تبیان، دستیار زندگی
بـزرگـتـریـن شـاعـر اسـلام (كـمـیـت اسـدى (دلبـاخـتـه عـظـمـت ابـوالفـضـل بـود و در یـكـى از (هـاشـمـیـات)جـاودانـه خـود چـنـیـن سـرود: (و ابوالفضل خاطره شیرین آنان ، درمان جان ها از دردهاست
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شعرهای حماسی؛ در وصف عباس (علیه‌السلام)

حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

شـاعـران آزاده مـتـمـسـك بـه اهـل بـیـت (عـلیـهـم‌السـّلام) شـیـفـتـه شـخـصـیـت ابوالفضل كه در اوج بزرگى و شرافت مى درخشید، بودند و تحت تاثیر شخصیت بى مـانند و صفات والاى او قصاید زیبایى سرودند كه از شاهكارهاى ادب عرب به شمار مى رود. در اینجا پاره اى از آنها و شعرشان را نقل مى كنیم :

1ـ كمیت :

بـزرگـتـریـن شـاعـر اسـلام (كـمـیـت اسـدى (دلبـاخـتـه عـظـمـت ابـوالفـضـل بـود و در یـكـى از (هـاشـمـیـات)جـاودانـه خـود چـنـیـن سـرود: (و ابوالفضل خاطره شیرین آنان ، درمان جان ها از دردهاست.1

یـاد ابوالفضل و سایر اهل بیت( علیهم السّلام) نزد هر بزرگ منشى شیرین است ؛ زیرا یـادآورى فـضـیـلت و كـمـال مـطـلق اسـت . هـمـچـنـیـن داروى جـانـهـا از بـیـمـاریـهـاى جهل و غرور و دیگر بیماریهاى روحى است .

2ـ فضل بن محمد:

فـضـل بـن مـحـمـد بـن فـضـل بـن حـسـن بن عبیداللّه بن عباس (علیه‌السلام)از نوادگان ابـوالفـضـل ، شـاعـرى آسمانى و شیفته شخصیت نیاى بزرگش پرچمدار كربلاست . در قصیده اى چنین مى سراید:

(ایـستادگى عباس را در كربلا روزى كه دشمن از همه سو دیوانه وار هجوم مى آورد، به یـاد مـى آورم . حـمایت از حسین (علیه‌السلام)نموده و در نهایت تشنگى او را نگهبانى مى كـرد و روى نـمـى‌گـرداند، سستى نشان نمى داد و پروانه وار به گرد وجود برادر مى گـشت . هرگز صحنه اى چون رفتارش با حسین ـ فضیلت و شرف بر او باد ـ ندیده ام . چه صحنه بى مانندى كه سرشار از فضیلت بود و جانشین او كردارش را تباه نكرده است.2

ایـن ابـیـات شـجـاعـت و دلیـرى بـى مـانـنـد ابـوالفضل (علیه‌السلام)و نقش درخشان و افـتـخـارآمـیـز او را در حـمـایـت بـرادرش پدر آزادگان و دفاع از او با خون خود و سقایى خـانـدان او را بـه خـوبـى نـشـان مـى دهـد. صحنه اى درخشانتر و زیباتر از این موضع و حـضـور بـى مـانـنـد ابـوالفـضـل در كـنـار بـرادرش وجـود نـدارد. مـواضـع و شـخـصـیـت ابوالفضل بر نواده اش (فضل) تاثیرى شگفت آور دارد و او را شیفته كرده است ؛ پس با قلبى آتشین و جانى سوخته ، طى ابیات لطیفى جدش را چنین مرثیه مى گوید:

(شـایـسـتـه تـریـن كـس بـراى گـریـستن بر او، رادمردى است كه حسین را در كربلا به گـریـسـتـن واداشـت ؛ بـرادر و فـرزنـد پـدرش عـلى ، ابوالفضل آغشته به خون . آنكه در همه حال حق برادرى را بجا آورد و مواسات كرد ـ كه از ثـنـاگـویـى او عاجزیم ـ و در عین تشنگى ، برادر را بر خود مقدم داشت).3

آرى، شـایـسـتـه تـریـن مـردمـان بـراى بـزرگـداشـت و گـریـستن بر او به سبب مصایب هـولنـاكـش ، ابـوالفـضـل سـمبل ایستادگى و فضیلت است . امام حسین (علیه‌السلام)با شـهـادت بـرادر، كـمرش شكست و بر او به تلخى گریست ؛ زیرا مهربانترین و نیكترین برادر خود را از دست داده بود.

3 ـ سید راضى قزوینى :

شـاعـر عـلوى سـیـد راضـى قـزویـنـى شـیـفـتـه شـخـصـیـت ابوالفضل (علیه‌السلام)مى شود و چنین او را مى ستاید:

(اى ابوالفضل ! اى سرور فضیلت و ایستادگى و خویشتندارى ! فضیلت جز تو را به پـدرى قـبـول نـكرد. كوشیدى و به اوج عظمت و بزرگى دست یافتى ، اما هر كوشنده اى بـه خـواسـتـه اش دسـت پیدا نمى كند. با عزّت و سرافرازى و علو همّت از پذیرفتن ظلم سرباز زدى و پیكان نیزه ها را مركب خود كردى).4

ابـوالفـضل (علیه‌السلام)از بنیانگذاران فضیلت و ایستادگى در دنیاى عرب و اسلام به شمار مى رود. حضرتش مراتب كمال را پشت سر گذاشت و به قلّه شرف و كرامت دست یافت و براى رهایى از ذلّت و ظلم ، پیكان نیزه ها را برگزید.

4 ـ محمد رضا ازرى:

حضرت ابوالفضل (ع)

مـحمد رضا ازرى در قصیده شیواى خود به ذكر و ستایش از صفات گرامى قمر بنى هاشم كه قلب و عقل آزادگان را تسخیر كرده ، پرداخته است و چنین مى سراید:

(براى كسب یاد و نام نیك بكوش كه نام نیك بهترین سرمایه كریمان است .

آیا ماجراى كربلا را كه غبار پیكارش آسمان را تیره و تار و نبردش گوش ‍فلك را كر كـرده اسـت نـشنیده اى ؟! روزى كه خورشید از شدت گردباد آن تیره شده و امام هدایت به ابوالفضل پناهنده شده بود.)

در نـخـسـتـیـن بـیـت ، (ازرى) آدمـى را به كسب نام نیك فرامى خواند؛ زیرا تنها سرمایه ماندنى و پایدار همین ذكر جمیل است .

در دومـیـن بـیـت بـه عـبـرت گـرفـتـن از واقـعـه كـربـلا كـه آتـش فـشـان فضایل و رادمردیهاى اهل بیت ( علیهم السّلام ) است، دعوت مى كند.

در سـوّمـیـن بـیـت ،)ازرى( از پـنـاه بـردن سـبـط گـرامـى پـیـامـبـراكـرم و ریـحـانـه رسـول خـدا( صـلّى اللّه عـلیـه و آله ) بـه حـضـرت ابوالفضل ( علیه السّلام ) سخن مى گوید.

بـه ابـیـات دیگر (ازری)كه در آنها از یاریها و دلاوریهاى عباس در راه برادرش سخن مى گوید توجه كنیم :

(چـون شـیـرى از كـنـام خود پاسدارى كرد و بر دشمنان شورید، آرى ،از بیشه خود دفاع مى كند. كوبش شمشیرها، چونان تندر و رعدهاى ابر سـنـگـیـن بـود، از شـیـرمردى كه با چهره خندان با انبوه دشمنان رو به رو مى شود و با غـرور سـرش را تـقـدیم مرگ مى كند، سرافرازى كه در خانه ستم جایگیر نمى شود تا آنكه بر ستارگان چیره شود.

آیـا قـریـش نـمـى دانـسـت كه او پیشاهنگ هر دشوارى و آزموده سختیها است؟!

ایـن ابـیـات بـدقـّت، قـهـرمـانـی‌هـا و نـقـش درخـشـان حـضـرت ابـوالفـضـل در دفاع از برادرش پدر آزادگان را تصویر مى كند و غرّیدن و هجوم چون شـیـر حـضـرت را بـه صـفـوف دشـمن و درهم شكستن حیوان صفتانى را كه براى دفاع از گـرگـان انـسـان نـمـا جـمـع شـده بـودنـد نـشـان مـى دهـد. ابـوالفـضـل بـدون توجّه به انبوه دشمنان و سفلگان كه صحرا را پركرده بودند، با چـهـره اى خـنـدان بـه پـیكارشان مى رفت و در راه كرامت خود و عزّت برادرش به آنان جام مـرگ مـى نـوشـانـد. قـبـایـل قـریش در این نبرد بود كه دریافتند، عباس مرد دشواریها و فـرزنـد و دسـت پـرورده عـلى (عـلیـه السـّلام) اسـت؛ آن كـه بتهایشان را در هم شكسته و جاهلیتشان را نسخ كرده و به پذیرفتن اسلام وادارشان كرده بود.

تنظیم گروه دین و اندیشه تبیان


پی نوشت ها:

1- الهاشمیات :

وابوالفضل ان ذكرهم الحلو                     شفاء النفوس من اسقام

عجیب آنكه شارح دیوان ، ابوالفضل را عباس بن عبدالمطلب معرفى مى كند(مؤ لف ).

2- قـمـر بـنـى هـاشـم ، ص 147 بـه نقل از المجدى :

انى لاذكر للعباس موقفه                 بكربلاء وهام القوم یختطف

یـحـمـى الحـسـیـن ویـحـمیه على ظما                ولایولّى ولایشنى فیختلف

ولاارى مـشـهـداً یـومـاً كـمـشـهـده                      مـع الحـسـیـن عـلیـه الفضل والشرف

اكرم به مشهداً بانت فضیلته                              و ما اضاع له افعاله خلف

3- الغدیر، ج 3، ص 5:

احق الناس ان یبكى علیه                        فتى ابكى الحسین بكربلاء

اخـوه وابـن والده عـلى                            ابوالفضل المضرج بالدماء

ومن واساه لایثنیه شى ء                        وجادله على عطش بماء

4- ابـاالفـضـل یـا مـن اسـس الفضل والابا          اءبى الفضل الا ان تكون له اءبا

تـطـلبـت اسـبـاب العـلى فـبـلغـتـهـا                 وماكل ساع بالغ ماتطلبا

ودون احتمال الضیم عزا ومنعة                        تخیرت اطراف الاسنة مركبا

برگرفته از کتاب زنـدگـانـى حـضـرت ابـوالفـضـل العباس علیه السلام؛ علّامه محقق حاج شیخ باقر شریف قرشى

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.