کد:
870410
پرسش
سلام علیکم چرا نام امام دوازدهم به صراحت بیان نمی شود وگفته می شود هم نام پیامبر یا به صورت م ح م د نوشته می شود؟
کدام کنیه یا لقب از امام دوازدهم که بیان می شود باید ایستاد وآیا در این مورد دستور خاصی داریم؟
پاسخ
با سلام و احترام
دوست گرامی
در این باره حضرت آیت الله مكارم شیرازی در كتاب قواعد فقهیه بحث مفصلی دارند كه خلاصه آن چنین است:
«مشهور بین محدثان، حرمت تسمیه به اسم شریف حضرت است، لكن در آن احتمالاتی وجود دارد». سپس ایشان سه قول را مطرح می كند:
1. حرمت تسمیه به دوران غیبت صغری اختصاص داشت؛
2. حرمت تسمیه دائر مدار «تقیه و خوف» است. این رأی و نظر علامه حر عاملی است؛
3. حرمت تسمیه مطلق و تا زمان ظهور است: كسانی مانند شیخ مفید، علامه مجلسی و شیخ صدوق... این نظر را مطرح كرده اند.
اما روایات در این باب چهار دسته است:
1. روایاتی كه از آنها حرمت تسمیه مطلقاً و بدون هیچ قید و شرطی استفاده می شود؛ مانند روایت كلینی از امام صادق(ع):
صاحب هذالأمر لا یسمّیه بإسمه إلاّ كافر؛
نام صاحب امر را جز كافر نمی برد.1
2. روایاتی كه تصریح به حرمت تسمیه به اسم شریف تا زمان ظهور ایشان؛ دارند مانند روایت امام هادی(ع):
لا یحلّ ذكره باسمه حتّی یخرج... .
حلال نیست یاد آن حضرت به اسم شریف تا زمان ظهور...2 .
3. روایاتی كه علت حرمت تسمیه را خوف و تقیه ذكر می كنند: مانند روایت ابو خالد از امام باقر(ع):
... همانا تو از من چیزی سؤال كردی كه اگر بنی فاطمه او را بشناسند، حرص ورزند كه او را قطعه قطعه كنند.3
4. روایاتی كه ائمه اطهار(ع) و یا اصحابشان تصریح به اسم شریف حضرت نموده اند؛ مانند روایت امیرالمؤمنین(ع):
در آخرالزمان یكی از فرزندانم قیام می كند كه دو اسم دارد: یكی مخفی و دیگری آشكار؛ كه اسم مخفی او احمد و اسم آشكارش محمد است.4
ایشان در ادامه سه دلیل بر ردّ قول به حرمت آورده و می گویند: در دوران تقیه چه خوف بر ایشان و چه خوف بر خودمان باشد، ذكر نام حضرت حرام است؛
ولی در غیر از تقیه دلیلی بر حرمت نداریم. و نیز روایات مطلق و بدون قید را بر موارد تقیه حمل می نماییم.5
در روایات در سیره معصومین آمده است که با شنیدن قایم آل محمد ایشان بر می خواستند و دست را بر سر می گذاشتند مثل این روایت که امام رضا (ع) چون نام قائم را شنید، برخاست و سر خود را به سوی زمین خم کرد، پس از آن کف دست راست خود را بر سر گذاشت و فرمود: «اللهم عجل فرجه و مخرجه و انصرنا به نصراً عزیزاً».
پی نوشتها:
1 . اصول كافی، ج1، ص332.
2 . كمال الدین، ص214.
3 . وسائل الشیعه، ج20، ص359.
4 . موعود، ش46، ص71.
5 . به نقل از فصلنامه انتظار، ش3، ص221
مشاور :
موسسه پرتو نور
| پرسش :
چهارشنبه 14/2/1390
| پاسخ :
شنبه 17/2/1390
|
|
ليسانس
|
54
سال
|
مهدويت
| تعداد مشاهده:
55 بار