نام نويسنده ذكر نشده است تجليل از بانوي بزرگوار اصفهاني و ارايه شخصيت عرفاني و فقهي و فلسفي برجسته يك زن در كشور ما، كاري سودمند و در جهت احياء ارزشهاي اسلامي در زنان، به نظر ميرسد.حضرت آيتاللّه خامنهاي
بانوي مجتهده سيده نصرت امين
نسل آگاه و جوياي كمال، در اين روزگار بيش از هر چيز به داشتن و شناختن اسوهها و نمونههاي ارزشمند تعهد و تقوا محتاج است. شخصيتهاي نوراني و برجستهاي كه مشعل فروزان هدايت و وارستگي را هميشه، روشن نگاه داشتهاند و ناجي انسانها از گمراهي و حيرت بودهاند. اينان بيهيچ توقع و چشمداشتي، طالبان طريق حق و كمال را به سراي سعادت، رهنمون بودهاند.بانوي مجتهده سيده نصرت امين كه سراسر عمر پر بركتش را صرف تعليم و تعلم معارف اسلامي كرد، نمونه منحصر به فرد يك اسوه و راهنمايي ارزنده براي نسل امروز، خصوصا دختران و بانوان كشور ماست. بانو امين تأليفات گران قدري در رشتههاي تفسير قرآن، حديث، حكمت، فقه، اصول و اخلاق از خود به يادگار گذاشته است. و از طريق حوزه علميه خواهران و دبيرستان دخترانه پايهگذار حركت علمي و معنوي زنان در عصر خود شد. شخصيت علمي و تقوايي اين عالم رباني خود حجتي است بر اينكه زنان متعهد جامعه اسلامي ميتوانند با طي مدارج عالي علم و معرفت، منشأ خدمات عظيم و ارزشمند علمي و فرهنگي قرار گيرند و در عرصه تربيت و تعليم جامعه نيز پيشتاز باشند.همزمان با نهمين سالگرد رحلت اين بانوي عظيمالشأن «كنگره بزرگداشت بانوي مجتهده امين» به همت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و شاگردان و دوستداران ايشان، در اصفهان برگزار شده است. مجله پيام زن به همين مناسبت و در جهت انجام وظيفه خود نسبت به معرفي شخصيتهاي عاليقدر زنان كشور، اقدام به درج گوشههايي از زندگي پربار و دستاوردهاي علمي اين بانوي بزرگوار و گزارشي از كنگره فوق مينمايد.از معاونت محترم فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي كه در تهيه مطالب مربوط به بانو امين و گزارش كنگره با مجله پيام زن همكاري نمودند تشكر ميشود.
نگاهي گذرا، به يك زندگي پربار
حاجيه خانم سيده نصرت بيگم امين (معروف به بانوي ايراني) در سال 1265 هجري شمسي دراصفهان متولد شد. پدر ايشان حاج سيد محمد علي امين التجار اصفهاني فردي مؤمن و سخاوتمند بود و مادر، بانويي بسيار شريف، متعبد و خيرخواه.خداوند پس از سه فرزند پسر، اين دختر را به ايشان عطا ميدارد. مادر، با روشن بيني در چهار سالگي فرزند را براي آموزش قرآن و فراگيري خواندن و نوشتن به مكتب ميفرستد، در حالي كه فضاي حاكم بر آن ايام به گونهاي بود كه كمتر خانوادهاي به خود اجازه ميداد دختري را براي كسب دانش به مكتب يا مدرسه بفرستد و چه بسيار والديني كه آموزش و آشنايي با خط و نوشتن را براي دختران خود جايز نميدانستند.به اين ترتيب بانو امين به تحصيل ادامه ميدهد تا اين كه در 15 سالگي با پسر عموي خود حاج ميرزا ملقب به معين التجار كه از بازرگانان سرشناس و معتبر اصفهان بود ازدواج ميكند و به خانهداري و تربيت فرزندان مشغول ميشود. اما اين امر نيز نميتواند مانع ادامه تحصيل و عشق به مطالعه و تحقيق ايشان در معارف اسلامي شود بانو امين صاحب 8 فرزند شد كه 7 تن از آنها در زمان حيات ايشان به مرگي زودرس درگذشتند و فقط يك فرزند پسر برايشان باقي ماند و خود، اين واقعه را ابتلاء و آزمايش حقتعالي تعبير ميكرد.اين بانوي فاضله با پشتكار و تلاشي بينظير به تحصيل صرف، نحو، بلاغت، تفسير، علم، حديث، فقه، اصول، فلسفه و عرفان ميپردازد و با وجود مشكلات متعددي كه در فضاي حاكم بر آن ايام براي زنان در امر تحصيل وجود داشت، طلبگي و تحصيل خود را در سطوح عاليه نيز ادامه ميدهد تا اين كه در چهل سالگي مرتبت و تسلط علمي ايشان مورد تأييد علما و مراجع تقليد وقت قرار ميگيرد و به دريافت درجه اجتهاد و روايت نايل ميشود.بانو امين از چهل سالگي تا پايان عمر با تأليف كتب، تدريس، پاسخگويي به پرسشهايي ديني مردم و ارشاد دختران و زنان ميپردازد.آثار ايشان عبارت است از:1ـ اربعين الهاشميه (به زبان عربي)2ـ جامع الشتات (به زبان عربي)3ـ معاد يا آخرين سير بشر4ـ النفحات الرحمانيه في الواردات القلبيه (به زبان عربي)5ـ اخلاق (ترجمه كتاب ابنمسكويه)6ـ مخزن العرفان (تفسير قرآن در 15 جلد)7ـ روش خوشبختي و توصيه به خواهران ايماني8ـ مخزن اللئالي در مناقب مولي الموالي اميرالمؤمنين علي عليهالسلام9ـ سير و سلوك در روش اولياء و طريق سير سعداءحجتالاسلام و المسلمين سيده نصرت بيگم امين در سال 1344 با سرمايه خود مكتبي به نام فاطمه سلام اللّه عليها و نيز دبيرستاني دخترانه تأسيس ميكند و به اين ترتيب براي بسياري از دختراني كه به واسطه جو حاكم بر آن ايام و با توجه به كشف حجاب و اين كه دبيران مرد در دبيرستانهاي دخترانه تدريس ميكردند، از نعمت تحصيل منع شده بودند، زمينه ادامه تحصيل را فراهم ميآورد.ايشان همچنين در كانون تبليغات و تعليمات ديني بانوان اصفهان به تدريس معارف و تفسير قرآن و پاسخگويي به سؤالات ميپردازد و تا پايان عمر پربركت خود به تعليم و كوشش در جهت رشد علمي و معنوي دختران و زنان اهتمام ميورزد.اين حكيم الهي كه نسبت ايشان با سي واسطه به حضرت علي عليهالسلام ميرسد، پس از يك عمر خدمت خالصانه در سن 97 سالگي در بيست و سوم خرداد ماه 1362 هجري خورشيدي به جوار رحمت الهي شتافت و مزارش در اصفهان زيارتگاه اهل علم و تقواست.
مراحل تحصيل و مراتب علمي
در روزگاري كه در زمينه تحصيل علوم و معارف ديني، بالاتر از سطح روخواني قرآن كريم، كمتر مجال و امكاني براي دختران وجود داشت و ممانعتهاي شديدي در فرستادن دختران به مكاتب و مدارس به چشم ميخورد، بانو امين به وسيله مادرش كه بانويي متعبد و متدين بود، از چهار سالگي به مكتب فرستاده ميشود و با كلمات قرآن و خواندن و نوشتن آشنا ميشود. به گفته ايشان خانم معلم «پيرزني است با چوب بلند تنبيه، و فضاي مكتب، همان فضاي رعبآور مكتبخانههاي قديم» و او در اين محيط تحصيل را آغاز ميكند و از خاطرات آن روزها چنين نقل ميكند:«در 7 ـ 6 سالگي كه به مكتب ميرفتم، معلم هميشه به مادرم ميگفت: دخترتان گوشت نپز است كه نميپزد. تدريس به او بيفايده است و در نهايت چيزي نخواهد شد. بيهوده او را به مدرسه نياوريد!»به اين صورت بانو امين تحصيل را آغاز ميكند تا حدود يازده سالگي كه به تحصيل زبان عربي ميپردازد. ايشان از خاطرات زمان كودكياش چنين ميگويد: «درست به ياد دارم در اوقاتي كه با بچههاي هم سن خود بودم، مثل آنها تفريح و گردش نميكردم، بلكه بيشتر مشتاق بودم تنها باشم تا بتوانم فكر كنم، زيرا گمشدهاي در وجود خود احساس ميكردم. حتي اگر در مجالس عمومي ميرفتم، باز در حال تفكر بودم، و در مقام اين كه پا از جاده شريعت بيرون نگذارم.» هنگامي كه بيست ساله ميشود به سبب شوقي كه به كسب دانش داشته است به تحصيل فقه و اصول و تفسير و علم حديث ميپردازد. خود ايشان در اين مقوله ميگويد: «همواره لطف پروردگار بدرقه راهم بود و حين تحصيل گاهي حالات خوش و نوراني نصيبم ميشد.»در همين ايام به حكمت و فلسفه روي ميآورد و ديري نميگذرد كه ذوق عرفاني در او پديد ميآيد و به كشف و شهود مطالب عارفانه شايق ميشود و طي مراحل و منازل سير الي اللّه ميكند.بانو امين براي مصونيت از تعرض آلودگي جو بيحيا و بيحجابي پهلوي، همه اين دروس را در خانه تعليم ميگيرد. در وادي علم و معرفت معضل بسيار بود، اما روح تشنه او نيز در جست و جوي محبوبي بود كه سالها سراغ از او ميجست و خود ميگفت: «هيچ بدبختي بالاتر از اين نيست كه آدمي از محبوبش دور باشد.» و اين بانوي عارف به نفحات رحماني، در راه كسب علم با حديث استقامت ميورزند و خود نقل ميكند كه وقتي به مطالعه مشغول ميشد، بارها نزديكان و خويشاوندان او را ملامت ميكردند كه آن چه ميكني جز بطالت و كسالت نيست و او تمامي اينها را براي رضاي دوست تحمل ميكرد و با وجود فضاي حاكم بر جامعه و ملامتهاي اطرافيان، مؤمنانه به راه خود ادامه ميداد و چنين بود كه درهاي حكمت به رويش گشوده شد.در مورد آموختن علوم و كسب معارف، اين بانوي فاضله چنين اظهار ميدارد: «در نوشتههايم كمتر از امور خارجي كمك گرفتهام. نميگويم كه از غيب خبر دارم، اما اغلب معنويات و معارف را از استاد فرا نگرفتهام و غالب نوشتههايم با ارشاد و كمك «او» بوده است.»جديت اين حكيم الهي در امر تحصيل به حدي بود كه ميگفت: «هيچ چيز نميتواند كلاس درس را تعطيل كند، حتي مرگ فرزند.» يكي از اساتيد بانو امين، مرحوم آيتاللّه حاج مير سيد علي نجفآبادي نقل كرده است: «روزي شنيدم فرزند ايشان فوت شده است. فكر كردم خانم ديگر درس را تعطيل خواهد كرد؛ ولي بر عكس دو روز بعد كسي را به سراغم فرستاد كه براي تدريس به منزل ايشان بروم و من از اين علاقه ايشان به درس و
تحصيل، سخت تعجب كردم.»
به اين ترتيب او بيشتر علوم را در خانه و نزد علامه فقيه آيتاللّه سيد محمد علي نجفآبادي و شيخ مرتضي مظاهري فرا گرفت، تا اين كه تحصيل و تحقيق ايشان در سن چهل سالگي به حدي ميرسد كه بعضي از علما و مراجع تقليد از جمله مرحوم آيتاللّه العظمي محمدكاظم شيرازي، آيتاللّه العظمي عبدالكريم حائري و آيتاللّه ابراهيم حسيني شيرازي اصطهباناتي، البته پس از امتحان و طرح پرسشهاي بسيار و دريافت جوابيههاي مكفي و مطمئن، به ايشان اجازه اجتهاد و استنباط احكام شرع ميدهند. خانم امين همچنين از آيتاللّه محمدرضا نجفي اصفهاني، حجتالاسلام والمسلمين مظاهري نجفي اصفهاني اجازه روايت دريافت ميدارد و به آيتاللّه العظمي مرعشي نجفي و حجتالاسلام والمسلمين زهير الحسون نيز اجازه روايت ميدهد.آيتاللّه آقا سيدمحمد علي نجفآبادي از اساتيد برجسته بانوامين كه ايشان فقه و اصول و حكمت را نزدشان خوانده بود، گفتهاند: «حكمت را داييام به من درس داد و يكي نيست كه من به او درس بدهم. من ميخواهم به اين خانم درس بدهم كه از من يادگاري باقي مانده باشد.»زماني كه بانو امين اولين كتاب خود را به نام «اربعين هاشميه» نوشت و اين كتاب به حوزه علميه نجف رسيد و علما از آن استقبال كردند، آيتاللّه آقا سيدمحمد علي نجفآبادي در تكميل تشويقهاي علما گفتند: «بانوامين هر چه در اين كتاب نوشتهاند، از تراوشات فكري خودشان بوده است و ربطي به تعليمات من ندارد.» بعد از نگارش همين كتاب بود كه علما در صدد برآمدند تا از ايشان امتحان اجتهاد بگيرند و براي اولين بار خانم امين در مقام تنها بانوي مجتهده عصر خود قرار گرفت و علما و افراد زيادي از كشورهاي اسلامي براي ملاقات و گفتگو با ايشان به نزدشان آمدند. علماي معاصر از جمله آيتاللّه العظمي مرعشي نجفي، علامه طباطبايي، استاد محمدتقي جعفري و اساتيد حوزه و دانشگاه نيز با ايشان ملاقات و گفت و شنودهايي داشتهاند.بانوي عالمه امين، عاشق تحصيل بود و تحصيل بخشي از برنامه روزانه ايشان بود كه به عنوان وظيفه به آن مينگريست. و در زمانهاي كه هنوز در بسياري محافل و مجالس بحث سر اين بود كه ايا اصولاً زن، انساني در رتبه مرد است و آيا جامه كمال تنها برازنده قامت مرد است يا زن را نيز نصيبي از كمال هست؟ مرتبت و موفقيت علمي و عرفاني ايشان بدانجا رسيد كه اكابر و اعاظمي از علما و عرفا، حضور در محضر ايشان را مايه فيض ميدانستند. اين بانوي عالم رباني سالهاي متمادي در راه تحصيل علم و مقامات معنوي زحمتها كشيد و عملاً به جهان اعلام كرد كه زن حتي در محيط اجتماعي نامساعد و با وجود موانع و مشكلات، با رعايت كمال تقوا ميتواند به تحصيل علم ادامه دهد و مقام شامخي را هم احراز كند و راه را براي ديگران نيز هموار سازد.