شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 986
  • شنبه 1391/6/4
  • تاريخ :

بازخوانی متفاوت از آیاتی که بارها خوانده‌ایم (35)

بازخوانی متفاوت قرآن

می‌آید، با وقار و مصمم، می‌رسد از راه ... در یک دستش قرآن و در دیگر دست جانش. درست مثل پدرش. تکیه می‌زند به دیوار کعبه: «من ذخیره‌ی خدا در زمین هستم. حجت آخرین. وارث پدرم... پیام‌بر آخر!»، شاید امروز... شاید فردا... شاید همین جمعه... تا پرده آخر چند پرده فاصله است؟


وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَـذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا

و پیامبر عرضه داشت: «پروردگارا! قوم من قرآن را رها کردند.» /سوره مبارکه فرقان آیه 30

 

کتاب‌ها می‌نویسند:

و رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله در مقام شكایت از آنان – قوم خود- گفت: «یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» بار پروردگارا! قوم من این قرآن یا قرآن ولایت على علیه‌السّلام را متروك گذاشتند؛ و در خطبه‏اى از امیرالمۆمنین علیه‌السّلام آمده است:

«من همان یادی هستم که به فراموشی سپرده شده و همان راهی هستم که از آن منحرف شده‌اند و همان ایمانی هستم که بدان کفر ورزیده شده و همان قرآنی هستم که مهجور مانده و همان دینی هستم که تکذیبش کرده‌اند و همان صراطی هستم که از آن روی گردانده‌اند 1» .

همچنین در باب هجر قرآن که در این آیه‌ی شریفه به آن اشاره شده است آمده: «هجر قرآن فقط این نیست كه به كلى قرآن را دور بیندازند اگر یك آیه یا یك سوره آن را ترك كردند صدق هجر مى‏كند، بناء على هذا كار بسیار مشكل مى‏شود.»

و نوع مسلمانان حتى بسیارى از شیعه مشمول این عنوان هستند. اما عامه كه آیات راجع به ولایت را ترك كردند، و بسیارى آیات حجاب و آیات ربا، و بسیارى از آیات احكام، مثل آیات حدود، حد سرقت، قذف، زنا، دیات و قصاص را ترك كردند. 2

 

با تو می‌گویم:

پرده‌ی اول:

نغمه‌های حدی‌خوانان 3 بیابان‌گرد،  پیچیده در نفیر دل‌انگیز باد،   هیاهوی بازار عکاظ 4،   و سبعه معلقه 5

قصایدی به بلندای جاهلیت عرب به وزن چکاچک شمشیرها در ستایش عشق‌های بی‌پایان بادیه‌نشینان

و مردمان بدوی که جز برق تیغ و هرم آفتاب هیچ نمی‌پویند.

پرده‌ی دوم:

و اینک قرآن و مردی از تبار نور،  از سلاله‌ی عشق، وارث تمام همت و شجاعت بشر ...

در یک دست قرآن و در دیگر دست جانش. از فراز صخره‌های به هم تنیده‌ی ام‌القری پایین می‌آید.

و چه اندیشناک: ای محمد! ای رسول ما! بگو به آنان که عاشق نورند دیده بگشایید!

به دامان قرآن چنگ زنید... در امتداد اوج کلماتش عروج کنید. «که این کتاب شرح رنج‌های رسول است».

پرده‌ی سوم:

و اکنون سال‌هاست نوای رحمانیت پیامبر که بوی رنج بی‌پایان می‌دهد.

با تار و پود این کتاب آمیخته است و آدمیان را به مهر و نور می‌خواند...

و صد افسوس که گویی ما مست جاهلیت خویشیم و مشغول تکرار مبهم

کلماتش در تاریکی مکتب‌خانه‌های مدرن!

کلمات را که می‌خوانیم بوی خدا نمی‌گیریم و تنها می‌دویم پی صوت خوش‌تری از کتاب خدا ...  

و چه خوب تفسیر می‌شود، حدیث دردناک پیام‌بر که روزگاری می‌رسد از راه که از کتاب نور، تنها صوتی می‌ماند و خطی ...

پرده‌ی آخر:

می‌آید. با وقار و مصمم، می‌رسد از راه ... در یک دستش قرآن و در دیگر دست جانش. درست مثل پدرش. تکیه می‌زند به دیوار کعبه: «من ذخیره‌ی خدا در زمین هستم. حجت آخرین. وارث پدرم... پیام‌بر آخر!»

شاید امروز... شاید فردا... شاید همین جمعه... تا پرده آخر چند پرده فاصله است؟

 

یادم بماند:

یادم باشد و یادت نرود، کسی می‌آید که آیه‌های قرآن با قامت اوست که معنی می‌شود ... 6

 

نویسنده: زهرا نوری لطیف

کارشناس شبکه تخصصی قرآن تبیان


پی‌نوشت‌ها:

1. البرهان فی تفسیر القرآن، تالیف سید هاشم بحرانی، ج 3، ص 166-

ترجمه بیان السعاده فی مقامات العباده، تالیف حشمت الله ریاضی، ج 10، ص 442

2. اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تالیف سیدعبدالحسین طیب، ج 9، ص 610

3. حدی‌خوان: آوازخوان

4. بازار عکاظ: بازاری در مکه که در دوره جاهلیت علاوه بر تجارت در آن نقادان بزرگی چون نابغه ذبیانی به نقد اشعار شاعران می‌پرداختند.

5. سبعه معلقه: اشعاری را که در بازار عکاظ مکه، توسط نقادان تایید می‌شد. با آب زر می‌نوشتند و در خانه کعبه می‌آویختند. به این اشعار معلقات می‌گفتند و مشهورترین شاعرانی که معلقات داشتند 7 تن بودند.

6. السلام علیک یا تالی کتاب الله و ترجمانه / فرازی از زیارت آل یاسین، مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی

UserName