تبیان، دستیار زندگی
«هزارداستان» با شیوه ای متفاوت از «ماه عسل» سراغ قصه های مردم می رود؛ اتفاقا خیلی از آن ها پتانسیل درآوردن اشک مردم را دارد اما این جا اصرار به خندیدن است.مریم نوابی نژاد و فواد صفاریان کارگردان های «هزاردستان» هستند. روایت نوابی نژاد و نیز محسن کیایی یکی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ورژن خندان «ماه عسل»

«هزارداستان» با شیوه ای متفاوت از «ماه عسل» سراغ قصه های مردم می رود؛ اتفاقا خیلی از آن ها پتانسیل درآوردن اشک مردم را دارد اما این جا اصرار به خندیدن است .مریم نوابی نژاد و فواد صفاریان کارگردان های «هزاردستان» هستند. روایت نوابی نژاد و نیز محسن کیایی یکی از  مجریان برنامه را بخوانید.

فرآوری: منیژه خسروی – بخش سینما و تلویزیون تبیان
هزاردستان

ریسک جذاب

مریم نوابی نژاد درباره چگونگی رسیدن به ایده «هزار دستان»می گوید: «در مسیر برنامه سازی پله هایی وجود دارد که وقتی وارد آن می شوی، از پیشنهاد دادن چند سوژه شروع می شود،بعد یواش یواش درگیر ساخت آنها می شوی ونوع چینش آنها را امتحان می کنی.برنامه ریزی می کنی که چه کسی چی بگوید، چه کسی چی نگوید.در یک سری برنامه های اجتماعی این چنینی که نمی خواهیم حول یک محور  خاص بچرخد، ساختار های متفاوتی وجود دارد که باید برای آن تدابیر خاصی اندیشیده شود. به هر حال ریسک این کار را پذیرفتم .فکر می کردیم هماهنگی ها سخت باشد، به نتیجه نرسد و... اما به هر حال به مدد تجربه کار در تمام این سال ها اتفاق افتاد.»

به سبک نسیم

او درباره فرمت و رویکرد برنامه هم توضیح می دهد:« برنامه های اجتماعی هرچقدر هم ساخته شود، همه مسایل و معضلات اجتماعی بازگو و حل نمی شوند.اما «هزارداستان» را به ساختارها و ویژگی های شبکه نسیم نزدیک تر کردیم و به قولی نسیمی ترش کردیم تا غم انگیز نباشد و امید را به مردم برگرداند. طرح این کار از یک سال پیش در ذهن من بود و آن را با برادران صفاریان پور و جواد فرحانی مطرح کردم آنها هم استقبال کردند.گفتیم از آنجایی که مطرح کردن سوژه های اجتماعی در تلویزیون تکراری وملال آور شده و هر شبکه را باز می کنی یک مجری نشسته روبروی یک نفر و معضلات اجتماعی حرف می زند.مقصودم برنامه خاصی نیست این روند تکرار حتی در شبکه های استانی هم با تقلید دکور، میزانسن و ... می بینیم.بهتر است به شکل جدیدی به این مسایل پرداخته شود.»

نه خندوانه نه ماه عسل

مریم نوابی نژاد سال ها با «ماه عسل» همکاری داشته و وقتی فصل پیش با «خندوانه» همراه شد، برنامه رامبد جوان تا حدودی رنگ برنامه احسان علیخانی گرفته بود:«ماه عسل پیشینه من است.من 18 سال در مطبوعات خبرنگار اجتماعی بودم.آن زمان با سوژه ها ی مان حتی در یک سال تیراژ روزنامه ای را 40 هزار تا افزایش می دادیم. این فیدبک مردم بود که یعنی کار ما دیده می شود. بعد از آن در مدیوم وسیع تری به اسم تلویزیون و ماه عسل این اتفاق رخ داد. ماه عسل برای من عزیز است اما از یک جایی به بعد خواستم حوزه های دیگر را هم تجربه کنم.» او بعد از ماه عسل به اتاق فکر خندوانه در فصل چهارم پیوست و آن تجربه برایش شیرین بوده:« از تجربه یک ساله خندوانه به اندازه تمام سال هایی که در ماه عسل بودم، درس و تجربه به دست آوردم.مثلا فهمیدم که می شود به جای یک نفر بهبود یافته سرطان، یک سالن بهبود یافته سرطانی بچینی و به همه آنهایی که با سرطان می جنگند را نشان بدهی که دیگر این یک نفر نیست، این همه آدم توانستند سرطان را شکست بدهند.چون در ماه عسل حداکثر سه  بهبود یافته می توانستیم بیاوریم.» نوابی نژاد با تمام تعلق خاطری که به دو برنامه قبلی داشته می گوید:« شاید اصلا «هزارداستان» تلفیقی از ماه عسل و خندوانه باشد.»

چرا هر شب یک مجری؟

برنامه هزار دستان هر بار با یک مجری روی آنتن می رود. نوابی نژاد گوید:«ما می خواستیم هر شب یک راوی داشته باشیم که به موضوع برنامه نزدیک یا نسبت به آن آگاهی داشته باشد.یا دست کم خودش مجری باشد. مثلا گیتی خامنه بعد از سال ها اجرا از ایران دور بوده و مطمئنا احساس غربت کرده حالا جالب است بدانیم با خارجی هایی که در ایران زندگی می کنند چگونه حرف میزند. یا بهنوش بختیاری را دعوت کردیم و از فضای مجازی حرف زدیم. خیلی از هنرمندها هستند که قصه خاص خودشان را دارند. مثلا فرهاد آئیش که سالها خارج از کشور زندگی کرده و به خاطر مادرش به ایران برگشته را مقابل دختری قرار دادیم که شرایط مشابهی را تجربه کرده. سیامک انصاری قرار است قصه‌های شهرت را تعریف کند و با آنهایی حرف بزند که به خاطر شهرت دست به هر کاری زده‌اند. بهرام عظیمی، هم خودش بچه کار بوده و هم باجناقش نابیناست. بنابراین انتخاب خوبی برای سوژه معلم نابینای ما بود. بعضی از مهمان ها هم که خب مجری هستند. مثلا محمدحسین میثاقی قصه‌های فوتبالی می‌گوید و برای سوژه فوتبالی انتخابش کردیم و ... اگر برنامه‌ای با یک مجری می‌ساختیم خیلی راحتتر بودیم. ولی وقتی قرار میشود راوی قصه‌های ما هرشب عوض شوند باید بنشینم ببینم هر راوی به کدام داستان می‌خورد و این واقعا زمان بر است. الان می توانم بگویم که ما داریم دو برابر ماه عسل وقت صرف می‌کنیم.»

چرا محسن کیایی اجرا را پذیرفت؟

«هزارداستان» اجرای برنامه اش را هر شب به یک هنرمند می سپارد که با داستانی که روایت می شود نسبتی دارند.محسن کیایی بازیگر پرکار سال های اخیر که بازی و شوخ طبعی هایش در فیلم هایی مثل «خط ویژه»،«عصر یخبندان» و «بارکد» در یادها مانده است، به عنوان یکی از مجری ها یا روایان انتخاب شده.

*برای اولین تجربه اجرا چطور پیشنهاد این برنامه را پذیرفتید؟چقدر درباره «هزارداستان» و روایت هایش می دانستید؟

چند وقت پیش خانم نوابی نژاد یک سری توضیح کلی به من دادند.من عموما دم به تله این طور برنامه ها نمی دهم.چه حضور در برنامه زنده تلویزیونی چه مجری گری.با اینکه هر ده یا پانزده روز یک پیشنهاد مجری گری به من می شود.اما درباره «هزارداستان» دیدم گروه سازنده اش، در روزمه کاریشان هر کاری انجام داده اند شریف بوده.کارهایی که برادران صفاریان پور انجام داده بودند را دیده بودم و میدانستم در فصل های اول خندوانه جزو اتاق فکر بوده اند.با محمد بحرانی که در برنامه اجرا داشت صحبت کردم و چند قسمت از برنامه را دیدم.به این نتیجه رسیدم که برنامه شریفی است که به سراغ افرادی از جامعه می رود که ما در طول روز آن ها را می بینیم اما از کنارشان می گذریم.حالا این برنامه دارد بر روی اینها ذره بین می گذارد، اما نه ذره بینی که باعث سوختن آنها شود، فقط باعث درشت نمایی می شود.

*اینکه برنامه ضبط شده است کمی خیالتان را راحت می کند؟

این اولین تجربه من است و از طرفی من یک مقدار هیجان زده می شوم و بعضی وقتها سوالاتی می پرسم یا حرف هایی میزنم که ممکن است در فضای این برنامه نگنجد.زنده نبودن برنامه احتمال این هیجان زدگی ها را کم می کند.

*چه تفاوتی بین این برنامه با تمام برنامه های اجتماعی که تا حالا بوده می بینید؟

«هزارداستان» آدم ها را نشان می دهد اما مچاله شان نمی کند. روبروی هم می نشینند و فقط با هم حرف می زنند.

*سابقه نویسندگی و ایده پردازیتان چقدر در این کار به کمکتان می آید؟

من اصلا نمی خواهم به عنوان بازیگری که تحلیل دارد و براساس تحلیل هایش جلو می رود، باشم. من می خواهم بنشینم و مثل مردم عادی بپرسم، آقایی که رفته و یک زن نابینا گرفته ای، چرا این کار را کردی؟ فکر نکردی فردا پشیمان می شوی؟ دلت نسوخت؟


منابع: همشهری جوان/هفت صبح