• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 885477

پرسش

با سلام
من خانم متاهل دارای دو فرزند هستم 15 سال ازدواج کرده ام در این 15 سال سختی زیادی به همراه همسرم کشیدم تا الان تقریبا با عنایت خدا زندگی خوبی دارم من با همسرم به هیچ عنوان مشکل خاصی ندارم گه گاه از بابت تربیت بچه ها با هم هم فکری نداریم ولی خدا رو شکر از هیچ لحاظ دیگر مشکلی نیست ولی از ابتدای زندگی مشکلی داریم به اسم خانواده شوهر . خانواده ایشان بسیار پر توقع هستند من بعد از 15 سال خیلی چیزها را تشخیص می دهم در موقع که ما به کمکشان احتیاج داریم نیستند نه آن نبودن نبودنی با جنگ و دعوا بسیار خسیس هستند و همیشه کوس نداری سر می دهند در صورتی که در جامعه ما در طبقه مرفه قرار می گیرند از طلا وخانه و چیزهای دیگر ولی من اهل مادیات نیستم از طلا بدم می آید ولی باز بخاطر اینکه همسر خوبی دارم یا به عبارتی خوبیهایش بیشتر از نقایص است چشم بر روی هم می گذارم . از 6 سال پیش که برادر شوهرم ازدواج کرد و عروس دوم کاملا شبیه خودشان است و خیلی از او حساب می برند برادر شوهر خیلی رو زنش حساس است و حساب کار دست آنها آمده و آنها بیشتر روی من فشار می آورند و اوضاع خراب تر شده حامی شدید و اخلاق آنها هستند ولی با این حال آنها مدعی هستند و ما را متهم به فتنه و دو به همزنی می کنند روزها که ما سر کار هستیم با بچه ها تماس می گیرند و به عبارتی زیر زبان بچه ها را می کشند و اطلاعات زندگی را می گیرند و بعد اعصاب شوهرم را به هم می ریزند واز عاق والدین می ترسم از این اخلاق ها خسته شده ام من نه سن و سالم و نه شخصیتم اجازه هر کاری را می دهد و نه آنها به هیچ صراطی مستقیم هستم در ضمن من یک خواهر شوهر مجرد دارم که خیلی از این کارها از ذهن ایشان آب می خورد بسیار ادعای مسلمان و چادر و مقنعه دارند و اسلام را در همین چیزها می دانند ولی من ایمان دارم حق الناس خیلی خطر ناک تر از بی حجابی است هر چند من خودم محجبه هستم لطفا مرا راهنمایی کنید ولی خواهش می کنم خیلی روی دین و رفتار پدر و مارد مانور ندهید لطفا نسبت به شرایط جامعه و من و همسرم نظر بدهید

پاسخ

سلام.
توجه به این نکته خیلی مهم است که شما نمی توانید خانواده ی شوهرتان را به راحتی تغییر دهید . مردم متفاوت هستند . در شرایط مختلف محیطی بزرگ می شوند و هر کدام خصوصیاتی منفی را با خود حمل می کند ( همانطور که وقتی به خود نگاه می کنیم می بیینیم که ما هم مشکلاتی داریم ؛ بعضی را می دانیم و بعضی را هم نمی دانیم) . وقتی که انسان نمی تواند روحیات منفی خودش را به راحتی تغییر دهد ، طبیعتا تغییر دیگران به مراتب سخت تر است خصوصا وقتی دیگران اصلا متوجه اشتباه بودن رفتار و خصوصیاتشان نیستند . عاقلانه ترین رفتاری که با دیگران در این شرایط می توان کرد این است که آنها را آنگونه که هستند بپذیریم ؛ اگر دیگران مریضی جسمانی داشته باشند و به خاطر آن مریضی مشکلاتی را برای انسان ایجاد کنند ، راحت تر می توانیم با آنها کنار بیاییم. همینطور نیز وقتی مرضهای روحی دارند ، اگر با چشم مریضی به آنها نگاه کنیم ، می توانیم مشکلاتشان را تحمل کنیم ( دست خودشان نیست ، اگر ما هم جای آنها بودیم ، همین کار را می کردیم)
اگر خانواده ی شوهرتان را با خصوصیاتی که دارند بپذیرید ( بالاخره این طوری هستند و این صفات منفی را دارند) ، تحمل آنها برای شما راحت می شود . سعی کنید که با محبت کردن به آنها ، در جهت رفع بیماریشان ، به ایشان کمک کنید چرا که درمان اکثر بیماری های روحی محبت کردن است .
مهمتر این که وقتی شما به ایشان محبت می کنید ، بیشترین اثر را بر خود شما خواهد داشت و احساس لذتی درونی خواهید برد و آرامشی به زندگی شما خواهد داد . در نتیجه زندگی مشترکان نیز گرمتر خواهد شد . از خدا کمک بگیرید.
موفق باشید.

مشاور : آقاي دکتر بهفر | پرسش : سه شنبه 21/4/1390 | پاسخ : جمعه 24/4/1390 | | ليسانس | 35 سال | مشاوره پس از ازدواج | تعداد مشاهده: 169 بار

تگ ها :

UserName