شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 1186
  • يکشنبه 1391/5/22
  • تاريخ :

زهرِ عسل

شب قدر

بازخوانی متفاوت آیاتی از قرآن که بارها خوانده‌ایم(33)

 

فکرش را بکن تاریخ و شب و روز بعضی اتفاق‌ها، برای خدا مهم باشد، آنقدر که توی کتابش هی حرف بزند از آن شب. شبی که کلمه‌ها فاصله آسمان تا زمین را طی کرده‌اند و آمده‌اند و آرام نشسته‌اند توی صفحات کوچک محبوبی که خدا اسمش را گذاشته است «کتاب» ... و ما می گوییمش «قرآن».


و الکتاب المبین * انا انزلناه فی لیله مبارکه انا کنا منذرین

سوگند به این کتاب روشنگر* که ما آن را در شبی پربرکت نازل کردیم؛ ما همواره انذار کننده بوده‌ایم / سوره مبارکه دخان آیات 2 و 3  

 

کتاب‌ها می‌نویسند:

در روایات آمده است که علی بن ابراهیم از پدرش، و پدر وی از ابن عمی عمیر و او از عمر بن اذنیه و وی از فضیل و زراره و محمد بن مسلم از حمران و وی از حضرت ابوعبدالله جعفربن محمد، امام صادق علیه السلام نقل کرده است که از ایشان در باب قول خداوند عزوجل در آیه سوم از سوره مبارکه دخان و معنای «لیله مبارکه» پرسیدند که ایشان فرمودند: «منظور از لیله مبارکه، شب قدر است که در دهه آخر ماه مبارک رمضان قرار دارد و قرآن در شبی جز شب قدر نازل نگردیده است و در این شب، خداوند، خیر و شر، طاعت و معصیت، تولد و مرگ و رزق و روزی یک ساله را مقدر می‌کند.

سپس از حضرت علیه السلام از معنی آیه سوره مبارکه قدر» لیله‌القدر خیر من الف شهر پرسیدند که حضرت فرمودند که عمل صالح و نیک مانند نماز و زکات و انواع نیکی و خیر در آن شب، بهتر است از انجام آن اعمال خیر در هزار ماهی که در آن ماه‌ها شب قدر نیست. 1

 

با تو می‌گویم:

بعضی اتفاق‌ها، افتادنشان مهم است فقط. حالا این که دقیقاً کی واقع شوند، خیلی مهم نیست. اما تاریخ بعضی اتفاق‌ها، مثل خود آن اتفاق مهم‌اند. شبیه تاریخ و لحظه تولد یک نوزاد برای مادری که مدت‌هاست چشم انتظار است و آن تاریخ، آن روز از تقویم، برای آن مادر منتظر با همه روزها و لحظه‌های دیگر فرق می‌کند؛ آن قدری که آن روز از ماه را با همه جزییاتش به خاطر می‌سپارد و هر سال، وقتی به آن روز از سال می‌رسد؛ شادی می‌دود زیر پوستش و همه آن اتفاق شیرین را مرور می‌کند برای خودش.

حالا فکرش را بکن تاریخ و شب و روز بعضی اتفاق‌ها، برای خدا مهم باشد، آنقدر که توی کتابش هی حرف بزند از آن شب.

شبی که کلمه‌ها فاصله آسمان تا زمین را طی کرده‌اند و آمده‌اند و آرام نشسته‌اند توی صفحات کوچک محبوبی که خدا اسمش را گذاشته است «کتاب» ... و ما می گوییمش «قرآن». بعد خدا رو کند به آدم‌ها و بگویدشان که شما چه می‌دانید این شب از سال، این رشته کشیده شده از سیاهی شب تا سپیده صبح چقدر عزیز است ... چقدر شریف و بزرگ و مبارک است برای من ... بعد برای این که آدمها بفهمند، خدا چقدر این شب را دوست دارد؛ برایشان مثال بزند که قد و قدر این شب، بیشتر از هزاران شب است ... بهتر از هزار ماه ... و بعد انگار با شوق  بگوید از این که آن شب، فرشته‌هایش را می‌فرستد زمین ... تا صبح ... و نور و سلام می‌پاشد به تن زمین تا دمیدن سپیده صبح ... اما باز بداند که ما را به درک این شب ِ شیرین‌تر از عسل  راهی نیست ... شبی روشن‌تر از همه روزهای سال 2

 

یادم بماند:

 گاهی با خودم فکر می‌کنم این شب چقدر شیرین می‌شد اگر خبری از محراب و سجده و مسجد کوفه و تیغ زهرآلود نبود...

که کاش شب تولد کلمه‌ها برابر نبود با شب غریب رفتن شما ...

که کاش این شیرینی، این همه تلخ نبود.  

اما ما چه می‌دانیم که چه رازی است میان بلندای نام شما و بالابلندی این شب ... حضرت امیر علویان!

که «ما تماشاکنان کوته‌دست ... تو درخت بلندبالایی...» 3

 

نوشته‌ی: زهرا نوری لطیف

کارشناس شبکه تخصصی قرآن تبیان


1. البرهان فی تفسیر القرآن، اثر سید هاشم بحرانی، ج 5، ص 11

برداشتی آزاد از آیات شریفه سوره مبارکه قدر

2. بیتی از غزلی از غزلیات سعدی  

UserName