کد:
886811
پرسش
با عرض سلام وخسته نباشید
از شما خواهش میکنم به من بگویید چگونه میتوانم کاری کنم تا شوهرم مسائل خصوصی زندگی را به مادرش نگوید چون ایشان به شدت در زندگی ما دخالت میکند همچنین با لحن بدی با همه از جمله من صحبت میکند که من ناراحت میشوم ولی چیزی نمیگویم و کم کم از او فاصله گرفته ام اما شوهرم دوست دارد که من با او صمیمی باشم ولی نمیتوانم به من بگویید جه کنم.ممنون
پاسخ
سلام.
توجه به این نکته خیلی مهم است که شما نمی توانید خانواده ی شوهرتان را به راحتی تغییر دهید . مردم متفاوت هستند . در شرایط مختلف محیطی بزرگ می شوند و هر کدام خصوصیاتی منفی را با خود حمل می کند ( همانطور که وقتی به خود نگاه می کنیم می بیینیم که ما هم مشکلاتی داریم ؛ بعضی را می دانیم و بعضی را هم نمی دانیم) . وقتی که انسان نمی تواند روحیات منفی خودش را به راحتی تغییر دهد ، طبیعتا تغییر دیگران به مراتب سخت تر است خصوصا وقتی دیگران اصلا متوجه اشتباه بودن رفتار و خصوصیاتشان نیستند . عاقلانه ترین رفتاری که با دیگران در این شرایط می توان کرد این است که آنها را آنگونه که هستند بپذیریم ؛ اگر دیگران مریضی جسمانی داشته باشند و به خاطر آن مریضی مشکلاتی را برای انسان ایجاد کنند ، راحت تر می توانیم با آنها کنار بیاییم. همینطور نیز وقتی مرضهای روحی دارند ، اگر با چشم مریضی به آنها نگاه کنیم ، می توانیم مشکلاتشان را تحمل کنیم ( دست خودشان نیست ، اگر ما هم جای آنها بودیم ، همین کار را می کردیم)
اگر خانواده ی شوهرتان را با خصوصیاتی که دارند بپذیرید ( بالاخره این طوری هستند و این صفات منفی را دارند) ، تحمل آنها برای شما راحت می شود . سعی کنید که با محبت کردن به آنها ، در جهت رفع بیماریشان ، به ایشان کمک کنید چرا که درمان اکثر بیماری های روحی محبت کردن است .
مهمتر این که وقتی شما به ایشان محبت می کنید ، بیشترین اثر را بر خود شما خواهد داشت و احساس لذتی درونی خواهید برد و آرامشی به زندگی شما خواهد داد . در نتیجه زندگی مشترکان نیز گرمتر خواهد شد . از خدا کمک بگیرید.
موفق باشید.
مشاور :
آقاي دکتر بهفر
| پرسش :
شنبه 25/4/1390
| پاسخ :
سه شنبه 28/4/1390
|
|
فوق ليسانس
|
29
سال
|
مشاوره پس از ازدواج
| تعداد مشاهده:
55 بار