تبیان، دستیار زندگی
چرا « زیر سقف دودی » برغم داشتن سوژه ای ناب فیلم خوبی نیست؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : منیژه خسروی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کاریکاتورِ طلاق عاطفی

چرا « زیر سقف دودی » برغم داشتن سوژه ای ناب فیلم خوبی نیست؟

منیژه خسروی-بخش سینما و تلویزیون تبیان
زیر سقف دودی

نکته مثبت

اصل سوژه فیلم ،برگ برنده «زیر سقف دودی» است: این كه یك زوج بعد از سال ها زندگی دچار بحران شده و طلاق عاطفی گرفته اند. در اطراف خود زیاد می بینیم زن و شوهرهایی كه فقط زیر یك سقف زندگی می كنند و نسبتی بیش از این با هم ندارند. فرهاد اصلانی و مریلا زارعی در «زیر سقف دودی» چنین رابطه ای دارند و زندگی شان سوت و كور است. بحران به پسر بزرگ شان هم رسیده و او در آستانه تمرد قرار گرفته. فیلم به ماجراهای دیگر هم می پردازد و چند شخصیت فرعی دیگر دارد اما اصل، زن و مردی هستند که سال ها است گرفتار بحران عاطفی هستند.

نقطه ضعف

«زیر سقف دودی» نتوانسته ایده اش را در خدمت یك فیلم قصه گوی بدون شعار گسترش دهد. كمی كه می گذرد دست كارگردان رو می شود و نقاط عطف فیلم غافلگیری دراماتیك ندارد. بدتر این كه «زیر سقف دودی» تبدیل به مقاله سطحی شده كه با حرف های رو و مستقیم قصد تنبیه خانواده ها را دارد. و بدتر این كه بحران زوجین به طبقه و شرایط اجتماعی شان نمی خورد.

به عنوان نمونه ؛ آیا یك زن مرفه از طبقه بالای جامعه، سبك زندگی اش را طوری انتخاب می كند كه بعد از چند سال زندگی متاهلی، شبیه زنان پا به سن گذاشته شود؟ یعنی او به همسرش و رفتار او شك نمی كند؟ یعنی بدهیات زندگی را باید یك مشاور به او یادآوری كند؟ فیلم، اهمیت مشاور را ناخواسته تقلیل داده، چون حرف های او همسطح پیام هایی است که در کتاب های درسی یافت می شود. افزون بر این دوز حماقت برخی كاراكترهای فیلم زیادی بالا است؛ پسر خانواده كه پدرش عمر خود را در خرید و فروش ملك سپری كرده، آداب معامله را نمی داند و سرش كلاه می رود!

وقتی قرار است موضوع مهمی مثل بحران عاطفی و به تبع آن رابطه خراب فرزند و والدین در قالب اثری نمایشی روایت شود، ابتدا لازم است پایه های داستان محکم باشد. مخاطب «زیر سقف دودی» همه حرف هایی که در فیلم بیان می شود را بارها از برنامه های خانوادگی تلویزیون شنیده و هر روز در سایت ها و کانال های تلگرامی مشاهده می کند. وظیفه سینما عبور از این مرحله و طرح یک داستان است؛ در دل قصه ای پرکشش و بدون اشاره های مستقیم می توان حرف های عمیق و تاثیرگذار جا داد.

بازی ها

بازی های متوسط و گاهی ضعیف پاشنه آشیل دیگر فیلم است.فرهاد اصلانی ، مریلا زارعی ، بهنوش طباطبایی ، شهرام حقیقت دوست ، حسام نواب صفوی ، و آزیتا حاجیان ویترین جذابی برای یك فیلم هستند اما استفاده ای بهینه از آن ها نشده. اصلانی بدترین بازی سال های اخیرش را به نمایش گذاشته و در بازی خانم زارعی غافلگیری وجود ندارد. نمی توان از تلاش او برای ترسیم زنی فروریخته چشم پوشید اما این تلاش فدای ضعف های شخصیت می شود. حاجیان و نواب صفوی را پیش تر در چنین شمایلی دیده بودیم و «زیر سقف دودی» اثری رو به جلو در کارنامه شان نیست. شرایط بهنوش طباطبایی بهتر از دیگران است و تلاش او برای نمایش متفاوت «عشق دوم» خیلی زود به چشم می آید. روی مرزی باریک حرکت می کند و نقش را از دام کلیشه ها نجات می دهد. علاقمندی به مردی متاهل را نه صرفا در کلام و طنازی های اگزجره بلکه با زبان بدن و میمیک صورت به تصویر کشیده و با این شیوه نشان داده درک درستی از نقش داشته است.