شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 2187
  • شنبه 1390/12/20
  • تاريخ :

حواس‌پرت‌ها بخوانند!

قرآن

بازخوانی متفاوت آیاتی از قرآن که بارها خوانده‌ایم (17)

 

ما بنده های حواس پرت، خیلی وقت‌ها فراموشمان می‌شود که اگر شاخه های لاغر و بی برگ درخت زرد آلو  - که تا همین دیروز با چوب خشک گوشه حیاط تفاوتی نداشت - کم کم دارد جان می‌گیرد و شکوفه می‌دهد، از بهاری است که معجزه‌ی ِخداییِ توست. که اگر هر روز، بلاهاست که از ما دور می‌شود و خطرهاست که از بغل گوشمان می‌گذرد، فقط از بنده‌پروری توست و پروردگاری تو


أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ  وَ مَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلی وَ لَا نَصِیر

آیا نمی‌دانستی که حکومت آسمان‌ها و زمین، از آن خداست!؟ (و حق دارد هر گونه تغییر و تبدیلی در احکام خود طبق مصالح بدهد!؟) و جز خدا، ولی و یاوری برای شما نیست. (و اوست که مصلحت شما را می‌داند و تعیین می‌کند)

سوره مبارکه بقره آیه 107

 

کتاب‌ها می‌نویسند :

أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ  آیا نمی‌دانی که سلطنت آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است؟ منظور آیه این است که خداوند مالک سرنوشت شماست و حق دارد هر گونه تغییر و تبدیلی در احکامش بر حسب مصالح شما بدهد و او نسبت به میزان تعهّد و پای‌بندی شما به احکام اعم از ناسخ و منسوخ، از همه آگاه‌تر است.

وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ و جز خدا کسی که امور شما را سرپرستی کند و یاور شما باشد وجود ندارد (این جمله هشداری است به آن‌ها که تکیه گاهی غیر از خدا برای خود انتخاب می‌کنند، چرا که در جهان تکیه‌گاه واقعی جز او نیست) 1.‌

 

با تو می‌گویم:

تو ما را خوب می‌شناسی، این که گاهی وقت‌ها در مانده می‌شویم از فهمیدن ساده‌ترین چیزها که اسمشان بدیهیات است. شاید خنده دار باشد اما بعضی وقت‌ها ما درست می‌شویم شبیه کسی که نداند، نفهمد عسل شیرین است؛ ما هم به همین سادگی، روشنی بودن تو را یادمان می‌رود. مثلاً این که بعضی وقت‌ها یادمان می‌رود این خورشید هر روز صبح که نرم نرم می‌رود تا وسط آسمان و می‌نشیند، نشانه توست. این که آرامش شب‌ها، هدیه توست و اگر تو نخواهی، اگر روزی اراده‌ات بر این تعلق نگیرد، شب و روز قاطی می‌شوند با هم. ما بنده های حواس پرت، خیلی وقت‌ها فراموشمان می‌شود که اگر شاخه های لاغر و بی برگ درخت زرد آلو  - که تا همین دیروز با چوب خشک گوشه حیاط تفاوتی نداشت - کم کم دارد جان می‌گیرد و شکوفه می‌دهد، از بهاری است که معجزه‌ی ِخداییِ توست. که اگر هر روز، بلاهاست که از ما دور می‌شود و خطرهاست که از بغل گوشمان می‌گذرد، فقط از بنده پروری توست و پروردگاری تو ... تو ما را خوب می‌شناسی و می‌دانی که سر به هواییم و آنقدر هر روز و هر لحظه غرق غرق نعمت‌ها و نشانه های تو  هستیم که گاهی اصلاً تو را و  این که تمام این‌ها از آن توست را یادمان می‌رود؛ شاید اصلاً برای همین باشد که کتابت پر است از این یادآوری‌ها، که هی در گوشمان از بدیهیات می‌گویی؛ از این که تو خدای آسمان‌ها و زمینی... این که ما هیچ کس را جز تو نداریم. اصلاً تو حال دل ما را عین کف دست بلدی و می‌دانی؛ شاید برای همین باشد که این تذکرهای بدیهی شیرین را می‌گذاری توی همان صفحه ای که من وقت قرار گرفتن دلم، دستم می‌رود رویش و بازش می‌کنم. تو می‌دانی که این یادآوری‌ها را کجا بگذاری تا سر راهم باشد ... تو دانای کل حال و دل من هستی. 

 

یادم بماند:

یادم بماند، او  همان خدایی است که باید باشد؛ همانی که من دوست دارم باشد

دعا می‌کنم که من هم همانی شوم که او دوست دارد، باشم.2

همان بنده ای که وقتی می بیندش، به خود ببالد و ته دل «فتبارک الله» بگوید.

 

نویسنده: زهرا نوری لطیف

کارشناس شبکه تخصصی قرآن


پی‌نوشت‌ها:

1.ترجمه تفسیر جوامع الجامع ج 1 ص 148

2. برگرفته از مناجات کوتاهی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام «رَبّاً اَنْتَ کَما اُحِبُّ فَاجْعَلْنی کَما تُحِب» / مفاتیح‌الجنان  

UserName