مسئله شماره:1
عقيده مسلمان به اصول دين بايد از روي دليل باشد، آیت الله گلپایگانی: و نمي تواند در اصول دين تقليد نمايد يعني بدون دليل گفته كسي را قبول كند. ولي اگر از گفته غير به عقايد ديني يقين پيدا كند در حكم به مسلمان بودن اوكافي است . و در احكام دين بايد يا مجتهد باشد كه بتواند احكام را از روي دليل به دست آورد... ولي در احكام غير ضروري دين بايد يا مجتهد باشد كه بتواند احكام را از روي دليل به دست آورد،يا از مجتهد تقليد كند، يعني به دستور او رفتار نمايد، يا از راه احتياط طوري به وظيفه خود عمل نمايد كه يقين كند تكليف خود را انجام داده است ، مثلا اگر عده اي از مجتهدين عملي را حرام مي دانند و عده ديگر مي گويند حرام نيست ، آن عمل را انجام ندهد، و اگر عملي را بعضي واجب و بعضي مستحب مي دانند آن را بجا آورد. پس كساني كه مجتهد نيستند و نمي توانند به احتياط عمل كنند واجب است از مجتهد تقليدنمايند.
مسئله شماره:2
تقليد در احكام آیت الله گلپایگانی: ياد گرفتن فتواي مجتهد است با التزام به عمل به آن . و از مجتهدي بايدتقليد كرد كه ... عمل كردن به دستور مجتهد است . و از مجتهدي بايد تقليد كرد كه مرد و بالغ و عاقل و شيعه دوازده امامي و حلال زاده و زنده وعادل باشد. آیت الله گلپایگانی: و عادل كسي است كه با ملكه عدالت كارهايي را كه بر او واجب است بجاآورد و كارهايي را كه بر او حرام است ترك كند. و ملكه عدالت عبارت است ازحالتي كه وادار كند انسان را به اطاعت و ترك معصيت ، و نشانه آن اين است كه اگر از اهل محل يا همسايگان او يا كساني كه با او معاشرت دارند حال او رابپرسند، خوبي او را تصديق نمايند. و مجتهدي كه انسان از او تقليد مي كند در صورت علم به مخالفت فتواي او با فتواي غير، بنابر احتياط واجب بايد غير، اعلم ازاو نباشد مگر آنكه فتواي غير اعلم موافق با احتياط باشد. و اعلم يعني كسي كه درفهميدن حكم خدا از تمام مجتهدهاي زمان خود استادتر باشد. و نيز بنابر احتياط واجب بايد از مجتهدي تقليد كرد كه حريص به دنيا نباشد و از مجتهدين ديگر اعلم باشد، يعني در فهميدن حكم خدا از تمام مجتهدين زمان خود استادتر باشد.
مسئله شماره:3
مجتهد و اعلم را از سه راه مي توان شناخت : اول : آنكه خود انسان يقين كند، مثل آنكه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد. دوم : آنكه دونفر عالم عادل كه مي توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند مجتهد بودن يا اعلم بودن كسي را تصديق كنند، به شرط آنكه دو نفر عالم عادل ديگر با گفته آنان مخالفت ننمايند. سوم : آنكه عده اي از اهل علم كه مي توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند و از گفته آنان اطمينان پيدا مي شود، مجتهد بودن و يا اعلم بودن كسي را تصديق كنند.
مسئله شماره:4
اگر شناختن اعلم مشكل باشد آیت الله گلپایگانی: مي تواند از كسي تقليد كند كه يقين به اعلم بودن ديگران از او نداشته باشد، يا مخالفت فتواي او با فتواي اعلم معلوم نباشد. و اگر چند نفر در نظر اواعلم از ديگران و با يكديگر مساوي باشند، بايد از يكي از آنان تقليد كند. ولي چنانچه يكي از آنان پرهيزكارتر باشد، بهتر آن است كه از او تقليد كند. به احتياط واجب بايد از كسي تقليد كندكه گمان به اعلم بودن او دارد، بلكه اگر احتمال ضعيفي هم بدهد كه كسي اعلم است و بداند ديگري از او اعلم نيست به احتياط واجب بايد از او تقليد نمايد. و اگرچند نفر در نظر او اعلم از ديگران و با يكديگر مساوي باشند بايد از يكي ازآنان تقليد نمايد.
مسئله شماره:5
به دست آوردن فتوي يعني دستور مجتهد چهار راه دارد: اول : شنيدن از خودمجتهد. دوم : شنيدن از دو نفر عادل كه فتواي مجتهد را نقل كنند. سوم : شنيدن از كسي آیت الله گلپایگانی: كه انسان به گفته او اطمينان دارد. چهارم ... كه مورد اطمينان و راستگوست . چهارم : ديدن در رساله مجتهد در صورتي كه انسان به درستي آن رساله اطمينان داشته باشد.
مسئله شماره:6
تا انسان يقين نكند كه فتواي مجتهد عوض شده است ، مي تواند به آنچه دررساله نوشته شده عمل نمايد و اگر احتمال دهد كه فتواي او عوض شده ، جستجو لازم نيست .
مسئله شماره:7
اگر مجتهد اعلم در مسأله اي فتوي دهد، مقلد آن مجتهد يعني كسي كه از اوتقليد مي كند آیت الله گلپایگانی: بنابر احتياط نمي تواند در آن مسأله ... نمي تواند در آن مسأله به فتواي مجتهد ديگر عمل كند، ولي اگر فتوي ندهد و بفرمايد احتياط آن است كه فلان طور عمل شود مثلا بفرمايد احتياط آن است كه در ركعت سوم و چهارم نماز، سه مرتبه تسبيحات اربعه يعني "سبحان الله والحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر" بگويند، مقلد بايد يا به اين احتياط كه احتياط واجبش مي گويند عمل كند و سه مرتبه بگويد آیت الله گلپایگانی: يا به فتواي مجتهدي كه علم او از مجتهد اعلم كمتر و از مجتهدهاي ديگربيشتر است عمل نمايد، پس اگر او يك مرتبه گفتن را كافي بداند... يا بنابر احتياط واجب به فتواي مجتهدي كه علم او از مجتهد اعلم كمتر و از مجتهدهاي ديگر بيشتر است ،عمل نمايد، پس اگر او يك مرتبه گفتن را كافي بداند، مي تواند يك مرتبه بگويد. وهمچنين است اگر مجتهد اعلم بفرمايد مساله محل تأمل يا محل اشكال است .
مسئله شماره:8
اگر مجتهد اعلم بعد از آن كه در مسأله فتوا داده احتياط كند، مثلابفرمايد ظرف نجس را كه يك مرتبه در آب كر بشويند پاك مي شود، اگر چه احتياطَن است كه سه مرتبه بشويند، مقلد او آیت الله گلپایگانی: مي تواند در آن مسأله به فتواي او عمل كند و يك مرتبه بشويد، و مي تواندبه فتواي مجتهدي كه سه مرتبه شستن را لازم مي داند رفتار كند و به عنوان احتياط سه مرتبه بشويد. نمي تواند در آن مسأله به فتواي مجتهدديگر رفتار كند، بلكه بايد يا به فتوا عمل كند، يا به احتياط بعد از فتوا كه آن را احتياط مستحب مي گويند عمل نمايد، مگر آن كه فتواي آن مجتهد نزديكتر به احتياط باشد.
مسئله شماره:9
آیت الله گلپایگانی: اگر مجتهدي كه انسان از او تقليد مي كند از دنيا برود، بايد از مجتهد زنده تقليد كند. ولي كسي كه در مسأله اي به فتواي مجتهدي عمل كرده يا آن را ياد گرفته وملزم به عمل به آن شده باشد اگر بعد از مردن آن مجتهد در آن مسأله به فتواي مجتهدزنده رفتار نكرده باشد، مي تواند در آن مسأله به فتواي مجتهدي كه از دنيا رفته باقي باشد، اگر چه مستحب است - در آن مسأله هم - به فتواي مجتهد زنده رفتارنمايد. تقليد ميت ابتداءا جايز نيست ، ولي بقاي بر تقليد ميت اشكال ندارد. و بايد بقاي بر تقليد ميت به فتواي مجتهد زنده باشد و كسي كه در بعضي از مسايل به فتواي مجتهدي عمل كرده ، بعد از مردن آن مجتهد مي تواند در همه مسايل از او تقليد كند.
مسئله شماره:10
اگر در مسأله اي به فتواي مجتهدي عمل كند و بعد از مردن او در همان مسأله به فتواي مجتهد زنده رفتار نمايد، دوباره نمي تواند آن را مطابق فتواي مجتهدي كه از دنيا رفته است انجام دهد، ولي اگر مجتهد زنده در مسأله اي فتوي ندهد و احتياط نمايد و مقلد مدتي به آن احتياط عمل كند، دوباره مي تواند به فتواي مجتهدي كه از دنيا رفته عمل نمايد، مثلا اگر مجتهدي گفتن يك مرتبه "سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر" را در ركعت سوم و چهارم نماز،كافي بداند و مقلد مدتي به اين دستور عمل نمايد و يك مرتبه بگويد، چنانچه آن مجتهد از دنيا برود و مجتهد زنده احتياط واجب را در سه مرتبه گفتن بداند و مقلدمدتي به اين احتياط عمل كند و سه مرتبه بگويد، دوباره مي تواند به فتواي مجتهدي كه از دنيا رفته برگردد و يك مرتبه بگويد.
مسئله شماره:11
مسائلي را كه انسان غالبا به آنها احتياج دارد واجب است ، ياد بگيرد.