آموزه ها و الگوهاى حضرت فاطمه (س)
1-
آموزهها و سيره عبادى و خداترسى فاطمه زهرا (سلامالله عليها)
عبادت
حضرت فاطمه زهرا يك عبادت خشك و بى روح نبود، بلكه حضرت فاطمه چون عالمه و محدثه
بود، عبادت او توأم با خشوع و خلوص بود كه اينگونه عبادت سازنده و باعث تكامل روح
است.
قرآن
كريم از عبادت همراه با خشوع ستايش ميكند و ميفرمايد: «قد افلح المومنون الذين
هم فيصلاتهم خاشعون»2
عبادت
همراه با خشوع كه با حضور قلب در پيشگاه خداست ستايش دارد نه عبادت با خضوع كه با
اعضا و جوارح انجام ميگيرد و از هر فردى ساخته است.
لذا
آنچه اهميت دارد كيفيت و روح عبادت است و حضرت فاطمه زهرا (ع) وقتى در محراب عبادت
قرار ميگرفت دگرگون ميشد و خشيت الهى سراسر وجودش را فرا ميگرفت، ستونهاى بدنش
به لرزه در ميآمد و اشكهاى سوزانش جارى ميشد. او با تمام وجود در محضر خدا قرار
ميگرفت.3
سيره
و شيوه خداترسى حضرت فاطمه زهرا در سه بخش قابل توجه است:
الف:
در رابطه با رعايت حق زوجيت كه ميكوشيد به گونهاى عمل كند كه شوهر از او راضى
باشد و حق او ادا شده باشد. آن حضرت به اندازهاى حساب شده عمل ميكرد كه تمام
نارساييهاى طبيعى خانه را بتوان تحمل كرد و هيچگاه به روى حضرت على نياورد و هيچگاه
از او تقاضا و خواهشى نكرد كه مبادا بر حسب اسباب و علل طبيعى و عادى، حضرت على
تهيدست باشد و خجالت بكشد.
اينگونه
برخورد نشانه رعايت حريم حق زوجيت بوده و نشان ميدهد كه آن حضرت تا چه اندازه آن
را مراعات ميكرده است و با اين كه دردانه رسالت بود هيچگاه در زندگى مشترك در
برابر حضرت على خود را مطرح نكرد و به حساب نياورد.
ب:
عبادت و نماز و دعا ، علائق شديد آن حضرت بود. بهترين دليل بر عشق عبادى وى اين
است كه با اينكه تمام كارهاى خانه را به حكم تقسيم رسولالله تقبل نموده بود و
بايد گندم را با آسياب دستى آرد كرده و طبخ نمايد و... كه طبعاً از كثرت كار، خسته
و ناتوان ميگرديد و شب را بايد استراحت ميكرد، اما فرزندش امام حسن ميفرمايد:
مادرم از سحر تا سپيده صبح، پيوسته ركوع و سجود به جا ميآورد و ميشنيدم كه
مؤمنين و مؤمناى را دعا ميكرد و آنها را نام ميبرد.
ج:
سيره حضرت زهرا درباره حجاب و حريم بسيار حساس بود. آن حضرت در رعايت فرمان الهى
در رابطه با حجاب و فاصله نامحرم بينظير بود. چنان به اين موضوع پايبند بود كه
هنگام بيمارى و در بستر شهادت، يكى از غصههاى او اين بود كه پس از ارتحال، مبادا
بدن او را به گونهاى حمل كنند كه نامحرم حجم آن را ببيند.4
همچنين
ايشان در شبهاى مبارك قدر نه تنها خود تا به صبح، شبزندهدار بود بلكه آنچنان
اهميت براى اين شب قائل بود كه كودكان خردسال خويش را از قبل آماده ميكرد تا در
شب قدر تا صبح بيدار باشند و به تهجد و عبادت بپردازند و از فيوض الهى در اين شب
كمال بهره را ببرند و سعادت خويش را تأمين كنند.
روش
حضرت فاطمه اين بود كه كسى از اهل خانه در شب قدر به خواب نرود. آنان را روز قبل
به كم غذا خوردن و استراحت لازم وا ميداشت تا بتوانند شب قدر، شب زندهدارى كنند.
آن حضرت ميفرمود: محروم آن كسى است كه از خير و فيوض شب قدر محروم باشد.5
حديث
شريف فوق سيره و شيوه زندگى حضرت را بيان ميكند كه همواره سعى ميكرد تا از روز
قبل، فرزندان و اهل خانه را آماده كند تا بتوانند در شب قدر بيدار بمانند. اين يك
نمونه از اهميت دادن حضرت به دستورهاى دينى در تربيت فرزندان است. البته نمونه
بسيار روشن و بارز آن كه حتى سعى دارد كودكان نابالغ را در شب قدر بيدار نگه دارد
همان امرى است كه اكثر مردم حتى درباره نوجوانان و جوانان از آن غافل هستند.
امام
حسن مجتبى عليهالسلام در مورد نحوه عبادت مادر برزرگوارشان ميفرمايند: «ما كان
فيالدنيا اجحد من فاطمه، كانت تقوم حبى تتورم قدماها.»6
حضرت
زهرا در عبادت خداوند عابدترين مردم بود. او آنقدر برپا ميايستاد تا پاهايش ورم
ميكرد.
حضرت
فاطمه زهرا در اين دنيا كم زيست اما لحظه به لحظه عمر پر بركت ايشان در متن و بطن
مكتب وحى بود. آن حضرت شب و روز با پدر بزرگوارشان و سپس چند سالى نيز با امير
مومنان بود كه ايشان نيز آيينه تمام نماى وحى و قرآن بودند. در واقع تمام ارزشها،
فضيلتها، حماسهها، انديشهها و شخصيت پيامبر در وجود مبارك حضرت زهرا(س) متبلور
گشت و به سان چشمهاى كه به دريا متصل شود خود دريايى بيپايان شد. اين گونه بود
كه آن حضرت در طول عمر شريف و بابركت خود راه بسيارى را پيمود، به همين روى آن
حضرت تنها الگو و اسوه زنان نيست بلكه اسوه همه مردان و زنان جهان در هر عصر و نسل
و هر دينى و مرامى به شمار ميآيد. زيرا عناصر شخصيت ايشان در واقع عناصر اسلام و
انسان كامل واقعى است. تمام مردان و زنان مسلمان وغير مسلمان جهان نيز ميتوانند
ابعاد ارزشى، اخلاقى و حماسى آن حضرت را با توجه به شرايط و مقتضيات روز، در زندگى
خود پياده كنند و در مسير فضيلت، علم و كمال پيش روند.
2-
آموزهها و سيره اخلاقى و رفتارى حضرت فاطمه زهرا (س)
الف:
آموزههاى اخلاقى و رفتارى ايشان براى جوانان
حضرت
فاطمه زهرا (عليهاالسلام) جوانى نيكومرام، پرعاطفه، متين، خردمند، با ايمانى
كامل و بانويى است كه همه جوانى خود را در راه اسلام، مسلمين، اهداف و رسالت و
دفاع از ولايت و رهبرى مصروف داشت.
آن
حضرت جوانى مستعد، بانشاط در عبادت، كدبانويى در خانهدارى، مهذب، و خودساخته در
اخلاق، موفق در خانهدارى و تربيت فرزند، خوشبيان، شجاع و حاضر در صحنههاى سياسى
و نظامى صدر اسلام، داراى جاذبه فوقالعاده در برابر مؤمنين و دافعهاى شديد در
برابر منافقين و مشركين بود.
حضرت
فاطمه (عليهاالسلام) كه در ارتباط با خدا و در ارتباط با مردم و خانواده موفقترين
و پيروزمندترين انسانهاست در عمرى كوتاه توفيق هجرت، جهاد، تربيت چهار فرزند
نمونه و به يادگار گذاشتن صحيفه فاطميه را داشت. جوانان امروز ما چه دختر و چه پسر
بايد با كسب بصيرت مكتبى، تقويت خردمندى و زندهنگه داشتن احساسات و عواطف دينى در
ابعاد ارزشى علمى و اخلاقى، سياسى و اجتماعى، مطالعه، حركت، رشد و تكامل داشته
باشند و اين را يقين بدانند كه امروز هم در پرتو روح مقدس حضرت فاطمه زهرا ميتوان
در مسير بندگى و سازندگى به برترين مدارج كمال و معنويت نايل آمد و در حد خود،
انسان كامل شد!
ب:
آموزههاى اخلاقى و رفتارى حضرت زهرا براى زنان و دختران
شخصيت
و مكتب حضرت زهرا الهامگر يك انديشه سازنده براى انسانهاست. اين انديشه متعالى و
سازنده انسان را به سوى رشد و تعالى و شكوفايى ارزشها و قواى انسانى فرا ميخواند
تا وى براى اسلام و جامعه، فردى مفيد و ارزشمند باشد.
مكتب
فاطمه به دختران و زنان ما ميآموزد كه مسئوليت شناس و مسئوليت پذير باشند و بدين
نكته اساسى در زندگى خود توجه كنندكه هر كسى بايد در روز قيامت، پاسخگوى اعمال و
استعدادهاى خود باشد.
حيات
فاطمه به همه ميآموزد كه تنها در مسير خدا گام بردارند. براى او زندگى كنند، لحظهاى
از عمر و استعداد خود را در بطالت و بيهودگى صرف نكنند، براى زندگى و لحظات خويش
برنامهريزى داشته باشند و لحظهاى از مجاهدت در راه خدا و خدمت به مردم فروگذار
ننمايند.
فاطمه
به همه ميآموزد چگونه از يك زندگى طيبه و حيات پربار انسانى برخوردار گردند؛ راه
قرب به خدا و تكامل انسانى را بپيمايند و جز در راه و فداكارى براى اسلام گام
برندارند.
حضرت
فاطمه زهرا يك الگوى سنتشكن است؛ سنتهايى كه به طور غلط در جامعه شايع شده و
مردم را اسير و گرفتار خود كرده است. او تجربه به عملى پيامبر بود و رسول خدا در
وجود او همه سنتها اصول و برنامههاى اسلامى را درباره زنان پياده كرد.
پيامبر
توسط او نشان داد كه والدين چگونه دختران خود را بپذيرند و دوست بدارند و در آن
هنگام كه دختران خود را زنده به گور ميكردند او دست دخترش را ميبوسيد پيامبر از
طريق او نشان داد كه زن در جهان بيني اسلام از چه دريچهاى بايد نگريسته شود.
پيامبر از طريق فاطمه نشان داد كه بيپسر، ابتر نيست، او حتى ميتواند خير كثير
باشد. او الگوى سنت شكن حتى درباره ازدواج بود در آن عصر، بزرگزادگان جز با
بزرگزادگان و ثروتمندان ازدواج نميكردند اما او اين سنت را شكست و با حضرت على كه
از لحاظ مالى انسان توانگرى نبود و حتى خرج عروسى را از محل فروش زره تهيه كرده
بود ازدواج كرد.8
ج:
آموزههاى اخلاقى و رفتارى ايشان در امر ازدواج
برخى
از آموزههاى اخلاقى و رفتارى اين ازدواج مقدس عبارتند از:
1-
يكى از اصول اساسى و رازهاى موفقيت ازدواج، كفويت و همتا بودن دختر و پسر باهم
است، زيرا تنها در صورت همتا و همشأن بودن دو زوج است كه درك متقابل آنان از
يكديگر را امكان پذير ميكند.
2-
پيامبر گرامى بدون رضايت دخترش به خواستگار پاسخ مثبت نداد و در واقع انتخاب شوهر
را به دخترش تحميل نكرد.
3-
معيار گزينش داماد در نظر رسول مكرم اسلام (ص) ايمان و تقوا و معنويت بود، نه ثروت
مقام و شهرت.
4-
دختر نيز تسليم امر پدر بود و چو رضايت پدر برگوارش با اين ازدواج را از چهره
مباركش تشخيص داد و خودش هم با ازدواج با حضرت على (ع) راضى بود، در كمال عفت و
حيا سر به زير افكند و با سكوت خود رضايتش را اعلام كرد.
5-
ميزان مهريه، اندك و متناسب با شرايط مالى داماد بود.
6-
كمى مهريه آن هم براى دختر رهبر جهان اسلام و پيامبر بزرگ آسمانى و براى تنها دختر
عزيز و دلبند او امرى مهم، در خور توجه دقت و درس آموزى است چرا كه اگر سعادت و
خوشبختى در مهريه زياد بود، هيچكس بيش از پيامبر نسبت به سعادت دخترش علاقمند
نبود.
7-
پدر عروس از تحميل هر گونه مخارج اضافى بر داماد پرهيز داشت.
8-
در تهيه جهيزيه به ضروريترين و ابتداييترين وسائل زندگى در آن عصر بنده شد و منش
پيامبر بر ساده زيستى استوار بود.
3-
آموزهها و سيره سياسي- اجتماعى حضرت فاطمه زهرا
حضرت
فاطمه زهرا مواضع اجتماعى و سياسى بنيادى و مهمى را اتخاذ فرمود كه اين مواضع
كاملاً جدى و ايجابى بود، نه سلبى و بيطرفانه.
چنان
كه ميدانيم ولايت مدارى حضرت فاطمه زهرا(س) و دفاع از حضرت علي(ع) به عنوان امرى
شخصى فردى نبود بلكه در واقع مسأله امت و اصل اسلام بود و به همين دليل، حركت
فاطمه زهرا(س) در اين رابطه حركتى در راستاى حمايت از امت اسلامى و رسالت مكتبى به
شمار ميآيد.
موضع
آن حضرت درباره فدك نيز صرفاً يك مسأله مالى و دنياى نبود بلكه موضعى به عنوان
احياى حق و حقيقت تلقى ميشود. ساير حكومتها و مواضع حضرت فاطمه زهرا
(عليهااسلام) نيز همه از همين منظر قابل ادراك است. بلكه اساساً بايد اذعان داشت
كه تمامى حركات و سكنات، گفتار و كردار، فرياد و سكوت، گريه و ناله اعتراض و
انتقاد، موافقت و مخالفت، دعا و نفرين و موضعگيريهاى آن حضرت، برخاسته از متن
اسلام و حمايت از دين خدا و امت اسلامى بود.
بنابراين
يك زن مسلمان با تأسى به سخن و سيره حضرت فاطمه زهرا (سلاما... عليها) بايد در
صحنههاى اجتماعى و سياسى براى دفاع از حريم حق و حقيقت شركت كند.
شركت
زنان در مسئوليتهاى عمومى، نه تنها از نظر اسلام ممنوع نميباشد بلكه در بسيارى
از موارد واجب و لازم هم بوده و تكليفى الهى به حساب ميآيد و اگر از حضرت فاطمه
زهرا(س) نقل شده كه فضيلت زن مسلمان اين است كه نه او مرد نامحرم را ببيند و نه
مرد نامحرم او را ببيند هرگز به معناى انزوا و گوشهنشينى زن مسلمان نيست بلكه يا
منظور اين است كه زن در فعاليتهاى اجتماعى بايد آن چنان مقررات اسلامى را رعايت
كند كه موجب نگاه حرام نامحرمان نشود و خود نيز از نگاه حرام به نامحرم بدور باشد،
يا به آن معناست كه در مديريت امور بانوان، خود زنان بايد آن را عهدهدار باشند تا
نيازى به تماس با مرد نامحرم نباشد.
در
هر صورت ديدگاه حضرت زهرا هيچگاه انزواى زن مسلمان و خانهنشينى او نيست. چگونه
ممكن است حضرت فاطمه زهرا كه الگو و اسوه براى همه مسلمانان است خود در صحنههاى
سياسى اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى شركت كند آنگاه زنان ديگر را از انجام اين
فعاليتهاى منع نموده و بفرمايد فضيلت زن آن است كه او نامحرم را نبيند و نامحرم
هم او را نبيند! اين سخن اگر به معناى انزواى زن مسلمان باشد هم با آيات و روايات
و هم با سيره حضرت فاطمه زهرا منافات دارد !
منبع : پايگاه راسخون