سقوط یک امپراطوری!
جام جهانی 2006، جام جهانی 2010، جام جهانی 2014، کوپا آمریکای 2011 و در نهایت کوپا آمریکای 2015؛ یک سریال کامل از ناکامیهای فوتبال برزیل در یک دهه اخیر.
برزیلیها امیدوار بودند با قهرمانی در رقابتهای کوپا آمریکا به این کابوس تلخ پایان دهند اما باخت بامداد یکشنبه مقابل پاراگوئه ناکامیهای سلسائو را تکمیل کرد تا دونگا هم مثل اسکولاری خیلی زود خودش را زیر تیغ انتقادات ببیند.
شاگردان دونگا پس از اینکه نتوانستند در پایان 90 دقیقه پیروز میدان باشند، در نهایت در ضربات پنالتی مغلوب پاراگوئه شده و از دور مسابقات کنار رفتند. زمانی که برزیل در سال 2002 با درخشش ستارگانی مثل رونالدو، کافو، لوسیو، کارلوس، ریوالدو، کاکا و رونالدینیو پنجمین قهرمانی خود در جام جهانی را جشن گرفت کمتر کسی به این فکر میکرد که این قهرمانی مقتدرانه شروعی خواهد بود برای افول فوتبال در سرزمینی که در عشق به فوتبال و صادرات قهوه خلاصه میشود. فوتبال برزیل در دنیا امپراطوری میکرد و هیچ کس نمیتوانست باور کند که سال 2002 پایان این امپراطوری خواهد بود.
اما درست زمانی که برزیلیها سرمست از قهرمانی خود در جام جهانی 2002 بودند فوتبال نابشان به سراشیبی سقوط نزدیک و نزدیکتر میشد. شاید بتوان انتخاب ریکاردو تکسیرا به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال برزیل را شروع این سقوط دانست؛ مردی که برخلاف خیلی از برزیلیها تجارت را بیشتر از فوتبال دوست داشت و به عنوان یک تاجر موفق و با استفاده از رابطههای خود توانسته بود به صندلی ریاست فدراسیون فوتبال برزیل برسد. با انتخاب یک مرد کاملا غیر فوتبالی، فدراسیون فوتبال برزیل از اهداف خود منحرف شد تا جایی که این سازمان حتی در قبال کشف و پرورش استعدادها بسیار ناتوان عمل کرد. برزیلی که هر سال معرف استعدادهای ناب فوتبالی بود با پایان دوران نسل طلایی، خودش را تهی از ستاره میدید. سالهای سال بود که در برزیل باشگاههایی مثل سائوپائولو، مینیه رو، کروزیرو، کورینتیانس و پالمیراس با کشف استعدادهای جوان و آیندهدار به فوتبال ملی این کشور کمک میکردند اما سیاستهای ویرانکننده فدراسیون فوتبال برزیل در این باشگاههای بازیکنساز هم رخنه کرد و در نهایت کار به جایی رسید که این باشگاهها برای نتیجه گرفتن دست به دامن بازیکنان پا به سن گذاشتهای شدند که خودشان کاشف آنها بودند.
بازگشت بازیکنانی مثل ریوالدو، کارلوس، رونالدو، کافو، لوسیو و رونالدینیو به باشگاههای بازیکنساز به خوبی عمق فاجعه در فوتبال برزیل را به تصویر میکشید؛ تصویری که در جام جهانی 2014 به خوبی در مستطیل سبز نمایان شد و برزیلی که همیشه در داشتن نفرات پرشمار در همه پستها سرآمد تیمهای جهان بود، کارش به جایی رسید که تقریبا در همه پستها با کمبود بازیکن مواجه شد و اوج این ناتوانی در باخت تاریخی و فراموشنشدنی 7 - یک مقابل آلمان خودش را نشان داد.
با روی کار آمدن تکسیرا در فوتبال برزیل پای بسیاری از تجار ثروتمند برزیلی به فوتبال این کشور باز شد در نتیجه حضور چهرههای شاخص فوتبال برزیل در پستهایی مثل سرمربی، مدیر ورزشی، رئیس باشگاه، مدیر عامل و... کمرنگ و کمرنگتر از قبل شد. بسیاری بر این باورند که تیمهای باشگاهی برزیل عمدتا به دست چهرههایی افتاده که با زیر و بمهای فوتبال آشنا نیستند. وقتی به اینگونه پستها در تیمهای باشگاهی نگاه میکنید، بیش از همه حضور تجار را میبینید که به خاطر داشتن سرمایه، کنترل تیمها را در دست گرفتهاند. عمدتا تیمهای باشگاهی به جای آنکه بنگاههای اقتصادی در خدمت ورزش فوتبال باشند به مرکزی برای تجارت صرف تبدیل شدهاند. معضلی که به بنیان فوتبال برزیل لطمه فراوان زده است. علاوه بر تمامی این مشکلات وجود یکسری بدهیها در برخی تیمهای باشگاهی برزیل باعث شده که نتوانند به وظایف اصلی خود نظیر بازیکنسازی و پرورش استعدادها مشغول باشند. مسلما فوتبال برزیل برای پایان دادن به این ناکامیها باید به 2 دهه قبل برگردد و دوباره سعی کند با الگوبرداری از فوتبال کشورهایی نظیر اسپانیا و آلمان از استعدادهای خود به بهترین شکل ممکن بهره ببرد.