ناشناس
قصیده ی غدیریه در مدح امیرالمومنین علی ابن ابیطالب(ع)
هر آن دلی که به مهر علی بود آباد
در آستانه ی آن دل مَلک بود مُنقاد
بر آستان ولایش هر آنکه گشت مقیم
بر او ز آتش دوزخ خط سلامت باد
مقام قرب به حق را گر آرزو داری
علیست سید و سرور به سالکین عباد
علیست سلسله جنبان حلقه ی افلاک
علیست قاعده ی خاک را اساس و نهاد
علیست آینه ی ذوالجلال و بحرِ کمال
علیست باب علوم نبی و باب مراد
غلام حلقه به گوشش ز خسروی بهتر
گدائی درش از تخت و تاج افزون باد
کمال دین و تمام نِعَم ولای علیست
غدیر خم به همه دوستان مبارک باد
بقای دولت قرآن بود به یمن غدیر
نوای نغمه ی بَلِّغْ به بام کیوان باد
غدیر خم ز وجودش چو طور سینا شد
چو بر سریر ولایت علی قدم بنهاد
گرفت نیّر اعظم به دست بدر منیر
سپهر رَحل اقامت به نزد او بنهاد
نمود از افق لم یزل جهان روشن
غمام تیره برافکند و کرد استشهاد
به امر حق به خلایق نمود این ابلاغ
که ای گروه به امر خدا شوید ارشاد
هر آنکه سید و مولا بر او منم ای قوم
ز بعد من بشه لافتی شود مِنقاد
نشست صاحب دیوان بر مسند عشق
گرفت فاتح اقلیم دل نشان وَداد
بگفت طور تجلی منم پیامبر وحی
علیست سینه ی سینا شفیع روز معاد
ظهور طلعت زیبای اوست غیب مصون
طلوع لعل گهر زاش مصدر ایجاد
ز مرد و زن همه کردند با علی بیعت
خصوص آن دغل زشت خوی پست نهاد
به سنگ تفرقه بشکست شیشه ی وحدت
ز جن و انس بر او صد هزار نفرین باد
سریر کشور دل ها نموده او تسخیر
اگر چه غصب خلافت شد از ره الحاد
رهائی از در دولتسرای خویش مران
بگیر دست و ز راه کرم نما امداد
(اثرطبع استادحاج علی محمدرهائی شهرضائی)
پاسخ تبیان :
جمعه 12/8/1391 - 23:54
ناشناس
سلام ممنون بابت عکس....
عکس عالی هستش...
اما اگر از رنگ های خیلی روشن استفاده میکرد..طراح عالی میشد
پاسخ تبیان :
پنج شنبه 11/8/1391 - 13:20