حمله به اصلاح طلبان!

قصه جریان های خودسر و حمله به شخصیت های سیاسی قصه ای ادامه دار و تکراری شده است.  قصه ای که برخلاف تذکر و رهنمودهای رهبری  هنوز شاهد آن هستیم. رفتارهایی که منطق و اخلاق در پس آنها نیست و کاملا ریشه در تندروی و افراط گرایی دارد.
متاسفانه اینکه به دلیل کوچک ترین اختلاف نظر به جای بحث و تبادل نظر و یا نقد از آن برای هم افزایی و رشد افکار استفاده کنیم سریع اختلافات را به دشمنی، مرزبندی و تهمت و برچسب تبدیل کرده و دقیقا عکس مسیر جذب حداکثری مرتکب دفع حداکثری می شویم.
این رفتار در طیف های سیاسی در برهه های مختلف مشاهده شده است و اکنون رشد و نمود بیشتری در جامعه به خود گرفته است که احتمالا با نزدیک تر شدن به انتخابات و فضای رقابت ها بیشتر هم خواهد شد. این اتفاق اکنون به صورت خاص توسط عده ای از افراد که خود را در دایره اصولگرایی می دانند رخ می دهد در حالی که بزرگان  این جناح سیاسی همیشه مشی اعتدالی و مخالفت خود را با چنین رفتارهایی نشان داده اند.

بروز و ظهور چنین رفتارهایی در میان افراد جامعه دور از ذهن نیست چرا که وقتی در میان سیاستمداران و در فضای مجلس علنا شاهد چنین رفتارهایی هستیم و سیاسیون بسیار ساده اختلافات خود را آنهم با نگرش و رفتار نادرست به مصاف افکار عمومی می کشانند نباید از جامعه انتظار دیگری داشت.
شروع روندهای جدید این افراط گرایی در این قشر افراد به مراسم های ارتحال امام خمینی و همچنین  مراسم 22 بهمن قم بر می گردد. در 22بهمن سال 91 سخنرانی علی لاریجانی در صحن حضرت معصومه سلام الله علیها با پرتاب مهر و کفش مواجه شد! که واکنش و تذکر رهبر انقلاب را نیز در پی داشت. موضوعی که در کمیسیون اصل 90 مجلس مورد بررسی قرار گرفت و البته ردپای نمایندگان و جریان خاصی نیز در پشت ان دیده شد اما بعد از این اتفاق شاهد چنین تحرکاتی در مراسم شب احیای بیست و  سوم ماه رمضان در حرم علی بن موسی الرضا بودیم که در آنجا سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری با خدشه روبرو شد.
متاسفانه در ماه اخیر در چند نوبت شاهد چنین تحرکاتی بوده ایم. تحرکاتی که نسبت به همایش های طیف سیاسی اصلاح طلبان انجام می شود اما همانطور که در ظاهر هم معلوم است همان طرز تفکر همیشگی و همان دست های جریان خاص در پشت این اتفاقات- مستقیم و غیر مستقیم - دیده می شود. در اولین اتفاق  موسوی لاری که برای سخنرانی در جمع اصلاح طلبان ورامین به این شهر سفر کرده بود در هنگام ورود به سالن همایش با افرادی مواجه شد که به دنبال ممانعت از سخنرانی وی بودند اما  با گذشت 10 روز،  این مسئله دیروز برای همایش دیگری در یاسوج رخ داد. آذر منصوری که قرار بود در آیین گشایش انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه آزاد یاسوج در محل این دانشگاه سخنرانی کند، با اتفاقاتی مشابه ماجرای ورامین مواجه شد.

متاسفانه عده ای  بر خلاف قانون به خود اجازه می دهند که بیرون از چهارچوب ها، منطق و اخلاقیات حرف و نظر خود را ابراز کرده و به کرسی بنشانند. حتی اگر چنین همایش هایی مجوز نداشتند راهکار قانونی برای پیگیری آن را باید پی گرفت و نه انجام حرکات خود سرانه؛ بگذریم از اینکه  تکرار این حوادث، نه از وجود اعتقاد به اشکال قانونی درباره همایش ها بلکه از وجود نگرشی اشتباه در این طیف در ابراز نظرات، نقد و مرزبندی ها حکایت دارد. اگرفرد یا جریانی را هم فارغ از نقد به عملکرد و نگرش سیاسی، دخیل در جریان فتنه می دانیم قضاوت و برخورد با او را باید به مسیر قانونی خود سپرد و راه برخورد، محاکمه فردی نیست.
رفتار و نگرشی که مقام معظم رهبری بارها درباره آن به ویژه در قاعده های کلی" جذب حداکثری و دفع حداقلی" و " حفظ وحدت و انسجام ملی" بدان تاکید داشته اند از جمله فرمودند: " کسانی که راه می افتند و شعار می دهند اگر واقعاً حزب اللهی و مؤمن هستند بدانند که این کارها به ضرر کشور و خلاف شرع است و اگر هم اعتنایی به این حرفها ندارند که حسابشان جداست"(1)
باید این طیف در مرزبندی ها، تعریف دوست و دشمن و روند جذب و دفع خود بازنگری کنند، چرا که این نگرش آنطور که معلوم است راهش به مسیر وحدت، جذب حداکثری و اخلاق مداری ختم نخواهد شد.