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ)؛ ای پسرکم همانا اگر (نتیجه ی کار تو در این دنیا) به اندازه ی دانه ی خردلی، آن هم در (میان) سنگی در آسمانها یا زمین باشد، خدا آن را خواهد آورد. خدا لطیف و آگاه است.

4. بیان کیفیت ارائه ی عمل به انسان در قیامت:

(سَیُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لِلّهِ مِیراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ) ؛ اموالی که در جهان می‌اندوزند، به زودی (در قیامت) همانند طوقی به گردنشان می افکنند و میراث آسمان ها و زمین از آن خداست و خدا از آنچه انجام می دهید آگاه است.

5. اعمال انسان دارای ظاهر و باطنی است:

(إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً)؛ در حقیقت کسانی که اموال یتیمان را به ستم می خورند، جز این نیست که آتش در شکم خود فرو می برند و به زودی در شعله‌های آتش (دوزخ) می سوزند.

6. آدمی به سبب ظلم بی حدّ و حصر خودش هیزم جهنم می شود:

(أُولئِکَ هُمْ وَقُودُ النّارِ) ؛ اینان مایه ی آتش افروز جهنّم اند.

(فَاتَّقُوا النّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ) ؛ بترسید از آتشی که هیزم (آتش گیره و آتش زنه ی) آن مردم بدکار و سنگ ریزه هاست [اینان همچون سنگ های آتش زا و آتش برانگیزند].

7. قدرت عمل چنان است که عامل را به صورت خود درمی آورد:

(یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً) ؛ روزی که در صور دمیده می شود، و شما گروه گروه (به شکل های مختلف) وارد محشر می شوید.

اثر عمل در دنیا تا حدّی پیش می رود که در قیامت صورت انسانی را از او می گیرد. اگر کسی در دنیا سخن چین بود در آخرت، همین عمل او که به حدّ ملکه رسیده است، به صورت بوزینه ظاهر می شود.

پس رابطه ی تنگاتنگی بین عمل و جزا برقرار است، تا حدّی که به عینیّت و اتحاد می رسند؛ امّا از آن جا که ما توان درک آخرت را نداریم، کیفیت اتحاد و عینیت بین عمل و جزا هم برای ما چندان روشن نیست. عینیتی که در این جا مطرح است، بدان معنا نیست که همان عملی که در دنیا انجام داده ایم، با تمام خصوصیات در آخرت ظاهر می شود؛ مثلا اگر انفاقی به فقیر در خلوت صورت گیرد عین همین به صورت جزا پیش روی آدمی ظاهر می شود، بلکه پاداش و جزایی به این بنده تعلق می گیرد که رابطه ی عینی با نفس عمل دارد و چیزی خارج از عمل نیست. عمل در آخرت به صورت پاداش ظهور پیدا می کند، امّا کیفیت این ظهور برای ما روشن نیست.

برگ سبزى به گور خویش فرست                                            کـس نیارد ز پـس تو پیش فرست

همان طور که گفتم اینکه چگونه رابطه‌ای بین این عمل و آن صورت اخروی وجود دارد، برای بشر قابل فهم نیست. از آنجا كه حقیقت آخرت را نمی‌توانیم درك كنیم، طبعاً رابطه‌ای را كه بین این عالم و آن عالم وجود دارد، نمی‌توانیم درك كنیم.

به عبارتی عمل ما یک صورت مُلکی و ظاهری دارد و یک صورت ملکوتی و باطنی. آنچه در دنیا صورت می‌پذیرد صورت ملکی و ظاهری عمل است که در یک لحظه محقق می‌شود و فانی می‌گردد و دیگر اثری (از جهت ظاهر) از عمل ما نیست، لکن صورت باطنی و ملکوتی عمل انسان باقی و فناناپذیر است و هرگز از عامل آن جدا نمی‌شود و یکباره در آخرت ظاهر می‌گردد و انسان با چشم باطنی که در آخرت باز می‌شود، می‌بیند که برای خود چه چیزهایی را از پیش فرستاده است

 

باید گفت بین صورت دنیوی اعمال ما با صورت اخروی آن، رابطه‌ای هست كه برای ما شناخته شده نیست. مرتبه‌ای از وجود است در عالمی دیگر، كه آن عالم برای ما ناشناخته است؛ اما هرچه هست، از موجودی كه در این جهان است به وجود می‌آید و شكل‌دهندة آن، ایمان، عمل صالح و نیت ناب و زلال «للّه» یا كفر و عصیان و نیت شیطانی است.

 

قانون پژواک به ما یاد می دهد که عمل و اعتقاد پس از صدور از عامل باقی می مانند. عمل و اعتقادِ باقی، مانند سایر موجودات این جهان دارای خواص و آثاری هستند. برخی از این آثار مربوط به این جهان و بیشتر آنها در جهان آخرت ظهور خواهند کرد.

اگر این قانون را برای خود درونی کنیم و به آن یقین داشته باشیم دیگر عباراتی چون چطور می تونم او را ببخشم، نه هرگز نمی توانم" و... را بر زبان خود هرگز جاری نمی کنیم!

بد نخواهیم تا برایمان بد نخواهند.

بد نمی گوییم چون می دانیم در غیر این صورت مورد بد واقع خواهیم شد.

بخشش از خطای دیگران را یاد می گیریم چرا که امیدوار هستیم و دوست داریم که خداوند از خطای ما بگذرد: أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ

میگن اگه چیزی از خدا می‌خواهی خودت اول سعی کن اون کار رو در توان خودت انجام بدی، اگه از خدا روزی بیشتری می‌خواهی اول خودت به بقیه کمک کن، اگه رحم خدا رو می‌خواهی اول خودت به دیگران رحم کن. حال اگر می‌خواهی خدا تو رو ببخشه و از گناهانت بگذره، خب اول خودت بقیه رو ببخش و ازشون بگذر.


 

منابع:

ابراهیمی دینانی، غلامحسین، معاد از دیدگاه حكیم مدرس زنوزی

جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن، ج 4

سایت پژواک

بیانات آیت الله سبحانی

بیانات آیت الله مصباح یزدی

مطالب مرتبط:

20 رمز آمرزش گناهان در روایات

عوامل و موانع بخشش گناهان در دنیا 

ذکری برای بخشش گناهان کبیره