تبیان، دستیار زندگی
آیت الله حسین شب زنده دار پس از چندی که در بیمارستان شهید بهشتی قم و سپس در بیمارستان مسیح دانشوری تهران بستری بود، جمعه شب، ۳ مرداد ماه ۱۳۹۳ هجری شمسی دعوت حق را لبیک گفت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیت الله حسین شب زنده دار

آیت الله حسین شب زنده دار

همه اینها یك طرف و دعا و توسّل خالصانه و متضرّعانه پدر عزیزم به هنگام سوار شدن و خداحافظی كه با عموی بزرگوار و جمع زیادی از همشیره‌ها و فامیل و دوستان كه برای بدرقه آمده بودند، طرف دیگر

تولد

در آغاز بهار و نخستین روزهای سال 1308 شمسی (8 شوال 1347) در خانه كربلایی احمد، واقع در محله قدیمی سنان جهرم، پسری دیده به جهان گشود. پدر و مادر وی، كه از شیفتگان پیامبر و آل او - علیهم السلام - بودند نامش را «حسین» نهادند.

تحصیل در جهرم

وی كه عاشق علم و دانش بود و به خاطر ارتباط و ملازمتِ پدر با اهل علم و مردان حق، علاقه شدیدی به روحانیان و عالمان دینی پیدا كرده بود، با آنان ارتباط و مراوده برقرار كرد و با راهنمایی آنان در مدرسه خان (زمانیه) جهرم حجره گرفت و مشغول تحصیل شد. او مقدمات علوم، ادبیات، مقداری از مسائل فقهی و شرعیات و آداب و اخلاق را از اساتیدش به‌خوبی فراگرفت. با اتمام دروس این دوره، عطش فراگیری و كسب بهره‌های علمی و معنوی در او بیشتر شد.

وی می خواست به حوزه بزرگ شیراز برود، اما با موانعی مانند نامساعد بودن وضع مالی پدر، سختی تحمّل جدایی از پدر، عمو و سایر بستگان، فراق مادر از دست رفته و مسائلی دیگر رو به رو شد.

بر سر این دو راهی و برای رفع و رهایی از این مشكل به منزل عالم برجسته شهر، حضرت آیت الله آقا سید علی اكبر آیت اللّهی رفت و از ایشان درخواست استخاره نمود. آقا قرآن را گشود از قضا استخاره بد آمد. تازه جوانِ دلداده علم با شنیدن كلمه «بد» حالش دگرگون گردید و همانجا به زمین افتاد و بی‌هوش شد. خدمتگزار آقا او را به هوش آورد. چون عهد بسته بود به مقتضای استخاره عمل كند، سفرش را برای مدّتی به تعویق انداخت، ولی همچنان امید عزیمت به شیراز را داشت. پس از مدتی با پدر و عمو نزد آیت الله آقا سید ابراهیم حق شناس كه او هم از عالمان بزرگ شهر محسوب می‌شد رفت و استخاره خواست. این بار استخاره خوب آمد و آرزوی نوجوان برآورده گردید. پدر و عمو هم تسلیم مقتضای استخاره شدند.

آنان مقدمات سفر را فراهم ساختند و هنگام عزیمت به شیراز بدرقه‌اش نمودند. آیت الله شب زنده دار در این باره می‌نویسد:

«... امّا همه اینها یك طرف و دعا و توسّل خالصانه و متضرّعانه پدر عزیزم به هنگام سوار شدن و خداحافظی كه با عموی بزرگوار و جمع زیادی از همشیره‌ها و فامیل و دوستان كه برای بدرقه آمده بودند، طرف دیگر... همین دعا بحمدالله كار خود را كرد كه در شیراز یكی از بزرگ‌ترین نعمت‌های الهی كه برای ابد مایه افتخارم شد، نصیبم گشت و آن شاگردی ولىّ خدا مرحوم آیت الله آقای حاج شیخ ابوالحسن حدائق اصطهباناتی (ره) در مدرسه مباركه منصوریه بود.» [1]

پدرم برای عُموم علمای اسلام احترام قائل می‌شد و عملاً نیز نشان می‌داد. وقتی می‌دید فرزندش در لباس آنهاست، بیشتر احترام می‌كرد

در شیراز

ایشان برای مدتی در مدرسه مقیمیه و پس از آن در مدرسه منصوریه شیراز اقامت گزید و به تحصیل مشغول گردید. در این دوره، كتاب‌های درسی رایج در معانی و بیان، فقه و اصول و كلام و عقاید را نزد استادان و بزرگان حوزه علمیه شیراز آموخت.

در پایان این دوره سه ساله به دستور آیت الله حدائق كه محبت سرشاری به آقای شب زنده دار داشت، مجلس جشنی در باغ مدرسه منصوریه برگزار گردید و آیت الله حدائق ضمن اهدای عبا و عمامه به آقای شب زنده دار با دستان مباركش عمامه بر سر وی گذاشت و او را به لباس مقدّس روحانیت مفتخر نمود.[2]

مرحوم آیت الله شب زنده دار در یادداشت‌های خود می‌نویسد:

«پس از آنكه با لباس روحانیت به جهرم آمدم به قدری مرحوم پدرم خرسند شد و بعد از آن احترام دیگری به من می‌گذاشت كه وجداناً مرا شرمنده می‌كرد. مثلاً آن وقتها جهرم مثل بسیاری از جاهای دیگر برق نداشت، شبها كوچه‌ها تاریك بود... گاهی می خواستیم با پدرم شبها جایی برویم، می‌فرمود: من باید جلوی تو چراغ بِكشم! من می‌گفتم: مگر چنین چیزی می‌شود كه پدر جلوی فرزند چراغ بِكشد. با این عبارت جواب می‌داد: تو عمامه داری و طلبه هستی ....»  پدرم برای عُموم علمای اسلام احترام قائل می‌شد و عملاً نیز نشان می‌داد. وقتی می‌دید فرزندش در لباس آنهاست، بیشتر احترام می‌كرد...» [3]

در قم

وی كه حدود هجده بهار از عمرش را پشت سر گذاشته و متون دروس دوره سطح متوسطه را خوانده بود، تصمیم گرفت، برای ادامه تحصیلات عالی به قم مهاجرت كند. این بار نزد استادش آیت الله حدائق رفت و از وی درخواست استخاره كرد وقتی استاد قرآن را گشود آیه (هنا لك الولایة لله الحقّ هو خیر ثواباً و خیر عقبا...) [4] آمد. مضمون استخاره، آینده‌ای روشن و سرنوشتی سعادتمند در دنیا و رسیدن به مقامات عالی و اجر و ثواب الهی بسیار در آخرت را نوید می‌داد. وی پس از این استخاره در آغاز سال تحصیلی 1365ق. (1326ش.) با اجازه پدر و استاد به قم مهاجرت نمود. نخست در مدرسه فیضیه و پس از مدتی در مدرسه حجتیه سكونت گزید و به تحصیل مشغول گردید. او قسمتی از درس‌هایی را كه در دوره سطح متوسطه نخوانده بود، نزد آیت الله شهید محمد صدوقی (1401ق.) خواند. سپس فراگیری متون دروس سطح عالی را شروع كرد. «رسائل»، «مكاسب» و «كفایة الاصول» در فقه و اصول را نزد آیات آقایان شیخ محمد تقی بهجت، شیخ مرتضی حائری (1406ق.)، سید رضا بهاءالدینی (1418ق.)، سید محمدباقر سلطانی طباطبایی (1418ق.)، شیخ عبدالجواد اصفهانی (1407ق.)، میرزا محمد مجاهدی تبریزی (1380ق.)، آقا سید رضا صدر (1415ق.) و شیخ عبدالرزاق قاینی(1414ق.)، «شرح تجرید و شوارق» در كلام و حكمت را در محضر آیت الله سید احمد خوانساری (1405ق.) و ... خواند و دوره سطح را به پایان رسانید.

پس از آن خود را برای استفاده از مباحث دوره خارج آماده كرد. آقای شب زنده دار سال‌ها به طور مرتب و منظم و مجدّانه در دروس خارج فقه و اصول آیات عظام آقایان حاج سید حسین بروجردی (1380ق.)، سید محمد محقق داماد(1388ق.)، شیخ محمد علی اراكی (1415ق.)، امام خمینی (1409ق.)، سید محمد رضا گلپایگانی (1414ق.)، شیخ عباسعلی شاهرودی (1383ق.) حاضر شد و همزمان در درس تفسیر استاد علاّمه سید محمد حسین طباطبایی (1402ق.) حضور یافت و ضمن مباحثه، تقریر برخی از دروس یاد شده را نگاشت واز آن پس در شمار فضلا و اساتید زبده حوزه قرار گرفت. آقای شب زنده دار، در سال‌هایی كه در حلقه دروس خارج شركت می‌كرد، به خاطر دریافت سریع مطالب، پشتكار و حافظه قوی، پیوسته از صحبت‌های پدرانه استادان بهره‌مند می‌گشت. [5]

در مدرسه خان جهرم و منصوریه شیراز كتاب‌هایی را كه خوانده بود، برای داوطلبان درس داد و از سالی كه به حوزه علمیه قم وارد شد، متون آموخته شده را تدریس كرد

تدریس
آیت الله حسین شب زنده دار

مرحوم آیت الله شب زنده دار در مدرسه خان جهرم و منصوریه شیراز كتاب‌هایی را كه خوانده بود، برای داوطلبان درس داد و از سالی كه به حوزه علمیه قم وارد شد، متون آموخته شده را تدریس كرد. بیشترِ تدریس او در قم طی چند دوره شامل مباحث فقهی و اصولی از «لمعتین»، «مكاسب»، «قوانین الاصول» و «اصول الفقه» برای طلاّب داوطلب در مساجد اعظم، امام حسن عسكری - علیه السلام -، مسجد نو و مدارس حقانی، رضویه، گلپایگانی و بحث تفسیر و اخلاق در مدرسه فیضیه و مسجد حضرت معصومه - علیها السلام - به صورت آزاد و عمومی بود.

وی در تدریس بیانی شیرین و شیوا داشت و برای تفهیم و انتقال درست مطالب به مخاطبان از الفاظ و قالب‌های ساده استفاده می‌نمود. از امثال و نمونه‌ها نیز بهره می‌گرفت و موقع پاسخ دادن به پرسش‌های درسی و حلّ مشكلات علمی، تحمّل به خرج می‌داد و با جوابی درخور، سۆال كننده را قانع می‌كرد.

آثار

آیت الله شب زنده دار در كنار تمام فعالیت‌ها، در عرصه نگارش هم آثار مفید و ارزنده‌ای به صورت تقریرات دروس خارج، شرح و حواشی بر برخی از تفاسیر و ادعیه و مقالات پربار در موضوعات گوناگون دینی نگاشته است كه به آنها اشاره می‌شود:

* تقریرات دروس خارج فقه و اصول امام خمینی
* حواشی بر تفاسیر مجمع البیان و المیزان
* شرح دعای مكارم الاخلاق
* مجموعه یادداشت‌های مدون شده پیرامون مسأله امامت
* مقالات متعدد در موضوعات اخبار غیبی و علوم دیگر قرآن، معاد و قیامت، آینده دنیا و... چاپ شده در مجله مكتب اسلام، مكتب تشیع، معارف جعفری و...[6]
* مقاله «خاطره هایی از ثمرات درختی پربار» پیرامون شخصیت عالم مجاهد آیت الله سید عبدالحسین لاری [7]
* سلسله درس‌های اخلاق كه در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی در حوزه علمیه قم ایراد و سپس به صورت جزوات درسی توسط سازمان تبلیغات اسلامی قم تكثیر و توزیع شده است.
* یادداشت‌هایی پیرامون شخصیت آیت الله سید ابراهیم حق شناس به نام «خاطره هایی از احوال استاد عزیزتر از جانم»

شاگردان

از میان انبوه شاگردان آیت الله شب زنده دار می‌توان به این افراد اشاره كرد: حجج اسلام حضرات آقایان علی اكبر هاشمی رفسنجانی، سید حسن طاهری خرّم آبادی، علی كریمی جهرمی، شیخ حسین كرمانی، سید جمال الدین دین پرور، محمدمهدی موحدی كرمانی، قربانعلی درّی نجف آبادی، شیخ محمدجعفر امامی، شیخ محمدرضا آشتیانی، محمدجواد فاضل، محمدمهدی شب زنده دار و ...

فرزندان

از این عالم بزرگوار 9 فرزند: 2 پسر و 7 دختر بجای مانده است. نخستین فرزند ایشان حجة الاسلام و المسلمین آقای شیخ محمدمهدی شب زنده دار از فضلا و مدرسان سطوح عالی و خارج حوزه و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و عضو فقهای شورای نگهبان می‌باشد.

رحلت

این عالم بزرگوار پس از چندی که در بیمارستان شهید بهشتی قم و سپس در بیمارستان مسیح دانشوری تهران بستری بود، جمعه شب، بیست و هفتم ماه رمضان المبارک سال 1435 قمری (برابر با 3 مرداد ماه 1393 هجری شمسی) دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار معبود شتافت.


پانوشت‌ها:

[1] دست‌نوشته‌های مرحوم آیت الله شب زنده دار، با تصرّف اندك.

[2] یادداشت‌های مرحوم آیت الله شب زنده دار و مصاحبه با استاد حاج شیخ محمدمهدی شب زنده دار.

[3] همان.

[4] كهف/45.

[5] یادداشت‌های آیت الله شیخ علی كریمی جهرمی و استاد حاج شیخ محمدمهدی شب زنده دار.

[6] مكتب اسلام، سال‌های 3/4/5/6/7 (44 ـ 1339ش).

[7] مجموعه مقالات كنگره بزرگداشت آیت الله سید عبدالحسین لاری، هیئت كنگره بنیاد معارف اسلامی، سال 1411ق.

مأخذ: گلشن ابرار - جلد ٨ (به نقل سایت فرهیختگان) - نوشته: حبیب الله سلمانی آرانی (با تصرف و خلاصه سازی)

تنظیم: محسن تهرانی - بخش حوزه علمیه تبیان