تبیان، دستیار زندگی
تعبیر به شاکر (در آیه 158 سوره مبارکه بقره) در مورد پروردگار تعبیر لطیفی است که از نهایت احترام خداوند به اعمال نیک انسانها حکایت می‌کند جایی که او در برابر اعمال بندگان شکرگزار باشد تکلیف آنها در برابر یکدیگر و در برابر خداوند معلوم است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خداوند در برابر عبادات بندگان، شاکر است


تعبیر به" شاکر" (در آیه 158 سوره مبارکه بقره) در مورد پروردگار تعبیر لطیفی است که از نهایت احترام خداوند به اعمال نیک انسان ها حکایت می‌کند جایی که او در برابر اعمال بندگان شکرگزار باشد تکلیف آنها در برابر یکدیگر و در برابر خداوند معلوم است.


صفا

إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللَّهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ (بقره ـ 158)

همانا صفا و مروه، از شعائر خداست. پس هر که حج خانه خدا و یا عمره به جای آورد، مانعی ندارد که بین صفا و مروه طواف کند. و (علاوه بر واجبات)، هر کس داوطلبانه کار خیری انجام دهد، همانا خداوند سپاسگزار داناست.

«شَعائِرِ» جمع «شعیرة» به نشانه‌هایی که برای اعمال خاصّی قرار می‌دهند، گفته می‌شود و «شَعائِرِ اللَّهِ» علامت‌هایی است که خدا برای عبادت قرار داده است. (تفسیر مجمع البیان)

صفا و مروه نام دو کوه در کنار مسجد الحرام است که با فاصله تقریبی 428 متر، روبروی یکدیگر قرار دارند و امروزه به صورت خیابانی سرپوشیده در آمده است.

زائران خانه خدا، وظیفه دارند هفت مرتبه فاصله میان این دو کوه را طی کنند. این کار یادآور خاطره ی هاجر، همسر فداکار حضرت ابراهیم است که برای پیدا کردن جرعه آبی برای کودک خود اسماعیل، هفت بار فاصله این دو کوه را با اضطراب و نگرانی و بدون داشتن هیچ گونه یاور و همدمی طی کرد.

پیش از ظهور اسلام و همچنین مقارن آن مشرکان و بت پرستان برای انجام مناسک حج به مکه می‌آمدند، و مراسم حج را که اصل آن از ابراهیم علیه السلام بود ولی با مقدار زیادی از خرافات و شرک آمیخته بودند انجام می‌دادند که از جمله وقوف به عرفات، قربانی، طواف، سعی صفا و مروه بود، البته این اعمال با وضع خاصی صورت می‌گرفت.

اسلام با اصلاح و تصفیه‌ای که در این برنامه به عمل آورد، اصل این عبادت بزرگ و مراسم صحیح و خالص از شرک آن را امضا نمود و بر روی خرافات خط بطلان کشید.

از جمله اعمال و مناسکی که انجام می‌شد،" سعی" یعنی حرکت میان دو کوه معروف صفا و مروه بود. (تفسیر نمونه ، ج1)

در عصر جاهلیّت، مشرکان در بالای کوه صفا، بتی بنام «اساف» و بر کوه مروه، بت دیگری بنام «نائله» نصب کرده بودند و به هنگام سعی، آن دو بت را به عنوان تبرّک، با دست مسح می‌کردند. مسلمانان به همین جهت از سعی میان صفا و مروه کراهت داشته و فکر می‌کردند با توجّه به سابقه قرار داشتن بت بر بالای دو کوه، نباید سعی کنند. آیه فوق نازل شد که صفا و مروه از شعائر الهی است و اگر مردم نادان آنها را آلوده کرده‌اند، دلیل بر این نیست که مسلمانان آن را رها کنند. (تفسیر تبیان، ج 1، ص 44)

کسانی که سعی صفا و مروه را با تمام زحمتی که دارد انجام دهند و بر خلاف میل باطنی که از اعمال اعراب جاهلیت سرچشمه می‌گیرد، حج خود را با آن تکمیل نمایند خداوند پاداش لازم به آنها خواهد داد

حج و عمره، گاهی در کنار هم، مانند اذان و اقامه بجا آورده می‌شوند، و گاهی اعمال عمره، جداگانه و به تنهایی انجام می‌شود.

در عمره پنج عمل واجب است:

1 احرام. 2 طواف. 3 نماز طواف. 4 سعی بین صفا و مروه. 5 کوتاه کردن مو یا ناخن. حج علاوه بر اینها، چند عمل دیگر دارد که در جای خود بدان اشاره شده است. به هر حال سعی بین صفا و مروه، هم در عمره مطرح است و هم در حج.

دیدن صفا و مروه، حضور در صحنه تاریخ است تا اینکه تصدیق به جای تصور، و عینیّت به جای ذهنیّت قرار گیرد. در صفا و مروه، کلاس خداشناسی است که چگونه اراده او این همه انسان را با آن همه اختلاف، در یک لباس و یک جهت جمع می‌کند. کلاس پیامبر شناسی است که چگونه ابراهیم، آن پیامبر الهی، برای انجام فرمان خداوند، زن و فرزند خویش را در آن بیابان تنها گذاشت و کلاس انسان‌شناسی است که می‌آموزد چگونه انسان می‌تواند در لحظاتی اعمالی را انجام دهد که تا ابد آثار آن باقی بماند.

سعی صفا و مروه، یاد می‌دهد اگر همه با هم حرکت کنیم، روح الهی را در جامعه خود می‌بینیم. سعی صفا و مروه، یاد می‌دهد که باید تکبّر را به دور انداخته و همراه دیگران حرکت کنیم. سعی صفا و مروه، به ما می‌آموزد که در راه احیای نام خداوند، زن و کودک هم سهم دارند.

در آیات قبل، سخن از بلا و آزمایش بود، در این آیه نمونه‌ای از آزمایش هاجر، کودک، پدر او و سایر مسلمانان مطرح است. اثر کار خدایی و اخلاص تا آنجا پیش می‌رود که همه ی انبیاء و اولیاء، موظّف می‌شوند به تقلید از هاجر همسر ابراهیم و با قیافه‌ای مضطرب و هروله‌کنان همچون او، این مسافت را هفت بار طی کنند و این فرمان، تشکر خداوند از رنج های حضرت هاجر است. «فَإِنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَلِیمٌ» با اینکه سعی صفا و مروه واجب است، لکن می‌فرماید: «فَلا جُناحَ عَلَیْهِ»، این لحن بخاطر همان نگرانی از وضع پیشین است که جایگاه بت و محلّ عبور مشرکان بود.

ایمان

طواف، به معنای گردش دائره‌ای نیست، بلکه به هر حرکتی که انسان دوباره به جایگاه اوّلیّه برگردد، خواه به صورت دوری باشد یا طولی، طواف گفته می‌شود.

لذا کلمه طواف، هم در مورد طوافِ دور کعبه که حرکت دایره‌ای است گفته شده «وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ» (حج، 29) و هم درباره حرکت طولی بین صفا و مروه آمده است.

نکته قابل توجه در آیه ، اعمال جاهلان نباید مانع کار مثبت گردد

این آیه با توجه به شرایط خاص روانی نخست به مسلمانان خبر می‌دهد که" صفا و مروه از شعائر و نشانه‌های خدا است" (إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ).

و از این مقدمه چنین نتیجه گیری می‌کند:" کسی که حج خانه خدا یا عمره را به جا آورد ، گناهی بر او نیست که به این دو طواف کند." (فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما).

هرگز نباید اعمال بی‌رویه مشرکان که این شعائر الهی را با بت ها آلوده کرده بودند از اهمیت این دو مکان مقدس بکاهد.

و در پایان آیه می‌فرماید:" کسانی که کار نیک به عنوان اطاعت خدا انجام دهند خداوند شاکر و علیم است" (وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللَّهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ).

در برابر اطاعت و انجام کار نیک به وسیله پاداش نیک از اعمال بندگان تشکر می‌کند، و از نیت های آنها به خوبی آگاه است، می‌داند چه کسانی به بت ها علاقمندند و چه کسانی از آن بیزار.

در صفا و مروه، کلاس خداشناسی است که چگونه اراده او این همه انسان را با آن همه اختلاف، در یک لباس و یک جهت جمع می‌کند

ضمناً باید توجه داشت که تعبیر به" شاکر" در مورد پروردگار تعبیر لطیفی است که از نهایت احترام خداوند به اعمال نیک انسان ها حکایت می‌کند جایی که او در برابر اعمال بندگان شکرگزار باشد تکلیف آنها در برابر یکدیگر و در برابر خداوند معلوم است.

تطوع چیست؟

" تطوع" در لغت به معنی قبول طاعت و پذیرفتن دستور است، و در عرف فقها، معمولاً به اعمال مستحبّ گفته می‌شود، روی همین جهت غالب مفسران این جمله را اشاره به انجام حج و عمره و یا طواف مستحبی و یا هر نوع عمل نیک مستحبّ دانسته‌اند، یعنی هر کس عمل نیکی انجام دهد و فرمان خدا را در مورد آن امتثال کند خداوند از کار او آگاه و در برابر آن پاداش لازم خواهد داد.

ولی احتمال می‌رود که این جمله تکمیل و تأکید جمله‌های قبل باشد و منظور از" تطوع" پذیرفتن طاعت در آنجا که بر انسان مشکل است می‌باشد.

بنابراین معنی جمله چنین می‌شود : کسانی که سعی صفا و مروه را با تمام زحمتی که دارد انجام دهند و بر خلاف میل باطنی که از اعمال اعراب جاهلیت سرچشمه می‌گیرد، حج خود را با آن تکمیل نمایند خداوند پاداش لازم به آنها خواهد داد.

آمنه اسفندیاری

بخش قرآن تبیان


منابع:

تفسیر نور ج 1

تفسیر نمونه ج 1

تفسیر تبیان، ج 1

تفسیر مجمع البیان

مطالب مرتبط:

 حج در قرآن و روایات 

پاسخ به چند سوال از احکام حج

 آداب و احكام حج تمتع